تفسير القرآن المسمی تبصير الرحمن و تيسير المنّان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک '
جز (جایگزینی متن - 'عموما ' به 'عموماً')
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است.
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است.


نويسنده، آيات را به‌گونه‌اى تفسير مى‌كند كه روابط ميان آيات، از نظر محتوا و سبك، روشن گردد. در ضمن او مفاهيم آيات را نيز بيان كرده است. نكاتى كه وى درباره روابط آيات و سوره‌ها كشف و بيان نموده، به تعبير عرفا، آن را از توفيقات الهى و از رشحات رحمانى تلقى مى‌كند...<ref>ر.ک: نقوى، سيد على‌محمد، ص42</ref>
نويسنده، آيات را به‌گونه‌اى تفسير مى‌كند كه روابط ميان آيات، از نظر محتوا و سبک ، روشن گردد. در ضمن او مفاهيم آيات را نيز بيان كرده است. نكاتى كه وى درباره روابط آيات و سوره‌ها كشف و بيان نموده، به تعبير عرفا، آن را از توفيقات الهى و از رشحات رحمانى تلقى مى‌كند...<ref>ر.ک: نقوى، سيد على‌محمد، ص42</ref>


نويسنده، معتقد است كه تفسير و تأويل آيات و استنباط عقلى، بايد در چهارچوب حدود و قيود شرع و سنت صورت گيرد...<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>روش او در تفسير، با روش مفسران و علماى شيعه مشابه است كه از يك‌سو «تفسير بالرأى» را محكوم مى‌كنند و از سوى ديگر، معتقد به تفسير و تأويل عقلانى هستند. وى معتقد است روش پسنديده تفسير، آن است كه رأى و نظر خود را تابع مقصود الهى بسازیم. به نظر وى، اعتماد بر احاديث و روايات، بسيار لازم است، اما در كنار منقولات و مدلولات لغوى، بايد عقل و فهم را نيز به كار گيريم تا بتوانيم مفاهيم عميق آيات و نيز فلسفه آن را استنباط نماييم...<ref>همان، ص45-46</ref>
نويسنده، معتقد است كه تفسير و تأويل آيات و استنباط عقلى، بايد در چهارچوب حدود و قيود شرع و سنت صورت گيرد...<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>روش او در تفسير، با روش مفسران و علماى شيعه مشابه است كه از يك‌سو «تفسير بالرأى» را محكوم مى‌كنند و از سوى ديگر، معتقد به تفسير و تأويل عقلانى هستند. وى معتقد است روش پسنديده تفسير، آن است كه رأى و نظر خود را تابع مقصود الهى بسازیم. به نظر وى، اعتماد بر احاديث و روايات، بسيار لازم است، اما در كنار منقولات و مدلولات لغوى، بايد عقل و فهم را نيز به كار گيريم تا بتوانيم مفاهيم عميق آيات و نيز فلسفه آن را استنباط نماييم...<ref>همان، ص45-46</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
مهائمى مطالب را با حمد و ثناى پروردگار آغاز كرده و سپس عقل را «بصر» و شريعت را «نور» دانسته و معتقد است اگر آدمى كور فاقد بصر باشد، نور به او سودى نمى‌دهد و اگر داراى چشم، اما در تاريكى باشد، باز از ديدن حقايق ناتوان است؛ بنابراين هر دو لازم مى‌باشند...<ref>ر.ک: نقوى، سيد على‌محمد، ص46</ref>
مهائمى مطالب را با حمد و ثناى پروردگار آغاز كرده و سپس عقل را «بصر» و شريعت را «نور» دانسته و معتقد است اگر آدمى كور فاقد بصر باشد، نور به او سودى نمى‌دهد و اگر داراى چشم، اما در تاريكى باشد، باز از ديدن حقايق ناتوان است؛ بنابراين هر دو لازم مى‌باشند...<ref>ر.ک: نقوى، سيد على‌محمد، ص46</ref>


وى در مورد عقل مى‌نويسد: عقل در بسيارى از جاها راهنما، اما در موارد ديگر، حجاب و ستار است. در عين حال كه نويسنده از كاربرد عقل در فهم قرآن طرف‌دارى مى‌كند، اما در تفسير خود، از احاديث و اخبار به‌طور فراوان استفاده مى‌كند. سبك او آن است كه در تفسير آيات، پس از شرح مفردات و معانى، به احاديثى كه در مورد آن وارد شده، استناد مى‌كند و سپس، به استنباط عقلى مى‌پردازد؛ به‌عنوان نمونه، در تفسير آيه 238 سوره بقره ''' «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى» '''، به نقل اخبار و احاديث مى‌پردازد و مى‌گويد مقصود نماز عصر يا فجر است...<ref>ر.ک: همان، ص46-47</ref>
وى در مورد عقل مى‌نويسد: عقل در بسيارى از جاها راهنما، اما در موارد ديگر، حجاب و ستار است. در عين حال كه نويسنده از كاربرد عقل در فهم قرآن طرف‌دارى مى‌كند، اما در تفسير خود، از احاديث و اخبار به‌طور فراوان استفاده مى‌كند. سبک  او آن است كه در تفسير آيات، پس از شرح مفردات و معانى، به احاديثى كه در مورد آن وارد شده، استناد مى‌كند و سپس، به استنباط عقلى مى‌پردازد؛ به‌عنوان نمونه، در تفسير آيه 238 سوره بقره ''' «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى» '''، به نقل اخبار و احاديث مى‌پردازد و مى‌گويد مقصود نماز عصر يا فجر است...<ref>ر.ک: همان، ص46-47</ref>


در برخى موارد، به بيان شأن نزول و مورد نزول آيات و سوره‌ها نيز مى‌پردازد؛ مثلا در مورد آخرين آيه سوره الليل (''' و لسوف يرضى ''')، مى‌گويد اين آيه در مورد ابوبكر است كه از اين امر ثابت مى‌شود نويسنده از شيعيان نبوده است...<ref>همان، ص47</ref>
در برخى موارد، به بيان شأن نزول و مورد نزول آيات و سوره‌ها نيز مى‌پردازد؛ مثلا در مورد آخرين آيه سوره الليل (''' و لسوف يرضى ''')، مى‌گويد اين آيه در مورد ابوبكر است كه از اين امر ثابت مى‌شود نويسنده از شيعيان نبوده است...<ref>همان، ص47</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش