۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نويسنده تألیف خود را بر اساس اين چهار فضيلت اخلاقى قرار داده و چهار باب اصلى كتاب را بدان فضايل موسوم ساخته و با بيان حكايات و امثال متعدد، به شرح اين محاسن اخلاقى پرداخته است. | نويسنده تألیف خود را بر اساس اين چهار فضيلت اخلاقى قرار داده و چهار باب اصلى كتاب را بدان فضايل موسوم ساخته و با بيان حكايات و امثال متعدد، به شرح اين محاسن اخلاقى پرداخته است. | ||
وى | وى سبک نثر موزون و آميخته با شعر خود را از سعدى سرمشق گرفته و خود را شاگرد مكتب وى كرده و از حيث محتوا، به [[اخلاق ناصری]] خواجه نصير نظر داشته و تقسيمبندى ابواب كتاب را بر آن اساس منظور داشته است. اين دو كتاب بزرگ قرن هفتم هجرى، الهامبخش اوست كه به شرح و بيان فضيلتها بپردازد و تا آنجا كه در توان اوست، هم از معارف و اخلاق خواننده را بهرهمند كند و هم نثرى موزون و موجز به تقليد از گلستان ارائه دهد و نام خود را در شمار پيروان مكتب سعدى قلمداد كند. | ||
نكته جالبى كه در نثر اين اثر وجود دارد، استفاده فراوان نويسنده از امثال فارسى و عربى است. وى از امثال و حكم به خصوص امثال عرب، فراوان استفاده مىكند و سبب اين كار را بايد در | نكته جالبى كه در نثر اين اثر وجود دارد، استفاده فراوان نويسنده از امثال فارسى و عربى است. وى از امثال و حكم به خصوص امثال عرب، فراوان استفاده مىكند و سبب اين كار را بايد در سبک و شيوه زمان او جستجو كرد. | ||
اين اثر، گنجينهاى از امثال فارسى و عربى است و نيز حاوى بسيارى از لغات عاميانه واژههاى محلى شيرازى كه فهم آنها براى همه خوانندگان آسان نيست. | اين اثر، گنجينهاى از امثال فارسى و عربى است و نيز حاوى بسيارى از لغات عاميانه واژههاى محلى شيرازى كه فهم آنها براى همه خوانندگان آسان نيست. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
در باب سوم كه عفت نام دارد، حكاياتى از عارفان مشهور چون: ابراهيم ادهم، ذوالنون مصرى، يحيى بن معاذ، عبدالله مبارك، بايزيد بسطامى، حكيم سنائى، جنيد بغدادى، معروف كرخى، مالك بن دينار، شقيق بلخى و همچنين از ديگر بزرگان و نامداران دين و ملك مانند: [[امام سجاد(ع)]]، ابراهيم خليل، كريمخان زند، عمار ياسر، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]]، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و... ذكر شده است. | در باب سوم كه عفت نام دارد، حكاياتى از عارفان مشهور چون: ابراهيم ادهم، ذوالنون مصرى، يحيى بن معاذ، عبدالله مبارك، بايزيد بسطامى، حكيم سنائى، جنيد بغدادى، معروف كرخى، مالك بن دينار، شقيق بلخى و همچنين از ديگر بزرگان و نامداران دين و ملك مانند: [[امام سجاد(ع)]]، ابراهيم خليل، كريمخان زند، عمار ياسر، [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]]، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و... ذكر شده است. | ||
در آخرين باب كه باب عدالت مىباشد، از پيامبران و راهنمايان بشر همچون: [[امام على(ع)]]، حضرت موسى(ع)، داود(ع)، سليمان(ع) و فرمانروايانى كه به دادگرى شهره بودند، چون: اردشير بابكان، انوشيروان، | در آخرين باب كه باب عدالت مىباشد، از پيامبران و راهنمايان بشر همچون: [[امام على(ع)]]، حضرت موسى(ع)، داود(ع)، سليمان(ع) و فرمانروايانى كه به دادگرى شهره بودند، چون: اردشير بابكان، انوشيروان، سبک تكين، ملكشاه سلجوقى و امثال ايشان، حكاياتى آمده است. | ||
تعداد ابيات و اشعارى كه مؤلف، خود سروده و در ميان نثر خويش آورده و بدان لطف و ذوقى بخشيده است، در حدود يك سوم سطور كتاب بوده و با توجه به دلنشينى شعر و قوت و قدرت القائى آن، اكثر قطعات در كتاب، رغبت خواننده را به مطالعه آن دو چندان مىسازد. اشعارى كه آورده شده، عموماًدر قالب قطعه است، اما براى تنوع، در موارد بسيار معدود، از قالبهاى مثنوى، غزل و رباعى نيز بهره جسته شده است. | تعداد ابيات و اشعارى كه مؤلف، خود سروده و در ميان نثر خويش آورده و بدان لطف و ذوقى بخشيده است، در حدود يك سوم سطور كتاب بوده و با توجه به دلنشينى شعر و قوت و قدرت القائى آن، اكثر قطعات در كتاب، رغبت خواننده را به مطالعه آن دو چندان مىسازد. اشعارى كه آورده شده، عموماًدر قالب قطعه است، اما براى تنوع، در موارد بسيار معدود، از قالبهاى مثنوى، غزل و رباعى نيز بهره جسته شده است. |
ویرایش