۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در اين كتاب، تيمور مردى است كه به راى زنى و شور سخت اعتقاد دارد؛ به دين اسلام و ترويج آن خود را متعهد مىداند و بالاترين احترام رابراى آل محمد قائل است؛ سپاه و رعيت را در مرتبه بيم و اميد نگه مىدارد و گفتار و كردار دوست و دشمن را به تحمل و تغافل درمىگذراند؛ با دشمن مدارا مىكند تا دشمنى او مبدل به دوستى شود و كسانى را كه به وى التجا مىآورند، حتى آنان كه در حق وى بدى كردهاند، با محبت شرمندۀ احسان خود مىكند؛ به گشادهرويى و رحم و شفقت، خلق خدا را رام خود مىكند و به عدالت مىگرود و از ظلم و بيداد دورى مىگزيند؛ سپاه و رعيت را به يك چشم مىبيند، توشۀ سپاه را، پيش از آنكه طلب كنند، مىدهد و سپاه را برحسب درجاتشان در مراتب خود نگه مىدارد كه از حد خود قدم بيرون نگذارند و مرتبۀ ايشان را به بلند و به پست مىكند؛ هر كس از گنهكاران به ديوان عدالت وى درآيند، بر آنان مىبخشايد و در گناه دوم و سوم فراخور گناه سزا مىدهد؛ تا كارى را به اتمام نرساند، فسخ عزيمت نمىكند. | در اين كتاب، تيمور مردى است كه به راى زنى و شور سخت اعتقاد دارد؛ به دين اسلام و ترويج آن خود را متعهد مىداند و بالاترين احترام رابراى آل محمد قائل است؛ سپاه و رعيت را در مرتبه بيم و اميد نگه مىدارد و گفتار و كردار دوست و دشمن را به تحمل و تغافل درمىگذراند؛ با دشمن مدارا مىكند تا دشمنى او مبدل به دوستى شود و كسانى را كه به وى التجا مىآورند، حتى آنان كه در حق وى بدى كردهاند، با محبت شرمندۀ احسان خود مىكند؛ به گشادهرويى و رحم و شفقت، خلق خدا را رام خود مىكند و به عدالت مىگرود و از ظلم و بيداد دورى مىگزيند؛ سپاه و رعيت را به يك چشم مىبيند، توشۀ سپاه را، پيش از آنكه طلب كنند، مىدهد و سپاه را برحسب درجاتشان در مراتب خود نگه مىدارد كه از حد خود قدم بيرون نگذارند و مرتبۀ ايشان را به بلند و به پست مىكند؛ هر كس از گنهكاران به ديوان عدالت وى درآيند، بر آنان مىبخشايد و در گناه دوم و سوم فراخور گناه سزا مىدهد؛ تا كارى را به اتمام نرساند، فسخ عزيمت نمىكند. | ||
ارزش زبان شناختى و | ارزش زبان شناختى و سبک شناختى: اگر هم در صحت انتساب ملفوظات به تيمور ترديدى باد، در ارزش آن تيمور زبان و اسلوب بيان جاى سخن نيست، چه اين كتاب اثرى است از اواسط سدۀ 11ق17/م كه مىتواند به عنوان يكى از نمونههاى نثر آن دوران در بررسىهاى سبک شناختى ملحوظ گردد. | ||
نخستين نكتهاى كه در ملفوظات جلب توجه مىكند، اين است كه به عكس غالب كتابهاى عهد تيمورى، عموماً به شيوهاى ساده و عارى از تصنّع نوشته شده است. در اين كتاب، چه تأليف باشد، چه ترجمه، ابوطالب وقايع نگارى را وسيلۀ هنر نمايىهاى ادبى و بلاغى قرار نداده است. در نوشتۀ او تقريباً همه جا گزارش صِرف يا تاريخ محض مىبينيم تا صنعتگرىهاى منشيانۀ مرسوم زمان. گرچه دليلى محكم نيست، اما همين سادگى و دورى از حشو و زوايد، خود مىتواند تا حدّى مؤيد اين نكته باشد كه اصل متاب احتمالاً به انشاى خود تيمور بوده يا دست كم تقريرات اوست كه زيرنظر خودش نوشتهاند. مىتوان چنين فرض كرد كه آنچه را احتمالاً تيمور- با آن ذهن تاآشنا با آرايشگرىهاى اديبانه - گفته، ابوطالب عيناً بى هيچ افزايش و آرايشى به فارسى برگردانده است. | نخستين نكتهاى كه در ملفوظات جلب توجه مىكند، اين است كه به عكس غالب كتابهاى عهد تيمورى، عموماً به شيوهاى ساده و عارى از تصنّع نوشته شده است. در اين كتاب، چه تأليف باشد، چه ترجمه، ابوطالب وقايع نگارى را وسيلۀ هنر نمايىهاى ادبى و بلاغى قرار نداده است. در نوشتۀ او تقريباً همه جا گزارش صِرف يا تاريخ محض مىبينيم تا صنعتگرىهاى منشيانۀ مرسوم زمان. گرچه دليلى محكم نيست، اما همين سادگى و دورى از حشو و زوايد، خود مىتواند تا حدّى مؤيد اين نكته باشد كه اصل متاب احتمالاً به انشاى خود تيمور بوده يا دست كم تقريرات اوست كه زيرنظر خودش نوشتهاند. مىتوان چنين فرض كرد كه آنچه را احتمالاً تيمور- با آن ذهن تاآشنا با آرايشگرىهاى اديبانه - گفته، ابوطالب عيناً بى هيچ افزايش و آرايشى به فارسى برگردانده است. |
ویرایش