۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(غنی سازی متن) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
در سال 1276 یا 1280ق در خانوادهاى کشاورز و پارسا در مِهرجِرد میبد یزد به دنیا آمد | در سال 1276 یا 1280ق در خانوادهاى کشاورز و پارسا در مِهرجِرد میبد یزد به دنیا آمد.<ref>تولایی، علی، ص53؛ رئیسزاده، محمد، ص477؛ مؤمن، محمد، ص17). | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
عبدالکریم در کودکی با هدایت شوهرخاله خود، میر ابوجعفر که روحانی بود، برای تحصیل به اردکان رفت و نزد مجدالعلمای اردکانی تحصیل کرد. سپس در نوجوانی به یزد رفت و با سكونت در مدرسه محمدتقیخان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب و برخى دیگر از درسهاى مقدماتى حوزه را نزد عالمانى چون سیدحسین وامق و سیدیحیى مجتهد یزدى فراگرفت | عبدالکریم در کودکی با هدایت شوهرخاله خود، میر ابوجعفر که روحانی بود، برای تحصیل به اردکان رفت و نزد مجدالعلمای اردکانی تحصیل کرد. سپس در نوجوانی به یزد رفت و با سكونت در مدرسه محمدتقیخان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب و برخى دیگر از درسهاى مقدماتى حوزه را نزد عالمانى چون سیدحسین وامق و سیدیحیى مجتهد یزدى فراگرفت.<ref>همان؛ ریحان یزدی، سید علیرضا، ص22</ref> | ||
==هجرت به عراق == | ==هجرت به عراق == | ||
وی در سال 1296 یا 1298ق براى ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهى عراق شد. نخست به كربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]] (عالم بزرگ و رئیس حوزه علمیه كربلا) به تحصیل پرداخت | وی در سال 1296 یا 1298ق براى ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهى عراق شد. نخست به كربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]] (عالم بزرگ و رئیس حوزه علمیه كربلا) به تحصیل پرداخت.<ref>تولایی، علی، ص53</ref> و درسهاى سطوح میانى فقه و اصول را در آنجا آموخت. سپس به توصیه [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]] كه استعداد او را فراتر از ظرفیت آن زمان حوزه علمیه كربلا یافته بود و با معرفینامهاى از جانب او براى [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|میرزاى بزرگ، محمدحسن شیرازى]]، به سامرا رفت. میرزا او را بهگرمى پذیرفت و از او خواست كه با فرزندش، سیدعلیآقا، مباحثه كند. | ||
دوره تحصیل حائرى در سامرا از 1300 تا 1312 یا 1313ق، تأثیر ژرفى در شكلگیرى شخصیت علمى او داشت تا جایى كه میتوان او را از اصحاب مكتب سامرا دانست. در سامرا، او نخست دو تا سه سال درسهاى سطوح عالى فقه و اصول را نزد استادانى چون [[نوری، فضلالله|شیخ فضلاللّه نورى]]، میرزا ابراهیم محلاتى شیرازى و میرزامهدى شیرازى به اتمام رساند و سپس در درسهاى خارج فقه و اصول [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سیدمحمد فشاركى اصفهانى]] و [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]]، و مدتى در مجلس درس [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|میرزا محمدحسن شیرازى]] شركت كرد و از [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزا حسین نورى]] (صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]) اجازه روایت دریافت كرد. | دوره تحصیل حائرى در سامرا از 1300 تا 1312 یا 1313ق، تأثیر ژرفى در شكلگیرى شخصیت علمى او داشت تا جایى كه میتوان او را از اصحاب مكتب سامرا دانست. در سامرا، او نخست دو تا سه سال درسهاى سطوح عالى فقه و اصول را نزد استادانى چون [[نوری، فضلالله|شیخ فضلاللّه نورى]]، میرزا ابراهیم محلاتى شیرازى و میرزامهدى شیرازى به اتمام رساند و سپس در درسهاى خارج فقه و اصول [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سیدمحمد فشاركى اصفهانى]] و [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]]، و مدتى در مجلس درس [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|میرزا محمدحسن شیرازى]] شركت كرد و از [[نوری، حسین بن محمدتقی|میرزا حسین نورى]] (صاحب [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]) اجازه روایت دریافت كرد. | ||
در میان استادان حائرى، نقش [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] بسیار جدّیتر و پررنگتر و مدت فراگیرى حائرى از او طولانیتر از دیگران بوده، تا جایى كه از بهترین و نزدیكترین شاگردان او به شمار میرفته است؛ بنابراین حائرى، به تعبیرى، دستپرورده فشاركى بوده است. این استاد و شاگرد چند ماه پس از درگذشت میرزاى بزرگ (1312ق) از سامرا به نجف نقل مكان كردند. حائرى در نجف نیز همواره در درس استادش شركت میكرد و در ماههاى آخر عمر فشاركى، از او مراقبت هم میكرد. به گزارش شمارى از منابع، حائرى در نجف در زمان حیات فشاركى، در درس [[آخوند خراسانى]] هم شركت میكرده است | در میان استادان حائرى، نقش [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] بسیار جدّیتر و پررنگتر و مدت فراگیرى حائرى از او طولانیتر از دیگران بوده، تا جایى كه از بهترین و نزدیكترین شاگردان او به شمار میرفته است؛ بنابراین حائرى، به تعبیرى، دستپرورده فشاركى بوده است. این استاد و شاگرد چند ماه پس از درگذشت میرزاى بزرگ (1312ق) از سامرا به نجف نقل مكان كردند. حائرى در نجف نیز همواره در درس استادش شركت میكرد و در ماههاى آخر عمر فشاركى، از او مراقبت هم میكرد. به گزارش شمارى از منابع، حائرى در نجف در زمان حیات فشاركى، در درس [[آخوند خراسانى]] هم شركت میكرده است.<ref>رئیس زاده، محمد، ص477-476</ref> | ||
==حوزه علمیه اراک== | ==حوزه علمیه اراک== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
حائرى پس از درگذشت [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] با اصرار و همراهى دوست خود، محمود عراقى (فرزند آقامحسن عراقى، روحانى متمكّن و متنفذ اراك)، به ایران بازگشت و در سلطانآباد (اراك كنونى) حوزه درس پررونقى دایر كرد. شمارى از منابع، سال بازگشت او را 1316 و شمارى دیگر، 1318ق گزارش كردهاند. | حائرى پس از درگذشت [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] با اصرار و همراهى دوست خود، محمود عراقى (فرزند آقامحسن عراقى، روحانى متمكّن و متنفذ اراك)، به ایران بازگشت و در سلطانآباد (اراك كنونى) حوزه درس پررونقى دایر كرد. شمارى از منابع، سال بازگشت او را 1316 و شمارى دیگر، 1318ق گزارش كردهاند. | ||
در 1324ق، همزمان با آغاز نهضت مشروطه، به نجف بازگشت و پساز چندماه به اتفاق دوست صمیمى خود، محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى، به كربلا رفت. وى اینبار قصد توطن كرد و حدود هشت سال در كربلا ماند و از آن زمان به حائرى ملقب شد. او در كربلا به تدریس پرداخت. شاگردان برجسته او در این دوره، علیاكبر كاشانى، مصطفى كشمیرى، احمد مازندرانى و سیدصدرالدین صدر بودند. در اثناى اقامت حائرى در كربلا، از او براى بازگشت به اراك درخواستهاى زیادى شد. سرانجام، او در 1332 یا اوایل 1333ق با این شرط كه در اداره حوزه علمیه مستقل باشد، به اراك رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت. حائرى كه دهه ششم زندگى خود را میگذراند و نام و نشان بیشترى یافته بود توانست طلابى را از سایر مناطق به اراك جذب كند و حوزهاى با حدود سیصد علمآموز شكل دهد | در 1324ق، همزمان با آغاز نهضت مشروطه، به نجف بازگشت و پساز چندماه به اتفاق دوست صمیمى خود، محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى، به كربلا رفت. وى اینبار قصد توطن كرد و حدود هشت سال در كربلا ماند و از آن زمان به حائرى ملقب شد. او در كربلا به تدریس پرداخت. شاگردان برجسته او در این دوره، علیاكبر كاشانى، مصطفى كشمیرى، احمد مازندرانى و سیدصدرالدین صدر بودند. در اثناى اقامت حائرى در كربلا، از او براى بازگشت به اراك درخواستهاى زیادى شد. سرانجام، او در 1332 یا اوایل 1333ق با این شرط كه در اداره حوزه علمیه مستقل باشد، به اراك رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت. حائرى كه دهه ششم زندگى خود را میگذراند و نام و نشان بیشترى یافته بود توانست طلابى را از سایر مناطق به اراك جذب كند و حوزهاى با حدود سیصد علمآموز شكل دهد.<ref>مؤمن، محمد، ص19</ref> او در پاسخ به نامه استادش، [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]]، پس از فوت سیدمحمدكاظم یزدى (1337) كه از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را براى مرجعیت شیعه مهیا سازد، اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهى و انحطاط فكرى اظهار نگرانى كرد.<ref>رئیس زاده، محمد، ص478-477</ref> | ||
==تأسیس حوزه علمیه قم == | ==تأسیس حوزه علمیه قم == | ||
خط ۸۲: | خط ۸۱: | ||
گر چه قم در گذشته هم در دورههایى، حوزههاى علمى پررونقى داشت، اما هیچگاه بدیندرجه از شكوفایى و اعتبار نرسیده بود و در ردیف حوزههاى درجه اول جهان اسلام بهشمار نمیرفت. سید ابوالحسن اصفهانى و محمدحسین نائینى نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمى داشتند. به گزارش بسیارى از منابع، حائرى با استقبال از حضور آن دو در قم و فراهم كردن مقدمات تدریسشان، شاگردان خود را به حضور در درس آنان تشویق كرد. | گر چه قم در گذشته هم در دورههایى، حوزههاى علمى پررونقى داشت، اما هیچگاه بدیندرجه از شكوفایى و اعتبار نرسیده بود و در ردیف حوزههاى درجه اول جهان اسلام بهشمار نمیرفت. سید ابوالحسن اصفهانى و محمدحسین نائینى نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمى داشتند. به گزارش بسیارى از منابع، حائرى با استقبال از حضور آن دو در قم و فراهم كردن مقدمات تدریسشان، شاگردان خود را به حضور در درس آنان تشویق كرد. | ||
با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شمارى از عالمان و مدرسان و بسیارى از محصلان سایر حوزهها یا محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت. از آن پس، نام شیخ عبدالكریم - كه دوستان و شاگردانش بیشتر از او با عنوان «حاج شیخ» یاد میكردند- با نام حوزه قم پیوند خورد | با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شمارى از عالمان و مدرسان و بسیارى از محصلان سایر حوزهها یا محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت. از آن پس، نام شیخ عبدالكریم - كه دوستان و شاگردانش بیشتر از او با عنوان «حاج شیخ» یاد میكردند- با نام حوزه قم پیوند خورد.<ref>رئیس زاده، محمد، ص479-478؛ مؤمن، محمد، ص21</ref> | ||
==مرجعیت شیعه== | ==مرجعیت شیعه== | ||
هرچند حائرى هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداده و بلكه با ترك حوزه علمى عراق، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سید محمدكاظم یزدى و [[شریعت اصفهانی، فتحالله|شیخالشریعه اصفهانى]] و [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]]، در فاصله سالهاى 1337 تا 1339ق كه حائرى هنوز در اراك به سر میبرد، شمارى از كسانى كه در تكاپوى انتخاب مرجع تقلید بودند، به او رجوع كردند. پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفتهرفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینكه بسیارى از ایرانیان و برخى شیعیان سایر كشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند. از جمله عوامل مهم و مؤثر در مرجعیت حائرى را توجه ویژه [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]] به او، از جمله ارجاع مقلدان خود به حائرى در مسائل مورد احتیاط، دانستهاند | هرچند حائرى هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداده و بلكه با ترك حوزه علمى عراق، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سید محمدكاظم یزدى و [[شریعت اصفهانی، فتحالله|شیخالشریعه اصفهانى]] و [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]]، در فاصله سالهاى 1337 تا 1339ق كه حائرى هنوز در اراك به سر میبرد، شمارى از كسانى كه در تكاپوى انتخاب مرجع تقلید بودند، به او رجوع كردند. پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفتهرفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینكه بسیارى از ایرانیان و برخى شیعیان سایر كشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند. از جمله عوامل مهم و مؤثر در مرجعیت حائرى را توجه ویژه [[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|میرزامحمدتقى شیرازى]] به او، از جمله ارجاع مقلدان خود به حائرى در مسائل مورد احتیاط، دانستهاند .<ref>رئیس زاده، محمد، ص479</ref> | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
حائرى در قم با جدیت به تدریس فقه و اصول پرداخت. از حوزه درس حائرى، عالمان بزرگى سر برآوردند كه تنى چند از آنان در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. در کتابهای شرح حال نام بیش از 80 تن از شاگردان حائری ذکر شده است | حائرى در قم با جدیت به تدریس فقه و اصول پرداخت. از حوزه درس حائرى، عالمان بزرگى سر برآوردند كه تنى چند از آنان در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. در کتابهای شرح حال نام بیش از 80 تن از شاگردان حائری ذکر شده است.<ref>تولایی، علی، ص55</ref> [[آملی، هاشم|میرزاهاشم آملى]]، [[اراکی، محمدعلی|محمدعلى اراكى]]، سیداحمد حسینى زنجانى، [[خمینی، سید روحالله|امام خمینى]]، [[موسوی خوانساری، احمد|سیداحمد خوانسارى]]، سیدمحمدتقى خوانسارى، سیدمحمد داماد، سیدابوالحسن رفیعى قزوینى، [[شریعتمداری، کاظم|سیدكاظم شریعتمدارى]]، [[صدر، صدرالدین|سیدصدرالدین صدر]]، سیدكاظم گلپایگانى، [[گلپایگانی، محمدرضا|سیدمحمدرضا گلپایگانى]]، آخوند ملاعلى معصومى همدانى، [[مرعشی، شهابالدین|سیدشهابالدین نجفى مرعشى]] و میرسیدعلى یثربى همدانى از جمله شاگردان او بودند .<ref>رئیسزاده، محمد، ص479</ref> | ||
مشهورترین شاگرد حائری [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]](ره) است که گاه در آثار علمی خود به نقد دیدگاههای استاد با عنوان «شیخنا العلامة» پرداخته است | مشهورترین شاگرد حائری [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]](ره) است که گاه در آثار علمی خود به نقد دیدگاههای استاد با عنوان «شیخنا العلامة» پرداخته است .<ref>تولایی، علی، ص55</ref> | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
حائرى پنج فرزند داشت: دو پسر به نامهاى مرتضى و مهدى و سه دختر كه به ترتیب سن، با شیخ محمد تویسركانى، شیخاحمد همدانى (پدر عبدالحسین و عبدالهادى حائرى) و سیدمحمد محقق داماد، ازدواج كردند | حائرى پنج فرزند داشت: دو پسر به نامهاى مرتضى و مهدى و سه دختر كه به ترتیب سن، با شیخ محمد تویسركانى، شیخاحمد همدانى (پدر عبدالحسین و عبدالهادى حائرى) و سیدمحمد محقق داماد، ازدواج كردند.<ref>همان</ref> | ||
==ویژگیهای اخلاقی== | ==ویژگیهای اخلاقی== | ||
برخى ویژگیهاى آیتاللّه حائرى را چنین برشمردهاند: خوشاخلاقى، شوخطبعى، اعتدال و پرهیز از ریاكارى. نیز گفتهاند كه او در مصرف وجوهات شرعى، بسیار محتاط بود و بر زندگیاش زهد و سادهزیستى حاكم بود و حتى میكوشید از برخى لوازم عرفى ریاست هم پرهیز كند؛ مثلاً وجوه شرعى را معمولاً نزد خود نگاه نمیداشت، بلكه آنها را بهامانت به اشخاص معتمد خود میسپرد و نیازمندان و مصرفكنندگان وجوه را به آنان ارجاع میداد. حائرى به آسایش و رفاه مردم و كاستن از مشكلات گوناگون آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله كارهاى عامالمنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمى قم بود. وى در حادثه سیل قم در 1313ش | برخى ویژگیهاى آیتاللّه حائرى را چنین برشمردهاند: خوشاخلاقى، شوخطبعى، اعتدال و پرهیز از ریاكارى. نیز گفتهاند كه او در مصرف وجوهات شرعى، بسیار محتاط بود و بر زندگیاش زهد و سادهزیستى حاكم بود و حتى میكوشید از برخى لوازم عرفى ریاست هم پرهیز كند؛ مثلاً وجوه شرعى را معمولاً نزد خود نگاه نمیداشت، بلكه آنها را بهامانت به اشخاص معتمد خود میسپرد و نیازمندان و مصرفكنندگان وجوه را به آنان ارجاع میداد. حائرى به آسایش و رفاه مردم و كاستن از مشكلات گوناگون آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله كارهاى عامالمنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمى قم بود. وى در حادثه سیل قم در 1313ش .<ref>ر.ک: مؤمن، محمد، ص36</ref> با جدیت به یارى و اسكان سیلزدگان مبادرت كرد. به تأمین معاش طلاب و برطرف كردن مشكلاتشان توجه ویژه داشت، گاهى شخصاً به حجرههاى آنان میرفت، از میزان توجه آنان به درس و مطالعه آگاه میشد و افراد پركار و كوشا را تشویق میكرد.<ref>رئیسزاده، محمد، ص481</ref> | ||
==حائری زمینهساز نهضت اسلامی== | ==حائری زمینهساز نهضت اسلامی== | ||
تعامل حائری با حکومت پهلوی در دوران زعامت دینی، پرسشهایی را در مورد مسلک سیاسی او ایجاد کرده است. آنچه در جمعبندی سلوک حائری میتوان گفت آن است که وی با بصیرت، بردباری، احتیاط و درایت، مذهب را حفظ کرد. بر اساس گزارشهای موجود، حائری در آن زمان با وجود مشاهده اعمال ضد دین رضاشاه، نه تنها با قیام موافق نبود، بلکه آن را معقول و مؤثر نمیدانست. اقدام او به حفظ حوزه نوپای قم و تربیت شاگردان برجسته در تمامی سطوح قابل مشاهده است. واکنش قهرآمیز وی در موضوعی مانند قرار دادن حوزه علمیه قم به عنوان زیرمجموعه وزارت معارف و اوقاف، و اخذ امتحانات در آن وزارتخانه، بیانگر نقش تاریخی او و نیز درکی قوی از میران اهمیت نگاهبانی از حوزه است. همین شیوه عملکرد او زمینه را برای پایان بخشیدن به استبداد، سلطه بیگانگان و اجرای دقیق احکام اسلامی فراهم نمود و مقدمهای برای انقلاب به دست [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]](ره) گردید | تعامل حائری با حکومت پهلوی در دوران زعامت دینی، پرسشهایی را در مورد مسلک سیاسی او ایجاد کرده است. آنچه در جمعبندی سلوک حائری میتوان گفت آن است که وی با بصیرت، بردباری، احتیاط و درایت، مذهب را حفظ کرد. بر اساس گزارشهای موجود، حائری در آن زمان با وجود مشاهده اعمال ضد دین رضاشاه، نه تنها با قیام موافق نبود، بلکه آن را معقول و مؤثر نمیدانست. اقدام او به حفظ حوزه نوپای قم و تربیت شاگردان برجسته در تمامی سطوح قابل مشاهده است. واکنش قهرآمیز وی در موضوعی مانند قرار دادن حوزه علمیه قم به عنوان زیرمجموعه وزارت معارف و اوقاف، و اخذ امتحانات در آن وزارتخانه، بیانگر نقش تاریخی او و نیز درکی قوی از میران اهمیت نگاهبانی از حوزه است. همین شیوه عملکرد او زمینه را برای پایان بخشیدن به استبداد، سلطه بیگانگان و اجرای دقیق احکام اسلامی فراهم نمود و مقدمهای برای انقلاب به دست [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی]](ره) گردید.<ref>تولایی، محمد، ص58-56</ref> | ||
==رحلت== | ==رحلت== | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۰۹: | ||
اين عالم بزرگوار و فقيه نامدار در شب شنبه 17 ذيقعدۀ سال 1355ق مصادف با 1315ش پس از عمرى خدمات شايان توجه به اسلام و مسلمين به رحمت ايزدى پيوست. | اين عالم بزرگوار و فقيه نامدار در شب شنبه 17 ذيقعدۀ سال 1355ق مصادف با 1315ش پس از عمرى خدمات شايان توجه به اسلام و مسلمين به رحمت ايزدى پيوست. | ||
پيكر شريف اين مرجع عاليقدر در ميان حزن و اندوه شيفتگان اهل بيت عصمت و طهارت با شكوه خاصى تشييع شده و با وجود منع حکومت، بازار در قم تعطیل و تشییع جنازه کمنظیری برپا شد. حائری را در رواق بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپردند که بعدها به قبة العلما موسوم گشت | پيكر شريف اين مرجع عاليقدر در ميان حزن و اندوه شيفتگان اهل بيت عصمت و طهارت با شكوه خاصى تشييع شده و با وجود منع حکومت، بازار در قم تعطیل و تشییع جنازه کمنظیری برپا شد. حائری را در رواق بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپردند که بعدها به قبة العلما موسوم گشت.<ref>تولایی، علی، ص55؛ مؤمن، ص28</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۰: | ||
#چهارمین نوع از آثار او، رسالههاى عملیه و فتاواى او با نامهاى گوناگون هستند كه یا مستقلاً منتشر شدهاند (مانند ذخیرةالمعاد، مجمعالاحكام، مجمع المسائل، منتخبالرسائل، وسیلةالنجاة و مناسك حج) یا به صورت حاشیه بر آراى دیگران نوشته شدهاند (مانند حاشیه بر عروةالوثقى اثر سیدمحمدكاظم یزدى و حاشیه بر انیسالتجّار اثر [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملامهدى نراقى]]. همچنین رسالههایى در پاسخ به استفتائات گوناگون از او، با عنوان سؤال و جواب، تدوین شده است. | #چهارمین نوع از آثار او، رسالههاى عملیه و فتاواى او با نامهاى گوناگون هستند كه یا مستقلاً منتشر شدهاند (مانند ذخیرةالمعاد، مجمعالاحكام، مجمع المسائل، منتخبالرسائل، وسیلةالنجاة و مناسك حج) یا به صورت حاشیه بر آراى دیگران نوشته شدهاند (مانند حاشیه بر عروةالوثقى اثر سیدمحمدكاظم یزدى و حاشیه بر انیسالتجّار اثر [[نراقی، مهدی بن ابیذر|ملامهدى نراقى]]. همچنین رسالههایى در پاسخ به استفتائات گوناگون از او، با عنوان سؤال و جواب، تدوین شده است. | ||
مهمترین تألیف حائرى، دررالفوائد است كه دُرَرُالاصول هم نامیده شده است. این اثر از یك سو، ریشه در مبانى اصولى [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] دارد و نشاندهنده تأثیرپذیرى فراوان حائرى از نظریات استاد خویش است تا جایى كه برخى این اثر را برآمده از تقریرات او از درس [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] معرفى كردهاند | مهمترین تألیف حائرى، دررالفوائد است كه دُرَرُالاصول هم نامیده شده است. این اثر از یك سو، ریشه در مبانى اصولى [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] دارد و نشاندهنده تأثیرپذیرى فراوان حائرى از نظریات استاد خویش است تا جایى كه برخى این اثر را برآمده از تقریرات او از درس [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|فشاركى]] معرفى كردهاند.<ref>همان، ص482</ref> | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش