۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اين مجموعه، در قرن دوازدهم به دست [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمالالدين خوانسارى]] ترجمه و شرح شد و در دو جلد رحلى در دسترس جويندگان معرفت قرار گرفت. اين شرح، تقريبا از همه شروح ديگر كتاب، مفص-ّلتر و جامعتر است. | اين مجموعه، در قرن دوازدهم به دست [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمالالدين خوانسارى]] ترجمه و شرح شد و در دو جلد رحلى در دسترس جويندگان معرفت قرار گرفت. اين شرح، تقريبا از همه شروح ديگر كتاب، مفص-ّلتر و جامعتر است. | ||
مرحوم مير جلالالدين حسينى ارموى، | مرحوم مير جلالالدين حسينى ارموى، نزدیک به چهل سال پيش، اين ترجمه و شرح را تصحيح كرد كه در هفت مجلّد بارها منتشر شده است. جلد اوّل اين مجموعه، در برگيرنده مقدمه مصحّح در بيش از يكصد صفحه است. اين مقدمه، شامل سه بخش اصلى است: 1- شخصيّت [[امام على(ع)]]، 2- زندگى، آثار و شخصيّت آمدى، و 3- شخصيّت و زندگى [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]. ارموى، به تفصيل اظهارات ديگران در باب مصنّف و شارح «غرر» را از منابع متعدّد نقل مىكند و گزارشهاى نسخهشناختى مختلفى را مىآورد و در آخر، نسخه مورد اعتماد خود را معرّفى مىكند. | ||
اين مقدمه مفصّل، از نظمى شايسته برخوردار نيست و در آن، مطالب به انحاى مختلف، گفته و باز گفته شده و سير منطقى ندارد. پس از آن، مقدمه مترجم ([[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]) آمده است كه در آن، به اختصار، هدف خود را از ترجمه، «استفاده عام از اين اثر در خور» ذكر كرده و گفته است كه در موارد لزوم، به ترجمه اكتفا نكرده، بلكه به شرح و تقرير (ايضاح و افصاح مراد) دست يازيده است. | اين مقدمه مفصّل، از نظمى شايسته برخوردار نيست و در آن، مطالب به انحاى مختلف، گفته و باز گفته شده و سير منطقى ندارد. پس از آن، مقدمه مترجم ([[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]) آمده است كه در آن، به اختصار، هدف خود را از ترجمه، «استفاده عام از اين اثر در خور» ذكر كرده و گفته است كه در موارد لزوم، به ترجمه اكتفا نكرده، بلكه به شرح و تقرير (ايضاح و افصاح مراد) دست يازيده است. | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
شيوه شرح آقا جمال، به اين صورت است كه نخست متن سخن امام را مىآورد و در صورتى كه مفردات اين حديث نياز به توضيحى داشته باشد، آن را بيان مىكند. آنگاه ترجمه تحتالفظى و درست آن، در چارچوب ساختار زبان مبدأ آورده مىشود و سپس ترجمه آزادتر يا شرح آن نقل مىشود و اگر لازم باشد، اندكى به تفصيل مىگرايد. | شيوه شرح آقا جمال، به اين صورت است كه نخست متن سخن امام را مىآورد و در صورتى كه مفردات اين حديث نياز به توضيحى داشته باشد، آن را بيان مىكند. آنگاه ترجمه تحتالفظى و درست آن، در چارچوب ساختار زبان مبدأ آورده مىشود و سپس ترجمه آزادتر يا شرح آن نقل مىشود و اگر لازم باشد، اندكى به تفصيل مىگرايد. | ||
ترجمه و شرحها يكسان نيستند؛ گاه بسيار موجز و گاه مفصّلاند. براى مثال در شرح كلمه 82 «الصمت وقار، الهذر عار» تنها مىنويسد: «خاموشى، تمكين و وقار است و هرزه سرايى، عيب و عار». امّا در شرح كلمه 77 «الفقد أحزان» | ترجمه و شرحها يكسان نيستند؛ گاه بسيار موجز و گاه مفصّلاند. براى مثال در شرح كلمه 82 «الصمت وقار، الهذر عار» تنها مىنويسد: «خاموشى، تمكين و وقار است و هرزه سرايى، عيب و عار». امّا در شرح كلمه 77 «الفقد أحزان» نزدیک به يك صفحه توضيح مىدهد و اختلاف نسخ را در باب «الفقد» يا «الفقر»، نقل مىكند. گاهى نيز، احتمالات معنايى گوناگون را در باب يك سخن بيان مىكند. براى مثال، در شرح كلمه 123 «الفاجر مجاهر» چنين مىنويسد: | ||
«گناهكار، آشكارا كننده است؛ يعنى هر گناهكارى چنين است و گناه را پنهان نتوان كرد؛ زيرا كه هر چه كرده شود، بر خدا آشكار است و هر گاه بر خدا آشكار باشد و كسى از او حيا نكند، پس از پنهان كردن از خلق، چه سود. بلكه اين هم بىشرمى ديگر كه از خلق شرم كند و از خدا شرم نكند و ممكن است كه مراد، اين باشد كه هر چند كسى آشكارا نكند و پنهان دارد، به زودى آشكار مىشود. پس كسى كه خواهد، فسق او آشكار نشود، چاره او اين است كه فسق نكند و ممكن است كه معناى كلام، اين باشد كه فاجر و فاسق، كسى را توان گفت كه فسق و فجور را آشكارا كند. پس اگر كسى آن را پنهان دارد از مردم، اگر كسى بر آن مطّلع شود، او را فاسق و فاجر نگويند. چنانكه در شرع وارد شده كه كسى كه گناهى را آشكارا و علانيه كند، غيبت او و نيّت آن گناه به او جايز است؛ امّا اگر پنهان دارد، غيبت او جايز نيست». | «گناهكار، آشكارا كننده است؛ يعنى هر گناهكارى چنين است و گناه را پنهان نتوان كرد؛ زيرا كه هر چه كرده شود، بر خدا آشكار است و هر گاه بر خدا آشكار باشد و كسى از او حيا نكند، پس از پنهان كردن از خلق، چه سود. بلكه اين هم بىشرمى ديگر كه از خلق شرم كند و از خدا شرم نكند و ممكن است كه مراد، اين باشد كه هر چند كسى آشكارا نكند و پنهان دارد، به زودى آشكار مىشود. پس كسى كه خواهد، فسق او آشكار نشود، چاره او اين است كه فسق نكند و ممكن است كه معناى كلام، اين باشد كه فاجر و فاسق، كسى را توان گفت كه فسق و فجور را آشكارا كند. پس اگر كسى آن را پنهان دارد از مردم، اگر كسى بر آن مطّلع شود، او را فاسق و فاجر نگويند. چنانكه در شرع وارد شده كه كسى كه گناهى را آشكارا و علانيه كند، غيبت او و نيّت آن گناه به او جايز است؛ امّا اگر پنهان دارد، غيبت او جايز نيست». | ||
ویرایش