پرش به محتوا

تذكرة الأولياء (زوار): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک '
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
نقل‌ها و روايت‌های «تذكرة الاولياء»، التقاطى از مطالب ديگر كتاب‌هاست كه عطار به انگيزه چكيده‌نويسى، اِسنادهاى دراز را حذف كرده و كوشيده است كه از افزودن توضيحات بر سخنان مشايخ بپرهيزد. بخشى از مطالب كتاب وى، به‌ويژه كلمات و سخنان مشايخ، از منابع عربى ترجمه شده است. او، هم‌چنين به دسته‌بندى مطالب برگرفته از منابع گوناگون بر پايه نام هر عارف پرداخته است.
نقل‌ها و روايت‌های «تذكرة الاولياء»، التقاطى از مطالب ديگر كتاب‌هاست كه عطار به انگيزه چكيده‌نويسى، اِسنادهاى دراز را حذف كرده و كوشيده است كه از افزودن توضيحات بر سخنان مشايخ بپرهيزد. بخشى از مطالب كتاب وى، به‌ويژه كلمات و سخنان مشايخ، از منابع عربى ترجمه شده است. او، هم‌چنين به دسته‌بندى مطالب برگرفته از منابع گوناگون بر پايه نام هر عارف پرداخته است.


كتاب، نثرى شيوا و دل‌نشين و دل‌پسند و سبكى شاعرانه دارد.
كتاب، نثرى شيوا و دل‌نشين و دل‌پسند و سبک ى شاعرانه دارد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۵۳: خط ۵۳:
بيوگرافيست، بر زندگى زيستى و فيزيكى تأكيد مى‌كند. شرح زندگى فرد خاص از آغاز زندگى تا پايان آن در چنين شرح حالى مى‌آيد و حتى روى‌دادهاى اجتماعى و خانوادگى فرد كه عامل اصلى احوال و آراى وى به شمار مى‌روند، در آن گزارش مى‌شود. اين اعتقاد از سويى پى‌آمد انديشه اصالت تاريخ)Historicism(؛ يعنى اصيل بودن عوامل تاريخى (عوامل اجتماعى و خانوادگى و اقتصادى و سياسى) است و از سوى ديگر، به رمانتيسيسم مدرن نسب مى‌برَد كه در آن مجموعه‌هاى پراكنده اطلاعات موجود درباره زندگى افراد گرد هم مى‌آيند و با برشمردن عوامل اجتماعى و روانى، علت‌ها و انگيزه‌هاى افكار و انديشه‌هاى آنان تجزيه و تحليل مى‌شوند. خود اين گرايش تاريخى، بر گونه‌اى از Positivism فكرى استوار است؛ يعنى اصالت داشتن چيزهايى كه حصول و تحصل خارجى دارد و عقل‌پذير مى‌نمايند. بنا بر اين، تنها بر پايه آنها مى‌توان چيزى را با ديگرى سنجيد و درباره درستى آن داورى كرد و ازاين‌رو، درباره متون عرفانى و تصوف و اقوال و احوال اوليا، به جايى راه نمى‌توان برد، زيرا لطيفه تصوف در ساخت عالم معنا و معنويت رخ مى‌دهد. بارى، چيزهايى كه از اوليا ديده يا شنيده مى‌شود، ظاهرى دارند كه اصل(باطن) آنها در قلوب آنان مى‌گذرد و به زبان درنمى‌آيد. خود عطار، در اين باره مى‌گويد: «سخنان مشايخ طريقت، از اعيان است؛ نه از بيان و از علم لدنى است؛ نه از علم كسبى و از جوشيدن است؛ نه از كوشيدن». وى، از همين روى، در آثارش از بزرگان معاصر خويش، حتى تا نزدیک  به پنجاه سال پيش از خود، هيچ ياد نمى‌كند و به هيچ روى، به اوضاع سياسى و اجتماعى سخت روزگار خويش؛ يعنى دوران حمله مغول به ايران نمى‌پردازد.
بيوگرافيست، بر زندگى زيستى و فيزيكى تأكيد مى‌كند. شرح زندگى فرد خاص از آغاز زندگى تا پايان آن در چنين شرح حالى مى‌آيد و حتى روى‌دادهاى اجتماعى و خانوادگى فرد كه عامل اصلى احوال و آراى وى به شمار مى‌روند، در آن گزارش مى‌شود. اين اعتقاد از سويى پى‌آمد انديشه اصالت تاريخ)Historicism(؛ يعنى اصيل بودن عوامل تاريخى (عوامل اجتماعى و خانوادگى و اقتصادى و سياسى) است و از سوى ديگر، به رمانتيسيسم مدرن نسب مى‌برَد كه در آن مجموعه‌هاى پراكنده اطلاعات موجود درباره زندگى افراد گرد هم مى‌آيند و با برشمردن عوامل اجتماعى و روانى، علت‌ها و انگيزه‌هاى افكار و انديشه‌هاى آنان تجزيه و تحليل مى‌شوند. خود اين گرايش تاريخى، بر گونه‌اى از Positivism فكرى استوار است؛ يعنى اصالت داشتن چيزهايى كه حصول و تحصل خارجى دارد و عقل‌پذير مى‌نمايند. بنا بر اين، تنها بر پايه آنها مى‌توان چيزى را با ديگرى سنجيد و درباره درستى آن داورى كرد و ازاين‌رو، درباره متون عرفانى و تصوف و اقوال و احوال اوليا، به جايى راه نمى‌توان برد، زيرا لطيفه تصوف در ساخت عالم معنا و معنويت رخ مى‌دهد. بارى، چيزهايى كه از اوليا ديده يا شنيده مى‌شود، ظاهرى دارند كه اصل(باطن) آنها در قلوب آنان مى‌گذرد و به زبان درنمى‌آيد. خود عطار، در اين باره مى‌گويد: «سخنان مشايخ طريقت، از اعيان است؛ نه از بيان و از علم لدنى است؛ نه از علم كسبى و از جوشيدن است؛ نه از كوشيدن». وى، از همين روى، در آثارش از بزرگان معاصر خويش، حتى تا نزدیک  به پنجاه سال پيش از خود، هيچ ياد نمى‌كند و به هيچ روى، به اوضاع سياسى و اجتماعى سخت روزگار خويش؛ يعنى دوران حمله مغول به ايران نمى‌پردازد.


البته كسانى بر اينند كه دغدغه عطار از ديد صورى، اعتقادى نيست و ازاين‌رو، به رغم هجويرى، روش‌مندانه ديدگاه‌هاى صوفيه را بررسى نمى‌كند و اختلاف‌هاى لفظى و اصطلاح‌هاى عرفانى را نمى‌آورد يا به رغم انصارى، درباره برخى از مفاهيم اعتقادى (اسلامى / صوفيانه) چيزى نمى‌گويد، زيرا او بيشتر شاعر و سراينده دست كم چند مثنوى است و تنها اثر منثور او(همين كتاب)، پى‌آمد كوشش‌هاى شاعرى او به شمار مى‌آيد. بر پايه اين ديدگاه، «تذكرة الاولياء» منبعى تاريخى نيست، بلكه بيشتر در زمينه پژوهش درباره تذكره اوليا به سبك ادبى (شعرى - روايى) به كار مى‌آيد.
البته كسانى بر اينند كه دغدغه عطار از ديد صورى، اعتقادى نيست و ازاين‌رو، به رغم هجويرى، روش‌مندانه ديدگاه‌هاى صوفيه را بررسى نمى‌كند و اختلاف‌هاى لفظى و اصطلاح‌هاى عرفانى را نمى‌آورد يا به رغم انصارى، درباره برخى از مفاهيم اعتقادى (اسلامى / صوفيانه) چيزى نمى‌گويد، زيرا او بيشتر شاعر و سراينده دست كم چند مثنوى است و تنها اثر منثور او(همين كتاب)، پى‌آمد كوشش‌هاى شاعرى او به شمار مى‌آيد. بر پايه اين ديدگاه، «تذكرة الاولياء» منبعى تاريخى نيست، بلكه بيشتر در زمينه پژوهش درباره تذكره اوليا به سبک  ادبى (شعرى - روايى) به كار مى‌آيد.


نويسنده، مى‌داند كه روش و ديدگاه اوليا با يك‌ديگر يك‌سان نيست، اما از اين روى كه آنان را در راه حق مى‌داند، آنان را در جاى خود مى‌ستايد و به همين دليل، از امام ششم شيعيان، [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] و چهار امام اهل سنت ياد مى‌كند؛ چنان‌كه از آن چهار تن، امام شافعى اهل بيت رسول را آشكارا ستايش مى‌كند:
نويسنده، مى‌داند كه روش و ديدگاه اوليا با يك‌ديگر يك‌سان نيست، اما از اين روى كه آنان را در راه حق مى‌داند، آنان را در جاى خود مى‌ستايد و به همين دليل، از امام ششم شيعيان، [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] و چهار امام اهل سنت ياد مى‌كند؛ چنان‌كه از آن چهار تن، امام شافعى اهل بيت رسول را آشكارا ستايش مى‌كند:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش