۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى باشد' به 'میباشد') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ايشان در پاسخ اين سوال چنين مىگويد: قسم خوردن در كارهاى شخصى چنانچه دروغ باشد حرام است، و از گناهان كبيره به شمار مىرود. و اگر راست باشد كراهت شديد دارد. احاديث و روايتى در كتب ما شيعيان، و همچنين منابع اهل سنّت، آمده كه صريحاً از اين كار نهى مىكند. | ايشان در پاسخ اين سوال چنين مىگويد: قسم خوردن در كارهاى شخصى چنانچه دروغ باشد حرام است، و از گناهان كبيره به شمار مىرود. و اگر راست باشد كراهت شديد دارد. احاديث و روايتى در كتب ما شيعيان، و همچنين منابع اهل سنّت، آمده كه صريحاً از اين كار نهى مىكند. | ||
وى در مورد ماهيّت و محتواى سوگند بيان مىدارد كه: همه سوگند ياد مىكنيم، امّا آيا پيرامون ماهيّت و محتواى قسم فكر كردهايم؟ جالب اينكه در كتابهايى كه در اين موضوع نوشته شده نيز چيزى در اين مورد يافت نشد. راستى هنگامى كه مىگوييم: «به خدا سوگند كه فلان كار را انجام خواهم داد». اين قسم به چه معناست؟ چه رابطهاى بين نام خدا و آن كار وجود دارد؟ يا زمانى كه به غير خدا قسم ياد مىكنيم، و مثلًا مىگوييم: «به جان فرزندم قسم كه فلان كار را ترك خواهم كرد» چه ارتباطى بين آن كار و جان فرزندمان ايجاد مىكنيم؟ پاسخ: بسيارى از مسائل روزانه زندگى انسان بسيار واضح و آشكار به نظر مىرسد، امّا هنگامى كه به عمق آن مىانديشيم و در محتواى آن تفكّر مىكنيم، با پيچيدگىهاى خاصّى مواجه مىشويم، كه قسم نيز از جمله اين امور است. امّا بعد از دقّت و مطالعه پيرامون قسم شايد بتوان گفت كه سوگند ياد كننده در حقيقت مىخواهد بين آن دو چيز (مقسم له و مقسم به) هماهنگى و | وى در مورد ماهيّت و محتواى سوگند بيان مىدارد كه: همه سوگند ياد مىكنيم، امّا آيا پيرامون ماهيّت و محتواى قسم فكر كردهايم؟ جالب اينكه در كتابهايى كه در اين موضوع نوشته شده نيز چيزى در اين مورد يافت نشد. راستى هنگامى كه مىگوييم: «به خدا سوگند كه فلان كار را انجام خواهم داد». اين قسم به چه معناست؟ چه رابطهاى بين نام خدا و آن كار وجود دارد؟ يا زمانى كه به غير خدا قسم ياد مىكنيم، و مثلًا مىگوييم: «به جان فرزندم قسم كه فلان كار را ترك خواهم كرد» چه ارتباطى بين آن كار و جان فرزندمان ايجاد مىكنيم؟ پاسخ: بسيارى از مسائل روزانه زندگى انسان بسيار واضح و آشكار به نظر مىرسد، امّا هنگامى كه به عمق آن مىانديشيم و در محتواى آن تفكّر مىكنيم، با پيچيدگىهاى خاصّى مواجه مىشويم، كه قسم نيز از جمله اين امور است. امّا بعد از دقّت و مطالعه پيرامون قسم شايد بتوان گفت كه سوگند ياد كننده در حقيقت مىخواهد بين آن دو چيز (مقسم له و مقسم به) هماهنگى و نزدیک ى ايجاد كند، و اهميّت مُقسم له را هم سطح ارزشى مقسم به معرّفى كند. | ||
شخصى كه قسم بالا را به زبان مىآورد، در واقع مىخواهد اهميّت كارى كه براى آن قسم خورده را هم سطح اهميّت جان فرزندش قرار دهد، تا شنونده باور كند كه او آن كار را انجام خواهد داد. و هنگامى كه به نام خدا قسم مىخورد، گويا مىخواهد به مخاطب بفهماند كه انجام آن كار و عمل به آن وعده، همانند نام خدا برايش مهم است. بنابراين، سوگند در واقع يك نوع برابرى و هماهنگى و مربوط ساختن دو مطلب (مقسم به و مقسم له) با هم است، و لهذا همواره به امور مقدّس يا چيزهايى كه در نظر قسم خورنده مهم است قسم ياد مىكند، و هرگز به امور بىارزش و بىاهميّت قسم ياد نمىشود. و در يك جمله، قسم ايجاد يك رابطه ذهنى بين يك امر مقدّس يا مهم، و كارى است كه براى آن قسم مىخوريم.<ref>همان، ص 50</ref> | شخصى كه قسم بالا را به زبان مىآورد، در واقع مىخواهد اهميّت كارى كه براى آن قسم خورده را هم سطح اهميّت جان فرزندش قرار دهد، تا شنونده باور كند كه او آن كار را انجام خواهد داد. و هنگامى كه به نام خدا قسم مىخورد، گويا مىخواهد به مخاطب بفهماند كه انجام آن كار و عمل به آن وعده، همانند نام خدا برايش مهم است. بنابراين، سوگند در واقع يك نوع برابرى و هماهنگى و مربوط ساختن دو مطلب (مقسم به و مقسم له) با هم است، و لهذا همواره به امور مقدّس يا چيزهايى كه در نظر قسم خورنده مهم است قسم ياد مىكند، و هرگز به امور بىارزش و بىاهميّت قسم ياد نمىشود. و در يك جمله، قسم ايجاد يك رابطه ذهنى بين يك امر مقدّس يا مهم، و كارى است كه براى آن قسم مىخوريم.<ref>همان، ص 50</ref> |
ویرایش