۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مىب' به 'میب') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
دستهاى آرمیده در خاکند وعدهاى، منتظر، امیدواران»؛ «اندکى قدر خویش دانسته در پى جمع زاد و توشه روان»؛ «شب آنان به گریهها و دعا روزهاشان شود به روزه شبان»؛ | دستهاى آرمیده در خاکند وعدهاى، منتظر، امیدواران»؛ «اندکى قدر خویش دانسته در پى جمع زاد و توشه روان»؛ «شب آنان به گریهها و دعا روزهاشان شود به روزه شبان»؛ | ||
«اهل دنیا در این سفرخانه گنج قارون کنند اندوزان»؛ «خواب غفلت ربوده آنها را باشد آخر نصیبشان خسران»؛ «غم مخور عاشقا که هست تو را حجة بن الحسن کشتیبان»<ref>ر.ک: همان، ص486-487</ref>. | «اهل دنیا در این سفرخانه گنج قارون کنند اندوزان»؛ «خواب غفلت ربوده آنها را باشد آخر نصیبشان خسران»؛ «غم مخور عاشقا که هست تو را حجة بن الحسن کشتیبان»<ref>ر.ک: همان، ص486-487</ref>. | ||
# همچنین شارح مطلبی جالب و اخلاقی تحت عنوان «چند تشبیه زیبا» آورده که در سال 1360ش، به ذهنش رسیده و در دفترى یادداشت کرده و در آن، متعلم را به کوهنورد قله نور، محصل را به غواص بحار علوم، دانشمند را به کشاورز قلوب و دانشمند بیعمل را به درخت بیثمر تشبیه کرده است. او یادآور شده است: دانشمند باعمل همانند درختان باثمر است که در تمام فصول میوه میدهد و راهیان راه کمال را سیراب مىسازد و علىالدوام تواضع را پیشه خود ساخته است؛ چراکه او نیک میداند که تکبر و جباریت و قهاریت جز در شأن اللّه، در حق هیچ مخلوقى روا نیست؛ ولى دانشمند بىعمل بسان درخت بىثمر است. چه بسیارند انسانهایى که در زیر سایه قلم و بیان دانشمند بىعمل ره سعادت یافته و رفتند و به سرمنزل مقصود رسیدند، ولى در قیامت این عالم را | # همچنین شارح مطلبی جالب و اخلاقی تحت عنوان «چند تشبیه زیبا» آورده که در سال 1360ش، به ذهنش رسیده و در دفترى یادداشت کرده و در آن، متعلم را به کوهنورد قله نور، محصل را به غواص بحار علوم، دانشمند را به کشاورز قلوب و دانشمند بیعمل را به درخت بیثمر تشبیه کرده است. او یادآور شده است: دانشمند باعمل همانند درختان باثمر است که در تمام فصول میوه میدهد و راهیان راه کمال را سیراب مىسازد و علىالدوام تواضع را پیشه خود ساخته است؛ چراکه او نیک میداند که تکبر و جباریت و قهاریت جز در شأن اللّه، در حق هیچ مخلوقى روا نیست؛ ولى دانشمند بىعمل بسان درخت بىثمر است. چه بسیارند انسانهایى که در زیر سایه قلم و بیان دانشمند بىعمل ره سعادت یافته و رفتند و به سرمنزل مقصود رسیدند، ولى در قیامت این عالم را میبینند که چگونه در صف منافقان قرار گرفته و شعلههاى جهنم او را مىسوزاند و هموست که به زبان در جهنم آویزان است. ما در هر عصر نمونههاى عالم بىعمل را سراغ داریم که در اثر عدم تزکیه چه مفاسدى را به بار آوردند... مگر بلعم باعورا دانشمند بزرگى نبود که هزاران عالم پاى درس او مىنشستند؟ ولى عاقبت چه شد که با موسى بن عمران درافتاد و مطرود گردید؟ مگر در تاریخ نمىخوانیم که حکومت جور بنىامیه ششصدوبیست نفر دانشمند را براى توجیه جنایات آنها استخدام کرد؟ آیا این نمونه کوچکى است؟ علم و خودفروشى؟ عجبا! چهقدر ارزش علم پایین میآید؟ مگر در تاریخ نمیخوانیم که هیتلر آلمانى پنجاه نفر فیلسوف را استخدام کرده بود که جنایات جنگى او را توجیه کنند؟ حکیم و توجیهگرى جنایات؟! فیلسوف و در خدمت استکبار بودن؟! آرى اى عزیز، اکنون که طلبه یا دانشجوى گمنامى هستى، خویشتن را دریاب و تزکیه کن که فردا دیر است<ref>ر.ک: همان، ص487-500</ref>. | ||
# هرچند توفیق مقایسه تفصیلی ترجمه و شرح حاضر با متن اصلی حاصل نشد، ولی با نظر به اینکه شارح محترم از استادان باسابقه حوزه علمیه قم است و بارها این کتاب را تدریس کرده است و در توانایی علمی و ادبی او تردیدی نیست، میتوان گفت که کتاب حاضر قابل توجه است و دانشجویان گرامی میتوانند به آن اعتماد کنند. | # هرچند توفیق مقایسه تفصیلی ترجمه و شرح حاضر با متن اصلی حاصل نشد، ولی با نظر به اینکه شارح محترم از استادان باسابقه حوزه علمیه قم است و بارها این کتاب را تدریس کرده است و در توانایی علمی و ادبی او تردیدی نیست، میتوان گفت که کتاب حاضر قابل توجه است و دانشجویان گرامی میتوانند به آن اعتماد کنند. | ||
ویرایش