۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
از علماى بنام معاصر ميرداماد، فقيه، محدث، مفسّر، متكلّم، رياضيدان، شاعر، اديب و عارف بلند مرتبه شيخ بهاءالدين محمّد عاملى مشهور به «[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]» (953 تا1030ق) است. وى در تمامى علوم متداول آن روز استاد بود اگر بخواهيم تبحر وى را در دو زمينه علوم عقلى و علوم نقلى مقايسه كنيم بايد بگوييم كه بيشتر در علوم نقلى تبحر داشته و از اين نظر برجسته بوده است. گرچه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] در علوم عقلى همچون كلام و در سير و سلوك و عرفان نيز دست داشته و اشعار بسيارى با اين صبغه دارد، به گونهاى كه صوفيه وى را از خود مىشمردهاند، ليكن با نگاهى گذرا به آثار وى روشن مىشود كه شخصيت علمى وى در زمينه علوم شرعى برجسته و ممتاز بوده است و در زمينه علوم عقلى بخصوص حكمت صاحب تأليف نيست.<ref>از همين رو بود كه ملاصدرا پس از مهاجرت از شيراز به اصفهان، تفسير و فقه و حديث را نزد [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و حكمت را نزد ميرداماد تحصيل كرد</ref> | از علماى بنام معاصر ميرداماد، فقيه، محدث، مفسّر، متكلّم، رياضيدان، شاعر، اديب و عارف بلند مرتبه شيخ بهاءالدين محمّد عاملى مشهور به «[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]» (953 تا1030ق) است. وى در تمامى علوم متداول آن روز استاد بود اگر بخواهيم تبحر وى را در دو زمينه علوم عقلى و علوم نقلى مقايسه كنيم بايد بگوييم كه بيشتر در علوم نقلى تبحر داشته و از اين نظر برجسته بوده است. گرچه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] در علوم عقلى همچون كلام و در سير و سلوك و عرفان نيز دست داشته و اشعار بسيارى با اين صبغه دارد، به گونهاى كه صوفيه وى را از خود مىشمردهاند، ليكن با نگاهى گذرا به آثار وى روشن مىشود كه شخصيت علمى وى در زمينه علوم شرعى برجسته و ممتاز بوده است و در زمينه علوم عقلى بخصوص حكمت صاحب تأليف نيست.<ref>از همين رو بود كه ملاصدرا پس از مهاجرت از شيراز به اصفهان، تفسير و فقه و حديث را نزد [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و حكمت را نزد ميرداماد تحصيل كرد</ref> | ||
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره) شيخالاسلام اصفهان بود و منصب رسمى فقاهت و امور دينى به وى محوّل گرديده بود. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره) در سلوك و عرفان نيز دست داشته و يكسره به دنيا بىتوجه بوده است. مثنوىهاى او كه از حيث صورت و معنا به | [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره) شيخالاسلام اصفهان بود و منصب رسمى فقاهت و امور دينى به وى محوّل گرديده بود. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]](ره) در سلوك و عرفان نيز دست داشته و يكسره به دنيا بىتوجه بوده است. مثنوىهاى او كه از حيث صورت و معنا به سبک مثنوىهاى مولوى است شاهدى گويا بر اين مدّعاست. | ||
[[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و ميرداماد دوستى نزديك و صميمانهاى داشتهاند. با آنكه آن دو بزرگوار در مواردى نظرگاههاى مخالف با يكديگر داشتهاند ليكن اين امور در دوستى آنان خللى وارد نكرده بود. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] يازده سال پيش از ميرداماد، در سال 1030 هق ديده از دنيا فرو بست. | [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و ميرداماد دوستى نزديك و صميمانهاى داشتهاند. با آنكه آن دو بزرگوار در مواردى نظرگاههاى مخالف با يكديگر داشتهاند ليكن اين امور در دوستى آنان خللى وارد نكرده بود. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] يازده سال پيش از ميرداماد، در سال 1030 هق ديده از دنيا فرو بست. | ||
خط ۳۳۵: | خط ۳۳۵: | ||
ميرداماد بر نوشتههاى خود حواشى بسيارى زده به طورى كه در بعضى از آنها حواشى به اندازه اصل متن يا بيشتر از آن مىباشد. | ميرداماد بر نوشتههاى خود حواشى بسيارى زده به طورى كه در بعضى از آنها حواشى به اندازه اصل متن يا بيشتر از آن مىباشد. | ||
از ويژگىهاى آثار ميرداماد در حكمت اسلوب بسيار دشوار آن است و دشوارى | از ويژگىهاى آثار ميرداماد در حكمت اسلوب بسيار دشوار آن است و دشوارى سبک نگارش و اسلوب تأليف بر مشكل فهم مطلب افزوده است. نقل شده است كه ملاصدرا شاگرد مير، وى را در خواب ديد و از او سؤال كرد: «با اينكه مذهب من - در حكمت - از مذهب شما جدا نيست چرا مردم مرا تكفير كردند اما شما را تكفير نكردند؟» ميرداماد در جواب گفت: «زيرا من مطالب حكمت را چنان نوشتهام كه علما از فهم آن عاجزند و غير از اهل حكمت كسى آن را نمىتواند بفهمد ولى تو مطالب حكمت را مبتذل كردى و به نحوى بيان كردى كه اگر ملا مكتبى هم كتابهاى تو را ببيند مطالب آن را مىفهمد. براى همين است كه تو را تكفير كردند و مرا تكفير نكردند.» | ||
دليل اينكه ميرداماد مباحث حكمت را با اسلوبى دشوار و غامض مىنوشته دو امر مىتواند بوده باشد: اول همان كه در نقل بالا آمده است. يعنى ترس از تكفير كجفهمان و تحجّرگرايان؛ احتمال دوّم و قويتر آن است كه وى با توسّل به اين روش قصد آن داشت كه مطالب حكمت و دقايق معرفت از دسترس افكار منحرف بدور باشد. وى بر اين امر بسيار مصرّ بوده بهطورى كه براى قبول حضور شاگردى در حلقه درسش با او گفتگو مىكرده است. | دليل اينكه ميرداماد مباحث حكمت را با اسلوبى دشوار و غامض مىنوشته دو امر مىتواند بوده باشد: اول همان كه در نقل بالا آمده است. يعنى ترس از تكفير كجفهمان و تحجّرگرايان؛ احتمال دوّم و قويتر آن است كه وى با توسّل به اين روش قصد آن داشت كه مطالب حكمت و دقايق معرفت از دسترس افكار منحرف بدور باشد. وى بر اين امر بسيار مصرّ بوده بهطورى كه براى قبول حضور شاگردى در حلقه درسش با او گفتگو مىكرده است. | ||
مرحوم ميرداماد در پيگيرى اين | مرحوم ميرداماد در پيگيرى اين سبک و روش تا آنجا پيش رفت كه امروز فهم تأليفات او در حكمت براى علما نيز مشكل است و به همين جهت نيز كتب و نظرات وى مهجور مانده است. در هر صورت خداوند متعال نيّت مؤمن را از عملش بيشتر دوست دارد. | ||
== صفات اخلاقى == | == صفات اخلاقى == |
ویرایش