پرش به محتوا

رستم التواريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[رستم‌الحکماء، محمدهاشم]] (نويسنده)
[[رستم‌الحکماء، محمدهاشم]] (نویسنده)


[[مهرآبادی، میترا]] (مصحح)
[[مهرآبادی، میترا]] (مصحح)
خط ۲۹: خط ۲۹:
| چاپ =1
| چاپ =1
| شابک =964-346-001-0
| شابک =964-346-001-0
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6134
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10064
| کتابخوان همراه نور =10064
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''رستم‌التواريخ'''، اثر آصف (رستم‌الحكماء) محمد هاشم، كتابى مفيد و مفرح بخش است و گوشه‌اى از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى دورانى را كه موضوع كتاب است، نشان مى‌دهد و ما معتقديم كه اگر كسى با دقت لازم آن را مطالعه نمايد، از خلال سطور و جمله‌ها نكات با ارزش بسيارى درباره‌ى طرز فكر و زندگى و رفتار و كردار و حتى گاهى گفتار مردم آن عهد به دست مى‌آورد كه گمان نمى‌رود، به توان به آسانى در جاى ديگرى پيدا كرد.
'''رستم‌التواريخ'''، اثر آصف (رستم‌الحكماء) محمد هاشم، كتابى مفيد و مفرح بخش است و گوشه‌اى از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى دورانى را كه موضوع كتاب است، نشان مى‌دهد و ما معتقديم كه اگر كسى با دقت لازم آن را مطالعه نمايد، از خلال سطور و جمله‌ها نكات با ارزش بسيارى درباره‌ى طرز فكر و زندگى و رفتار و كردار و حتى گاهى گفتار مردم آن عهد به دست مى‌آورد كه گمان نمى‌رود، به توان به آسانى در جاى ديگرى پيدا كرد.


خط ۴۴: خط ۴۶:
گر چه مؤلف در سبب تألیف كتاب، از زبان پدرش خطاب به او چنين نوشته است:
گر چه مؤلف در سبب تألیف كتاب، از زبان پدرش خطاب به او چنين نوشته است:


«اى فرزند سعادتمند، اين حكايات را كه از من مى‌شنوى با كمال وضوح و ختصار به عبارات شيرين بيان كن كه به فهم همه كس از خاص و عام نزدیک باش».
«اى فرزند سعادتمند، اين حكايات را كه از من مى‌شنوى با كمال وضوح و ختصار به عبارات شيرين بيان كن كه به فهم همه كس از خاص و عام نزدیک باش».


ولى افسوس كه فرزند سعادتمند؛ يعنى رستم‌الحكماء همه جا به پند و دستور پدر عمل نكرده است، چنانكه مثال كتاب خود را با اين عبارت شروع نموده است:
ولى افسوس كه فرزند سعادتمند؛ يعنى رستم‌الحكماء همه جا به پند و دستور پدر عمل نكرده است، چنانكه مثال كتاب خود را با اين عبارت شروع نموده است:
خط ۵۱: خط ۵۳:


== ساختار==
== ساختار==
كتاب با سخن ناشر و پيش گفتار مصحح شروع شده و با مقدمه‌اى از مؤلف و نصايحى از او به متن كتاب پرداخته شده است.
كتاب با سخن ناشر و پيش گفتار مصحح شروع شده و با مقدمه‌اى از مؤلف و نصايحى از او به متن كتاب پرداخته شده است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
كتاب، از لحاظ تبويب و فصل‌بندى بسيار درهم و برهم و آشفته است؛ به طورى كه گاهى مطالب چنان درهم و پيچيده است كه رشته سخن از دست بيرون مى‌رود و خوانند سرگردان مى‌ماند و درست نمى‌داند كه صحبت از چه كسى در ميان است، دقت نسبتا زيادى لازم است تا به توان از اشتباه مصون ماند.
كتاب، از لحاظ تبويب و فصل‌بندى بسيار درهم و برهم و آشفته است؛ به طورى كه گاهى مطالب چنان درهم و پيچيده است كه رشته سخن از دست بيرون مى‌رود و خوانند سرگردان مى‌ماند و درست نمى‌داند كه صحبت از چه كسى در ميان است، دقت نسبتا زيادى لازم است تا به توان از اشتباه مصون ماند.


خط ۱۰۴: خط ۱۰۲:
چنانكه مى‌دانيم، اين بيست نفر از تاريخ جلوش شاه حسين بر تخت سلطنت در سال 1105ق (يا بهتر بگوييم از تاريخ خلع او از سلطنت در سال 1135ق) تا بر تخت نشستن فتحعلى شاه قاجار در سال 1212ق كه روى هم رفته 77 سال مى‌شود، هر يك به نوبت چند سالى كه تقريبا متوسط 3 سال و دو ماه در ايران يا قسمتى از ايران حكمرانى كرده‌اند و از آن جايى كه تقريبا بدون استثناء هر كدام آن‌ها به وسيله جنگ و خونريزى و قتل و غارت به مقام حكمرانى رسيده‌اند، مى‌توان حدس زد كه با حكومت و سلطنت 20 نفر در مدت كوتاه هفتاد هفت سال اوضاع و احوال ايران و مردم ايران از چه قرار بوده است.
چنانكه مى‌دانيم، اين بيست نفر از تاريخ جلوش شاه حسين بر تخت سلطنت در سال 1105ق (يا بهتر بگوييم از تاريخ خلع او از سلطنت در سال 1135ق) تا بر تخت نشستن فتحعلى شاه قاجار در سال 1212ق كه روى هم رفته 77 سال مى‌شود، هر يك به نوبت چند سالى كه تقريبا متوسط 3 سال و دو ماه در ايران يا قسمتى از ايران حكمرانى كرده‌اند و از آن جايى كه تقريبا بدون استثناء هر كدام آن‌ها به وسيله جنگ و خونريزى و قتل و غارت به مقام حكمرانى رسيده‌اند، مى‌توان حدس زد كه با حكومت و سلطنت 20 نفر در مدت كوتاه هفتاد هفت سال اوضاع و احوال ايران و مردم ايران از چه قرار بوده است.


مثلا نادرشاه كه پنجمين اين بيست نفر است و هانوى انگليسى كه در همان اوقات در ايران بوده و تأليفات گرانبهايى در شرح وقايع سلطنت نادرشاه از خود باقى گذاشته است، در ضمن يكى از كتاب‌هاى خود چنين نوشته است: «ممكن نبود كه انسان فقر و فاقه و بيچارگى ملت را ببيند و مغلوب ترحم نگردد».
مثلاًنادرشاه كه پنجمين اين بيست نفر است و هانوى انگليسى كه در همان اوقات در ايران بوده و تأليفات گرانبهايى در شرح وقايع سلطنت نادرشاه از خود باقى گذاشته است، در ضمن يكى از كتاب‌هاى خود چنين نوشته است: «ممكن نبود كه انسان فقر و فاقه و بيچارگى ملت را ببيند و مغلوب ترحم نگردد».


مؤلف، شرح حال دوست، دشمن، بزرگ، كوچك و حتى مهم‌تر طويه و جلادراهم عالى جاه و والاجاه خوانده و هر كدام را عموماًبا عناوين و القاب ذكر شده، دوره دراز ياد كرده است و از ذكر صفات ضد و نقيص روبرگردان نبوده است، چنانكه مثلا حتى محمود افغان غلجه را «والاجاء» و اشرف افغان را «دادگستر» و «باعدل و انصاف» و على‌مرادخان زند را در اول يك جمله «با عدل و انصاف» و سپس «سفاك و خونريز» و همچنين كريم‌خان زند را ابتدا «بسيار فهيم و عادل و منصف» و فورا، پس از آن «سفاك» خوانده است.
مؤلف، شرح حال دوست، دشمن، بزرگ، كوچك و حتى مهم‌تر طويه و جلادراهم عالى جاه و والاجاه خوانده و هر كدام را عموماًبا عناوين و القاب ذكر شده، دوره دراز ياد كرده است و از ذكر صفات ضد و نقيص روبرگردان نبوده است، چنانكه مثلاًحتى محمود افغان غلجه را «والاجاء» و اشرف افغان را «دادگستر» و «باعدل و انصاف» و على‌مرادخان زند را در اول يك جمله «با عدل و انصاف» و سپس «سفاك و خونريز» و همچنين كريم‌خان زند را ابتدا «بسيار فهيم و عادل و منصف» و فورا، پس از آن «سفاك» خوانده است.


با اين حال آشكار است، خواننده گاهى تكليف خود را نمى‌داند و دچار دودلى و ترديد مى‌گردد و اين خود نشان مى‌دهد كه هم وطنان ما در آن دوره با چه نوع حكمرانان و گردنكشان و مورخانى سرو كار داشته‌اند.
با اين حال آشكار است، خواننده گاهى تكليف خود را نمى‌داند و دچار دودلى و ترديد مى‌گردد و اين خود نشان مى‌دهد كه هم وطنان ما در آن دوره با چه نوع حكمرانان و گردنكشان و مورخانى سرو كار داشته‌اند.
خط ۱۱۳: خط ۱۱۱:


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
مقدمه و متن كتاب به همراه مقاله‌اى از سيد محمد على جمال‌زاده، مجلات زبان و ادبيات، فروردين 1350 شماره 88.
مقدمه و متن كتاب به همراه مقاله‌اى از سيد محمد على جمال‌زاده، مجلات زبان و ادبيات، فروردين 1350 شماره 88.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}