۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'هاند' به 'هاند') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در جلد سوم، از مکاتب ماتریدی، مرجئه، جهمیه، کرامیه، ظاهریه و معتزله سخن به میان آمده است. مکتب ماتریدی، نوعی عقلگرایی متوسط میان مکتب اشعری و معتزلی است که در عین استناد به نصوص و روایات، از عقل نیز بهره میگیرد. مکتب معتزله نیز، عقلگرایی را شعار خود ساخته است. در این بخش، عمده سخن از مکتب اعتزال است. در باب ماتریدی، گفتاری فشرده، در باب نحوه پیدایش آن، شباهتها و اختلافات مکتب اشعری و ماتریدی و برخی از پیروان این مکتب آورده شده است<ref>ر.ک: محمدینسب، رضا، 1393، ص34</ref>. | در جلد سوم، از مکاتب ماتریدی، مرجئه، جهمیه، کرامیه، ظاهریه و معتزله سخن به میان آمده است. مکتب ماتریدی، نوعی عقلگرایی متوسط میان مکتب اشعری و معتزلی است که در عین استناد به نصوص و روایات، از عقل نیز بهره میگیرد. مکتب معتزله نیز، عقلگرایی را شعار خود ساخته است. در این بخش، عمده سخن از مکتب اعتزال است. در باب ماتریدی، گفتاری فشرده، در باب نحوه پیدایش آن، شباهتها و اختلافات مکتب اشعری و ماتریدی و برخی از پیروان این مکتب آورده شده است<ref>ر.ک: محمدینسب، رضا، 1393، ص34</ref>. | ||
اما در باب مکتب اعتزال که با القابی همچون: عدلیه، موحده، اهل حق، قدریه، ثنویه، معطله، جهمیه و وعیدیه، نیز نامیده | اما در باب مکتب اعتزال که با القابی همچون: عدلیه، موحده، اهل حق، قدریه، ثنویه، معطله، جهمیه و وعیدیه، نیز نامیده شدهاند، گفتاری گسترده را در این جلد شاهد هستیم. این مکتب، در میان مکاتب دوران اسلامی، برای عقل و خرد سهم بیشتری قائل بود؛ اما تعصب اشاعره و پیشوایان اهل حدیث، سبب شد که بسیاری از آثار معتزله از بین برود و تنها مقدار ناچیزی از آن برجای بماند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
اما آنچه مهم است، بحث از اصول پنجگانه مکتب معتزله است. اساس مکتب اعتزال را پنج اصل کلامی تشکیل میدهد. این پنج اصل عبارتند از: توحید؛ عدل؛ وعد و وعید؛ منزلت بین دو منزلت؛ امر به معروف و نهی از منکر. نویسنده هریک از این اصول را بهنحو مبسوطی توضیح داده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | اما آنچه مهم است، بحث از اصول پنجگانه مکتب معتزله است. اساس مکتب اعتزال را پنج اصل کلامی تشکیل میدهد. این پنج اصل عبارتند از: توحید؛ عدل؛ وعد و وعید؛ منزلت بین دو منزلت؛ امر به معروف و نهی از منکر. نویسنده هریک از این اصول را بهنحو مبسوطی توضیح داده است<ref>ر.ک: همان</ref>. |
ویرایش