۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
در مقدمات مؤلف، به تعريف كتاب «الأبنية عن حقائق الأدوية» و اقدامات تحقيقى صورتگرفته بر آن، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص نه - سىودو</ref> | در مقدمات مؤلف، به تعريف كتاب «الأبنية عن حقائق الأدوية» و اقدامات تحقيقى صورتگرفته بر آن، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص نه - سىودو</ref> | ||
اين كتاب نخستين كتاب گياه داروشناسى و پزشکى است كه بهطور كامل به دست ما رسيده و نثر علمى فارسى درى، با آن آغاز شده است. ارزش و اهميت اين كتاب را از جنبه علمى، ادبى، واژگانى و نيز | اين كتاب نخستين كتاب گياه داروشناسى و پزشکى است كه بهطور كامل به دست ما رسيده و نثر علمى فارسى درى، با آن آغاز شده است. ارزش و اهميت اين كتاب را از جنبه علمى، ادبى، واژگانى و نيز سبک شناسى مىتوان بررسى كرد. | ||
بايد گفت كه همهى مواد فهرستشده در اين كتاب، گياهان دارويى نيستند و مىتوان آنها را به سه گروه گياهان (664 مورد)، مواد كانى و معدنى (57 مورد) و حيوانات (44 مورد) كه بخشى يا عضوى از آنها كاربرد دارويى و درمانى دارند، بخشبندى و شمارش كرد. امّا اعلم، بر آن است كه عنوانهاى اصلى (موادى كه در كتاب آمده) 455 مورد است و 42 عنوان يا مدخل مترادف دارد، مانند ابهل (سرو كوهى)؛ ارجاع برخى واژههاى ديگر، مانند: جلّنار به رمّان (انار) و روىهمرفته آنها را حدود 975 مدخل مىدانند. بيشتر واژهها و اصطلاحاتى كه از ديرزمان در فارسى و تازى براى داروها رايج شده بودند، در اين اثر و بعدها در ديگر كتابهاى ادويه آمدهاند<ref>اسماعيلنسب، عبدالحسين، 1389، ص106</ref> | بايد گفت كه همهى مواد فهرستشده در اين كتاب، گياهان دارويى نيستند و مىتوان آنها را به سه گروه گياهان (664 مورد)، مواد كانى و معدنى (57 مورد) و حيوانات (44 مورد) كه بخشى يا عضوى از آنها كاربرد دارويى و درمانى دارند، بخشبندى و شمارش كرد. امّا اعلم، بر آن است كه عنوانهاى اصلى (موادى كه در كتاب آمده) 455 مورد است و 42 عنوان يا مدخل مترادف دارد، مانند ابهل (سرو كوهى)؛ ارجاع برخى واژههاى ديگر، مانند: جلّنار به رمّان (انار) و روىهمرفته آنها را حدود 975 مدخل مىدانند. بيشتر واژهها و اصطلاحاتى كه از ديرزمان در فارسى و تازى براى داروها رايج شده بودند، در اين اثر و بعدها در ديگر كتابهاى ادويه آمدهاند<ref>اسماعيلنسب، عبدالحسين، 1389، ص106</ref> |
ویرایش