پرش به محتوا

الحاوي في رجال الشيعة الإمامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً')
خط ۴۴: خط ۴۴:
3. محقق همچنين در مورد [[ابن ابی‌طی، یحیی بن حمید|ابن ابى‌طى]]ّ حلبى نوشته است كه او يكى از مورخان برجسته شيعه مذهب و از مردمان شهر حلب است كه جز تاريخ، در بسيارى از عرصه‌هاى ديگر علم و دانش، آثار بزرگى را پديد آورده است. متأسفانه، پس از آن‌كه تشيع در نواحى شامات مورد بى‌مهرى و تنگناى سلاطين نورى و ايوبى و مملوكى قرار گرفت، آثار اين بزرگمرد عالم تشيع نيز از ميان رفت. فهرست بلند آثار وى، كه هر كدام در چندين مجلد بوده و نقلهايى از آنها در آثار مورخان بعدى شامات برجاى‌مانده، نشان از مرتبت والاى علمى او دارد. درواقع، وى در ادامه كاروان بزرگى از عالمان شيعه قرار دارد كه از اواخر قرن سوم تا قرن ششم و هفتم، در اين شهر بزرگ، رهبرى شيعيان آن ناحيه را كه اكثريت جمعيت حلب را تشكيل مى‌دادند، عهده‌دار بوده است. شايد نكته بديعى كه بتواند موقعيت او را به عنوان يك عالم بزرگ و روحانى مردمى در اين شهر نشان دهد، آن باشد كه به نوشته ابن شداد (م 684ق) در ميان مساجد حلب، مسجدى به نام مسجد منتجب‌الدين يحيى بن أبى‌طىّ معروف به ابن النجار وجود داشته است. تشيع امامى ابن أبى‌طى بيش از هر چيز روشن و درخشان است، به‌ويژه كه در محضر عالم برجسته شيعى، [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، كه شوهر دختر عمه او بوده، تربيت يافته است..<ref>مقدمه محقق، ص17- 18</ref>
3. محقق همچنين در مورد [[ابن ابی‌طی، یحیی بن حمید|ابن ابى‌طى]]ّ حلبى نوشته است كه او يكى از مورخان برجسته شيعه مذهب و از مردمان شهر حلب است كه جز تاريخ، در بسيارى از عرصه‌هاى ديگر علم و دانش، آثار بزرگى را پديد آورده است. متأسفانه، پس از آن‌كه تشيع در نواحى شامات مورد بى‌مهرى و تنگناى سلاطين نورى و ايوبى و مملوكى قرار گرفت، آثار اين بزرگمرد عالم تشيع نيز از ميان رفت. فهرست بلند آثار وى، كه هر كدام در چندين مجلد بوده و نقلهايى از آنها در آثار مورخان بعدى شامات برجاى‌مانده، نشان از مرتبت والاى علمى او دارد. درواقع، وى در ادامه كاروان بزرگى از عالمان شيعه قرار دارد كه از اواخر قرن سوم تا قرن ششم و هفتم، در اين شهر بزرگ، رهبرى شيعيان آن ناحيه را كه اكثريت جمعيت حلب را تشكيل مى‌دادند، عهده‌دار بوده است. شايد نكته بديعى كه بتواند موقعيت او را به عنوان يك عالم بزرگ و روحانى مردمى در اين شهر نشان دهد، آن باشد كه به نوشته ابن شداد (م 684ق) در ميان مساجد حلب، مسجدى به نام مسجد منتجب‌الدين يحيى بن أبى‌طىّ معروف به ابن النجار وجود داشته است. تشيع امامى ابن أبى‌طى بيش از هر چيز روشن و درخشان است، به‌ويژه كه در محضر عالم برجسته شيعى، [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، كه شوهر دختر عمه او بوده، تربيت يافته است..<ref>مقدمه محقق، ص17- 18</ref>


4. محقق اثر خاطر نشان مى‌كند: يكى از آثار باارزش ابن أبى‌طى اثرى است كه در شرح‌حال بزرگان مذهب اماميه نگاشته و مع‌الاسف مفقود شده است. [[ذهبى]] [م 748ق] و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] [م 852ق] كه اصل كتاب را در دست داشته و بخش‌هايى از اين كتاب را در آثار خود آورده‌اند، آن را با نام‌هاى مختلف ياد كرده‌اند. عناوينى چون رجال الشيعة، تاريخ الإمامية، طبقات الإمامية و مانند اينها در اين منابع، ياد شده است.... بيشتر مواردى كه نقل شده، مواردى است كه به صراحت نقل از كتاب ابن أبى‌طى يا از شخص اوست. اما مواردى نيز وجود دارد تنها با حدس قوى و بدون آن‌كه [[ذهبى]] يا [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] تصريح به نقل آن از ابن أبى‌طى كرده باشند، در اينجا آمده است. اين حدس بر مبناى نوع افرادى است كه عمدتاً از اواخر قرن پنجم يا قرن ششم هستند و نمى‌تواند از كتاب [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، يا كتاب [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] باشد؛ گرچه ممكن است از كتاب تاريخ بغداد ابن النجار باشد. در مواردى هم افرادى از شهر حلب هستند و به ظن قوى بايد منبع شرح حال آنان، همين كتاب ابن أبى طى باشد. اين موارد را با ستاره (*) مشخص شده است.<ref>همان، ص34- 35</ref>
4. محقق اثر خاطر نشان مى‌كند: يكى از آثار باارزش ابن أبى‌طى اثرى است كه در شرح‌حال بزرگان مذهب اماميه نگاشته و مع‌الاسف مفقود شده است. [[ذهبى]] [م 748ق] و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] [م 852ق] كه اصل كتاب را در دست داشته و بخش‌هايى از اين كتاب را در آثار خود آورده‌اند، آن را با نام‌هاى مختلف ياد كرده‌اند. عناوينى چون رجال الشيعة، تاريخ الإمامية، طبقات الإمامية و مانند اينها در اين منابع، ياد شده است.... بيشتر مواردى كه نقل شده، مواردى است كه به صراحت نقل از كتاب ابن أبى‌طى يا از شخص اوست. اما مواردى نيز وجود دارد تنها با حدس قوى و بدون آن‌كه [[ذهبى]] يا [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] تصريح به نقل آن از ابن أبى‌طى كرده باشند، در اينجا آمده است. اين حدس بر مبناى نوع افرادى است كه عمدتاًً از اواخر قرن پنجم يا قرن ششم هستند و نمى‌تواند از كتاب [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، يا كتاب [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] باشد؛ گرچه ممكن است از كتاب تاريخ بغداد ابن النجار باشد. در مواردى هم افرادى از شهر حلب هستند و به ظن قوى بايد منبع شرح حال آنان، همين كتاب ابن أبى طى باشد. اين موارد را با ستاره (*) مشخص شده است.<ref>همان، ص34- 35</ref>


5. نظر محقق كتاب درباره ارزش تاريخى كتاب طبقات الإمامية در تاريخ تشيع چنين است: يكى از جنبه‌هاى سودمند اين اثر مفقود، اهميت آن در شناساندن تاريخ شيعه، به‌ويژه در منطقه شامات است. اطلاعات منحصربه‌فرد موجود در شرح‌حال‌هاى برجاى مانده از اين اثر، مى‌تواند دامنه نفوذ تشيع را در حلب، طرابلس و نواحى شامات نشان دهد. شرحى كه وى درباره حسن بن زهره آورده و نقش عظيم اين فقيه بزرگ شيعه را در دولت مملوكى و اعتبار اجتماعى او ياد كرده، يكى از بهترين نشانه‌هاى قدرتمندى شيعه در آن نواحى و ارزش و اعتبار علمى و اجتماعى و دينى شيعيان به‌ويژه خاندان [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] است. البته اين مسأله تنها ويژه تشيع حلب نيست، آگاهى‌هاى ارائه شده توسط او درباره حسين بن روح نوبختى، [[شيخ مفيد]] و نيز [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] مازندرانى، واقعاً بى‌نظير و منحصربه‌فرد و بسيار عالى است.<ref>همان، ص37</ref>
5. نظر محقق كتاب درباره ارزش تاريخى كتاب طبقات الإمامية در تاريخ تشيع چنين است: يكى از جنبه‌هاى سودمند اين اثر مفقود، اهميت آن در شناساندن تاريخ شيعه، به‌ويژه در منطقه شامات است. اطلاعات منحصربه‌فرد موجود در شرح‌حال‌هاى برجاى مانده از اين اثر، مى‌تواند دامنه نفوذ تشيع را در حلب، طرابلس و نواحى شامات نشان دهد. شرحى كه وى درباره حسن بن زهره آورده و نقش عظيم اين فقيه بزرگ شيعه را در دولت مملوكى و اعتبار اجتماعى او ياد كرده، يكى از بهترين نشانه‌هاى قدرتمندى شيعه در آن نواحى و ارزش و اعتبار علمى و اجتماعى و دينى شيعيان به‌ويژه خاندان [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] است. البته اين مسأله تنها ويژه تشيع حلب نيست، آگاهى‌هاى ارائه شده توسط او درباره حسين بن روح نوبختى، [[شيخ مفيد]] و نيز [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]] مازندرانى، واقعاً بى‌نظير و منحصربه‌فرد و بسيار عالى است.<ref>همان، ص37</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش