پرش به محتوا

كتاب المكاسب (کلانتر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۳۷: خط ۳۷:
مرحوم كلانتر در احياى برخى متون فقهى از جمله مكاسب [[شيخ انصارى]] نقش برجسته‌اى داشته است. وى اگرچه از دقت بالايى در شرح مطالب مكاسب برخوردار بوده، اما در برخى مباحث نيز دچار لغزش‌هايى شده است؛ به‌عنوان مثال در آغاز بحث خيار حيوان در شرح عبارت: «المشهور اختصاص هذا الخيار بالمشترى، حكي عن الشيخين و الصدوقين و الإسكافي و ابن حمزة و الشاميين الخمسة و الحلبيين الستة و معظم المتأخرين»، مى‌نويسد: «مراد از شاميين پنج‌گانه شخصيت‌هاى زير هستند: [[شهيد اول]] محمد بن مكى عاملى جزينى (734 - 786ق)، زين‌الدين جبعى عاملى (911 - 965ق)، شيخ عبدالعالى كركى (940ق)، فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، سيد محمد موسوى عاملى (1009ق)»<ref>متن كتاب، ج 14، ص 97</ref>
مرحوم كلانتر در احياى برخى متون فقهى از جمله مكاسب [[شيخ انصارى]] نقش برجسته‌اى داشته است. وى اگرچه از دقت بالايى در شرح مطالب مكاسب برخوردار بوده، اما در برخى مباحث نيز دچار لغزش‌هايى شده است؛ به‌عنوان مثال در آغاز بحث خيار حيوان در شرح عبارت: «المشهور اختصاص هذا الخيار بالمشترى، حكي عن الشيخين و الصدوقين و الإسكافي و ابن حمزة و الشاميين الخمسة و الحلبيين الستة و معظم المتأخرين»، مى‌نويسد: «مراد از شاميين پنج‌گانه شخصيت‌هاى زير هستند: [[شهيد اول]] محمد بن مكى عاملى جزينى (734 - 786ق)، زين‌الدين جبعى عاملى (911 - 965ق)، شيخ عبدالعالى كركى (940ق)، فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، سيد محمد موسوى عاملى (1009ق)»<ref>متن كتاب، ج 14، ص 97</ref>


اين تفسير چندان نزديك به واقع نيست؛ زيرا سيد محمد موسوى عاملى دو كتاب در فقه دارد با عنوان «[[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الأحكام]]» و «[[نهاية المرام في علم الكلام|نهاية المرام]]» و هيچ‌يك بحث بيع را ندارند و ديگر اينكه فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] شهرتى نداشته كه فتاواى او مورد توجه فقها باشد<ref>ربانى، محمدحسن، ص 359</ref>
اين تفسير چندان نزدیک  به واقع نيست؛ زيرا سيد محمد موسوى عاملى دو كتاب در فقه دارد با عنوان «[[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك الأحكام]]» و «[[نهاية المرام في علم الكلام|نهاية المرام]]» و هيچ‌يك بحث بيع را ندارند و ديگر اينكه فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]] شهرتى نداشته كه فتاواى او مورد توجه فقها باشد<ref>ربانى، محمدحسن، ص 359</ref>


در بيان مراد از واژه «الحلبيين الستّة» نيز مى‌نويسد: «ضبط اين كلمه در نسخه‌هاى مكاسب گوناگون است؛ در پاره‌اى از نسخه‌ها، با «با» نوشته شده است؛ يعنى الحلبيين، جمع حلبى، منسوب به واژه حلب و در پاره‌اى از نسخه‌هاى مكاسب با «يا» نوشته شده است؛ الحليين. در فرض اول بايد به صيغه تثنيه خوانده شود و مراد از كلمه حلب، شهر حلب است... در اين صورت كلمه حلبيين بايد به‌صورت تثنيه خوانده شود و مراد از دو حلبى، عبدالعزيز بن براج (400 - 481ق) صاحب «مهذب» و سيد ابوالمكارم [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] (585 - 511ق) صاحب «غنية النزوع» است. در اين صورت، واژه «الستة» زايد خواهد بود و ضرورتى بر ذكر آن نيست. اما اگر به صيغه جمع و حليين خوانده شد، منسوب به شهر حلّه خواهد شد. حلّه از شهرهاى زيباى عراق است و آثار قديمى بسيارى در آن وجود دارد. از اين شهر شخصيت‌هاى برجسته‌اى برخاسته‌اند كه از فروزنده‌ترين عالمان جهان اسلام بوده‌اند؛ بنابراين واژه سته زايد نخواهد بود و حليين شش‌گانه عبارتند از: [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلّى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، فخرالدين حلّى، محمد بن ادريس حلّى، يحيى بن سعيد حلّى و [[فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله|فاضل مقداد سيورى]] حلّى<ref>همان، ص 359 - 361</ref>
در بيان مراد از واژه «الحلبيين الستّة» نيز مى‌نويسد: «ضبط اين كلمه در نسخه‌هاى مكاسب گوناگون است؛ در پاره‌اى از نسخه‌ها، با «با» نوشته شده است؛ يعنى الحلبيين، جمع حلبى، منسوب به واژه حلب و در پاره‌اى از نسخه‌هاى مكاسب با «يا» نوشته شده است؛ الحليين. در فرض اول بايد به صيغه تثنيه خوانده شود و مراد از كلمه حلب، شهر حلب است... در اين صورت كلمه حلبيين بايد به‌صورت تثنيه خوانده شود و مراد از دو حلبى، عبدالعزيز بن براج (400 - 481ق) صاحب «مهذب» و سيد ابوالمكارم [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] (585 - 511ق) صاحب «غنية النزوع» است. در اين صورت، واژه «الستة» زايد خواهد بود و ضرورتى بر ذكر آن نيست. اما اگر به صيغه جمع و حليين خوانده شد، منسوب به شهر حلّه خواهد شد. حلّه از شهرهاى زيباى عراق است و آثار قديمى بسيارى در آن وجود دارد. از اين شهر شخصيت‌هاى برجسته‌اى برخاسته‌اند كه از فروزنده‌ترين عالمان جهان اسلام بوده‌اند؛ بنابراين واژه سته زايد نخواهد بود و حليين شش‌گانه عبارتند از: [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلّى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلّى]]، فخرالدين حلّى، محمد بن ادريس حلّى، يحيى بن سعيد حلّى و [[فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله|فاضل مقداد سيورى]] حلّى<ref>همان، ص 359 - 361</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش