پرش به محتوا

من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عموما ' به 'عموماً'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عموما ' به 'عموماً')
خط ۵۰: خط ۵۰:
#نويسنده در اين كتاب، فقط نام راوى اولى كه روايت را از معصوم(ع) روايت كرده، آورده و در آخر كتاب؛ يعنى در بخش «مشيخه»، سند خود را به آن راوى نقل مى‌كند تا روايات، از حالت ارسال خارج شده و اصطلاحا، مسند شوند و استفاده از آن، براى مراجعه‌كنندگان، آسان‌تر گردد<ref>ر.ک: همان، ص157</ref> اين بخش، يكى از بخش‌هاى مهم كتاب است كه بسيار مورد توجه علماى شيعه قرار گرفته و شرح‌هاى فراوانى نيز بر آن نگاشته‌اند كه خود از منابع غنى و پربار علم رجال بشمار مى‌آيد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>
#نويسنده در اين كتاب، فقط نام راوى اولى كه روايت را از معصوم(ع) روايت كرده، آورده و در آخر كتاب؛ يعنى در بخش «مشيخه»، سند خود را به آن راوى نقل مى‌كند تا روايات، از حالت ارسال خارج شده و اصطلاحا، مسند شوند و استفاده از آن، براى مراجعه‌كنندگان، آسان‌تر گردد<ref>ر.ک: همان، ص157</ref> اين بخش، يكى از بخش‌هاى مهم كتاب است كه بسيار مورد توجه علماى شيعه قرار گرفته و شرح‌هاى فراوانى نيز بر آن نگاشته‌اند كه خود از منابع غنى و پربار علم رجال بشمار مى‌آيد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>
#در قرون اوليه اسلامى، فقهاى شيعه فقط به روايت و نقل سخنان ائمه(ع) اكتفا مى‌كردند و به خود اجازه گفتن سخنى در برابر و يا در كنار سخنان معصوم(ع) نمى‌دادند؛ چراكه آنان را مرتبط با مركز وحى و معدن حكمت مى‌دانستند. آنان حتى اگر مى‌خواستند كتابى غير روايى به نگارش درآورند، سعى مى‌كردند تا از الفاظ روايات استفاده كنند و سخنى غير از سخن اهل‌بيت(ع)، ننويسند. [[شيخ صدوق]]، از آخرين علماى اين دوره بشمار مى‌آيد. در اثر ايشان، همه كتاب، روايت و يا گرفته‌شده از الفاظ روايات است، به‌حدى كه برخى از علماى شيعه مى‌گويند: اگر درباره مسئله‌اى روايتى نيافتيم، به الفاظ [[شيخ صدوق]] نيز مى‌توانيم استناد كنيم؛ چراكه الفاظ ايشان، همه استفاده‌شده از الفاظ روايات است<ref>ر.ک: همان، ص157</ref>
#در قرون اوليه اسلامى، فقهاى شيعه فقط به روايت و نقل سخنان ائمه(ع) اكتفا مى‌كردند و به خود اجازه گفتن سخنى در برابر و يا در كنار سخنان معصوم(ع) نمى‌دادند؛ چراكه آنان را مرتبط با مركز وحى و معدن حكمت مى‌دانستند. آنان حتى اگر مى‌خواستند كتابى غير روايى به نگارش درآورند، سعى مى‌كردند تا از الفاظ روايات استفاده كنند و سخنى غير از سخن اهل‌بيت(ع)، ننويسند. [[شيخ صدوق]]، از آخرين علماى اين دوره بشمار مى‌آيد. در اثر ايشان، همه كتاب، روايت و يا گرفته‌شده از الفاظ روايات است، به‌حدى كه برخى از علماى شيعه مى‌گويند: اگر درباره مسئله‌اى روايتى نيافتيم، به الفاظ [[شيخ صدوق]] نيز مى‌توانيم استناد كنيم؛ چراكه الفاظ ايشان، همه استفاده‌شده از الفاظ روايات است<ref>ر.ک: همان، ص157</ref>
#[[شيخ صدوق]] در اين كتاب، حدود 6 هزار روايت نقل كرده است كه عموما درباره مباحث فقهى و احكام شرعى است؛ به‌عبارت‌ديگر، او در اين كتاب، تمام مسائل و مباحث فقه را ضمن نقل احاديثى كه به نظرش صحيح بوده است، فراهم آورده و در دسترس شيعيان گذارده است؛ مباحثى مانند: «آب‌ها و طهارت و نجاست آن»، «واجبات نماز و مقدمات آن، مانند وضو، غسل و تيمم»، «احكام اموات»، «احكام نماز»، «احكام قضاوت»، «مكاسب»، «احكام ازدواج»، «احكام ارث» و عناوين گوناگون ديگر فقهى<ref>ر.ک: همان، ص158-159</ref>
#[[شيخ صدوق]] در اين كتاب، حدود 6 هزار روايت نقل كرده است كه عموماًدرباره مباحث فقهى و احكام شرعى است؛ به‌عبارت‌ديگر، او در اين كتاب، تمام مسائل و مباحث فقه را ضمن نقل احاديثى كه به نظرش صحيح بوده است، فراهم آورده و در دسترس شيعيان گذارده است؛ مباحثى مانند: «آب‌ها و طهارت و نجاست آن»، «واجبات نماز و مقدمات آن، مانند وضو، غسل و تيمم»، «احكام اموات»، «احكام نماز»، «احكام قضاوت»، «مكاسب»، «احكام ازدواج»، «احكام ارث» و عناوين گوناگون ديگر فقهى<ref>ر.ک: همان، ص158-159</ref>
#بسيارى از علما احاديث موجود در اين كتاب را از چند نظر بر احاديث مذكور در سه كتاب ديگر از كتاب‌هاى چهارگانه ترجيح داده‌اند؛ چه، آنان اعتقاد داشتند كه [[شيخ صدوق]]، احاديث بسيارى را حفظ بوده و آنها را نيك ضبط كرده و در روايت تأمل روا داشته است و نيز كتاب خود را پس از كتاب «[[الكافي (ط. الاسلاميه)|الكافي]]» تأليف نموده و صحت احاديثى را كه در كتاب آورده، تضمين كرده است و نه‌تنها مانند ديگر مؤلفان، قصد گردآورى همه احاديث روايت‌شده را نداشته، بلكه به ثبت احاديثى پرداخته است كه بدانها فتوا داده و بر صحت آنها حكم كرده است و با اعتقادى راسخ آنها را حجت ميان خود و خدا مى‌دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص158</ref>
#بسيارى از علما احاديث موجود در اين كتاب را از چند نظر بر احاديث مذكور در سه كتاب ديگر از كتاب‌هاى چهارگانه ترجيح داده‌اند؛ چه، آنان اعتقاد داشتند كه [[شيخ صدوق]]، احاديث بسيارى را حفظ بوده و آنها را نيك ضبط كرده و در روايت تأمل روا داشته است و نيز كتاب خود را پس از كتاب «[[الكافي (ط. الاسلاميه)|الكافي]]» تأليف نموده و صحت احاديثى را كه در كتاب آورده، تضمين كرده است و نه‌تنها مانند ديگر مؤلفان، قصد گردآورى همه احاديث روايت‌شده را نداشته، بلكه به ثبت احاديثى پرداخته است كه بدانها فتوا داده و بر صحت آنها حكم كرده است و با اعتقادى راسخ آنها را حجت ميان خود و خدا مى‌دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص158</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش