۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نويسنده گاه كسى را كه به مذهب ديگرى مشهور است و وى او را شيعه امامى مىداند، جزء اماميه آورده و دلايل خود را بر امامى بودن وى شرح داده... گاه كسى را كه جزء علماى برجسته نيست فقط بر اساس شهرت ذكر كرده؛ مانند امير حبيبالله بن امير سيد شريف شيرازى و گاه براى رفع اشتباهى يا ذكر نكات تازهاى، احوال يكى از اصحاب ائمه را كه طبعا پيش از غيبت بودهاند، آورده است؛ مانند خليل بن اوفى ابوالربيع العاملى و گاه به پيروى از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، ترجمه كسانى را آورده، ولى تذكر داده است كه اينها شايسته ذكر در عداد علما نيستند<ref>ر.ک: همان</ref> | نويسنده گاه كسى را كه به مذهب ديگرى مشهور است و وى او را شيعه امامى مىداند، جزء اماميه آورده و دلايل خود را بر امامى بودن وى شرح داده... گاه كسى را كه جزء علماى برجسته نيست فقط بر اساس شهرت ذكر كرده؛ مانند امير حبيبالله بن امير سيد شريف شيرازى و گاه براى رفع اشتباهى يا ذكر نكات تازهاى، احوال يكى از اصحاب ائمه را كه طبعا پيش از غيبت بودهاند، آورده است؛ مانند خليل بن اوفى ابوالربيع العاملى و گاه به پيروى از [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حر عاملى]]، ترجمه كسانى را آورده، ولى تذكر داده است كه اينها شايسته ذكر در عداد علما نيستند<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
اين كتاب شامل يك رشته تراجم احوال محض نيست، بلكه حاوى اطلاعات جالب و ارزندهاى است كه وضع كلى علم و علما، كتابخانهها، گروههاى دانشمندان و دستهبندىهايى كه حتى بين افراد يك گروه رخ مىداد و نيز مسائل مختلففيه و معركة الآراء و پارهاى از مسائل مستحدثه و تعصبات مذهبى، بهخصوص درباره زندگى علمايى كه | اين كتاب شامل يك رشته تراجم احوال محض نيست، بلكه حاوى اطلاعات جالب و ارزندهاى است كه وضع كلى علم و علما، كتابخانهها، گروههاى دانشمندان و دستهبندىهايى كه حتى بين افراد يك گروه رخ مىداد و نيز مسائل مختلففيه و معركة الآراء و پارهاى از مسائل مستحدثه و تعصبات مذهبى، بهخصوص درباره زندگى علمايى كه نزدیک به زمان مؤلف مىزيستهاند و نيز جو فكرى و وقايع دينى و اجتماعى آن زمان، منبع مهمى است<ref>ر.ک: همان41</ref> | ||
بهمنظور توضيح مطلب فوق، شايسته است به برخى از آراى او درباره گروههاى دانشمندان اشاره شود. نويسنده بر طبق زمانهاش كه به علوم دينى وزن خاص داده مىشد، باآنكه خود مردى ذوفنون و جامعالاطراف بود، با «اهل معقول» ميانه خوشى نداشت... درباره حكيمان شايعات و بدبينىهايى وجود داشت كه نويسنده نقل كرده است؛ مثلا درباره سيد ميرزا ابراهيم بن ميرزا حسين همدانى مشهور به قاضىزاده صاحب «شرح الهيات شفا» مىنويسد: «آشنا به مسائل شرعى و اقوال فقها نبود و از خون احتراز نمىكرد، بلكه مسجد را بدان مىآلود و نمىدانست كه نجس است»<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> | بهمنظور توضيح مطلب فوق، شايسته است به برخى از آراى او درباره گروههاى دانشمندان اشاره شود. نويسنده بر طبق زمانهاش كه به علوم دينى وزن خاص داده مىشد، باآنكه خود مردى ذوفنون و جامعالاطراف بود، با «اهل معقول» ميانه خوشى نداشت... درباره حكيمان شايعات و بدبينىهايى وجود داشت كه نويسنده نقل كرده است؛ مثلا درباره سيد ميرزا ابراهيم بن ميرزا حسين همدانى مشهور به قاضىزاده صاحب «شرح الهيات شفا» مىنويسد: «آشنا به مسائل شرعى و اقوال فقها نبود و از خون احتراز نمىكرد، بلكه مسجد را بدان مىآلود و نمىدانست كه نجس است»<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
از جمله نكات ديگرى كه از اين كتاب برمىآيد، فراوانى اهل شعر و ادب ميان فقيهان و عالمان دينى است. نكته ديگر، فراوانى علماى مهاجر به هند است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | از جمله نكات ديگرى كه از اين كتاب برمىآيد، فراوانى اهل شعر و ادب ميان فقيهان و عالمان دينى است. نكته ديگر، فراوانى علماى مهاجر به هند است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | ||
فوايد و نكات تاريخى اين كتاب، بهقدرى اهميت دارد كه خود گفتارى مستقل را مىطلبد. شوخىهاى علمايى نيز در اينجا و آنجاى كتاب به چشم مىخورد مانند: «آقا حسين بن آقا جمال خوانسارى را از كثرت مشايخ، «تلميذ البشر» مىگفتند در مقابل [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] كه «استاد البشر» لقب داشت» و «ميزرا عيسى بن محمد صالحبيگ آنقدر مشتغل به علم و خواندن و نوشتن بود و | فوايد و نكات تاريخى اين كتاب، بهقدرى اهميت دارد كه خود گفتارى مستقل را مىطلبد. شوخىهاى علمايى نيز در اينجا و آنجاى كتاب به چشم مىخورد مانند: «آقا حسين بن آقا جمال خوانسارى را از كثرت مشايخ، «تلميذ البشر» مىگفتند در مقابل [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] كه «استاد البشر» لقب داشت» و «ميزرا عيسى بن محمد صالحبيگ آنقدر مشتغل به علم و خواندن و نوشتن بود و نزدیک ان و خويشان، بلكه خدمتگزاران و اهل محله خود را موفق به آموختن كرده بود كه ظريفان مىگفتند قاطر ميزرا عيسى هم از فضلاست»<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش