۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زندگينامه' به 'زندگینامه') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
حقير بعد از ظهر هفتم محرم سال 1312ق (برابر با 30 تير 1272ش و 21 ژوئيه 1893 م) در يكى از محلههاى مركز شهر اصفهان (معروف به محلۀ نور در ميان طايفهاى از سادات معروف به مير محمد صادقى) ديده به جهان گشودم. | حقير بعد از ظهر هفتم محرم سال 1312ق (برابر با 30 تير 1272ش و 21 ژوئيه 1893 م) در يكى از محلههاى مركز شهر اصفهان (معروف به محلۀ نور در ميان طايفهاى از سادات معروف به مير محمد صادقى) ديده به جهان گشودم. | ||
من چهارمين فرزند خانواده و اولين پسر آن بودم، به اين لحاظ آن گونه كه نقل مىكردند توجه مخصوص | من چهارمين فرزند خانواده و اولين پسر آن بودم، به اين لحاظ آن گونه كه نقل مىكردند توجه مخصوص نزدیک ان به سوى من جلب شده بود. | ||
با توجه به علاقه و اخلاص وافر پدرم نسبت به آستان مبارك حضرت ابى عبداللّه الحسين عليهالسّلام من را عبدالحسين ناميدند، اين نام از ابتدا براى من موجب بركات فراوان شده است و همواره نسبت به آن افتخار مىكنم. | با توجه به علاقه و اخلاص وافر پدرم نسبت به آستان مبارك حضرت ابى عبداللّه الحسين عليهالسّلام من را عبدالحسين ناميدند، اين نام از ابتدا براى من موجب بركات فراوان شده است و همواره نسبت به آن افتخار مىكنم. | ||
هنگامى كه من سومين بهار زندگى خود را سپرى مىكردم، پدرم خانواده را براى سفر به كربلا و آستان بوسى مولا آماده مىكند، | هنگامى كه من سومين بهار زندگى خود را سپرى مىكردم، پدرم خانواده را براى سفر به كربلا و آستان بوسى مولا آماده مىكند، نزدیک ان با خود زمزمه داشتند كه او نذر داشته نام فرزند خود را عبدالحسين بگذارد و مىخواهد در اولين فرصت عبدرا به محضر مولا ببرد. | ||
سفر به عتبات مقدسه با توجه به امكانات آن روز مشكلات زيادى داشت، به اين جهت پدر براى مراقبت از فرزند دلبند خويش، شخصى را اجير مىكند تا در طول مسافرت مراقب عبدالحسين باشد. آن مسافرت قريب دو ماه به طول مىانجامد، پس از بازگشت عبدالحسين، كودك چهار سالۀ آن روز، بسيارى از فقرات زيارت وارث و امين اللّه و بخشى از زيارت جامعۀ كبيره را بدون خطا از حفظ مىخواند. | سفر به عتبات مقدسه با توجه به امكانات آن روز مشكلات زيادى داشت، به اين جهت پدر براى مراقبت از فرزند دلبند خويش، شخصى را اجير مىكند تا در طول مسافرت مراقب عبدالحسين باشد. آن مسافرت قريب دو ماه به طول مىانجامد، پس از بازگشت عبدالحسين، كودك چهار سالۀ آن روز، بسيارى از فقرات زيارت وارث و امين اللّه و بخشى از زيارت جامعۀ كبيره را بدون خطا از حفظ مىخواند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
اين امر را من طبيعى مىدانم چرا كه مولايى به مانند ابى عبداللّه الحسين عليهالسّلام عبدآستان بوس خود را بدون صله و انعام نمىگذارد، صله و انعامى كه نخستين بخش آن عشق و محبتى محكم و پيوند ناگسستنى است با مولا. من در تمام ايّام عمر خويش، از اين صله و انعام، بهرهها بردهام و خود را نسبت به آن ممنون و سپاسگزار مىدانم. | اين امر را من طبيعى مىدانم چرا كه مولايى به مانند ابى عبداللّه الحسين عليهالسّلام عبدآستان بوس خود را بدون صله و انعام نمىگذارد، صله و انعامى كه نخستين بخش آن عشق و محبتى محكم و پيوند ناگسستنى است با مولا. من در تمام ايّام عمر خويش، از اين صله و انعام، بهرهها بردهام و خود را نسبت به آن ممنون و سپاسگزار مىدانم. | ||
نزدیک ان، آن روز حفظ زيارات را به هوش و حافظه خوب كودك منتسب مىكردند، اما حقير كه بعدها دعاى كميل، زيارت عاشورا، زيارت جامعۀ كبيره و زيارت چهارده معصوم را از حفظ مىخواندم و اكنون در اين 95 سال زندگى هنوز جزئيات آن سفر مقدس را به خوبى به ياد دارم، آن را جز عنايت الهى و تفضل مولا نمىدانم. | |||
==کسب علم و دانش== | ==کسب علم و دانش== |
ویرایش