۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
#يقين كردن به يكى بودن راه و روش اسلامى؛ هرچند كه موضوعات متعدد و مراجع و منابع گوناگون باشند.<ref>همان</ref> | #يقين كردن به يكى بودن راه و روش اسلامى؛ هرچند كه موضوعات متعدد و مراجع و منابع گوناگون باشند.<ref>همان</ref> | ||
از جمله ويژگىهاى اين اثر، نحوه نقل احاديث مرتبط با موضوع آيههاست. نويسنده از هر صفحه قرآن، موضوعى را برگزيده (جمعا حدود 500 موضوع) و سپس حدود 10 حديث درباره آن موضوع از معصومين(ع) نقل كرده است كه جمعا بالغ بر 5000 حديث مىشود. البته نقل حديث براى روشن ساختن مفهوم آيات قرآن، كار تازهاى نيست و تقريبا در عموم تفاسير قرآنى، به اين شيوه تمسك جسته شده و با هر مشربى كه نوشته شده، بهرهاى از حديث برده است. اما در تفسير حاضر، بهمانند آنها، احاديث صرفا به قصد روشن ساختن مفهوم آيات قرآنى به كار گرفته نشدهاند. در هر صفحه از قرآن، بهطور متوسط، 12 يا 13 آيه از قرآن آورده شده كه هويدى از آن ميان، فقط موضوعى را برگزيده و براى روشن شدن موضع دين در قبال آن موضوع، احاديثى را نقل كرده است. اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم، او مىخواسته دستهاى از موضوعات مطرح در ادبيات دينى و آيين ديندارى را كه البته ريشه در قرآن دارد، توضيح دهد و در مورد آنها، سخن بگويد. اكنون شايد فهم جملههايى كه او درباره شكلگيرى اين تفسير بيان كرده، سهلتر باشد: «همواره در گفتگوهايم به مرجعى نياز داشتم كه شامل نظرات اسلام در زمينههاى گوناگون و مستند به آيات و روايات باشد؛ درعينحال، | از جمله ويژگىهاى اين اثر، نحوه نقل احاديث مرتبط با موضوع آيههاست. نويسنده از هر صفحه قرآن، موضوعى را برگزيده (جمعا حدود 500 موضوع) و سپس حدود 10 حديث درباره آن موضوع از معصومين(ع) نقل كرده است كه جمعا بالغ بر 5000 حديث مىشود. البته نقل حديث براى روشن ساختن مفهوم آيات قرآن، كار تازهاى نيست و تقريبا در عموم تفاسير قرآنى، به اين شيوه تمسك جسته شده و با هر مشربى كه نوشته شده، بهرهاى از حديث برده است. اما در تفسير حاضر، بهمانند آنها، احاديث صرفا به قصد روشن ساختن مفهوم آيات قرآنى به كار گرفته نشدهاند. در هر صفحه از قرآن، بهطور متوسط، 12 يا 13 آيه از قرآن آورده شده كه هويدى از آن ميان، فقط موضوعى را برگزيده و براى روشن شدن موضع دين در قبال آن موضوع، احاديثى را نقل كرده است. اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم، او مىخواسته دستهاى از موضوعات مطرح در ادبيات دينى و آيين ديندارى را كه البته ريشه در قرآن دارد، توضيح دهد و در مورد آنها، سخن بگويد. اكنون شايد فهم جملههايى كه او درباره شكلگيرى اين تفسير بيان كرده، سهلتر باشد: «همواره در گفتگوهايم به مرجعى نياز داشتم كه شامل نظرات اسلام در زمينههاى گوناگون و مستند به آيات و روايات باشد؛ درعينحال، سبک بار و زودفهم باشد و ما را براى درك نظرات دين حنيفمان، آماده كند».<ref>روزبه، يوسف، ص125</ref> | ||
در اين تفسير، نقل حديث، خود، موضوعيت يافته و كاملا و صرفا، در خدمت تفسير قرار نگرفته است و لذاست كه مىگوييم يك تفسير تقريبا منحصربهفرد است و در بين بيش از 600 تفسير شيعه از قرآن، نظير و همانند ندارد.<ref>همان</ref> | در اين تفسير، نقل حديث، خود، موضوعيت يافته و كاملا و صرفا، در خدمت تفسير قرار نگرفته است و لذاست كه مىگوييم يك تفسير تقريبا منحصربهفرد است و در بين بيش از 600 تفسير شيعه از قرآن، نظير و همانند ندارد.<ref>همان</ref> |
ویرایش