۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
«محمدعلى سياح» فرزند مرحوم حاج محمدرضا، در سال 1252ق در خانوادهاى دوستدار علم و ادب به دنيا آمد و در عنفوان جوانى براى تحصيل علوم متداوله آن زمان به طهران و بعد با كمك مالى عموى خود به اعتاب مقدسه مسافرت نموده و از محضر دانشمندان و علماى عصر خويش بهرهمند شد. | «محمدعلى سياح» فرزند مرحوم حاج محمدرضا، در سال 1252ق در خانوادهاى دوستدار علم و ادب به دنيا آمد و در عنفوان جوانى براى تحصيل علوم متداوله آن زمان به طهران و بعد با كمك مالى عموى خود به اعتاب مقدسه مسافرت نموده و از محضر دانشمندان و علماى عصر خويش بهرهمند شد. نزدیک صد سال زندگى كرده، و بيست سال از عمر را خارج از ايران بوده است. دو سه سالى از تنگ و تبعيد قجرى طعمى چشيده و در چهل و دو سه سالگى به خاطر مادر پير و به توصيه حاج ملاعلى كنى، ازدواج كرده و فرزندانش، همايون و حميد و محسن هر كدام پس از وى مصدر امورى شدهاند. | ||
او براى تحصيل علوم متداول زمان تا كربلا و نجف هم مىرود. چند سالى طلبگى مىكند. در محرم سال 1276ق از حوزه تحصيل به محلات بازگشته، و شيوه معمولى طلبگى به ارشاد و تبليغ اشتغال مىيابد. | او براى تحصيل علوم متداول زمان تا كربلا و نجف هم مىرود. چند سالى طلبگى مىكند. در محرم سال 1276ق از حوزه تحصيل به محلات بازگشته، و شيوه معمولى طلبگى به ارشاد و تبليغ اشتغال مىيابد. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در 1319ق باز راهى سفر شد و از راه جنوب، به جيبوتى و عربستان رفت. جمعاً نه بار مكه را زيارت كرد. از راه مصر به اروپا و از آن جا به روسيه و عثمانى رفت و در 1320ق به ايران بازگشت، اما از آن سال تا 1324ق اطّلاع در خور توجهى، درباره خود او از خاطرات به دست نمىآيد. | در 1319ق باز راهى سفر شد و از راه جنوب، به جيبوتى و عربستان رفت. جمعاً نه بار مكه را زيارت كرد. از راه مصر به اروپا و از آن جا به روسيه و عثمانى رفت و در 1320ق به ايران بازگشت، اما از آن سال تا 1324ق اطّلاع در خور توجهى، درباره خود او از خاطرات به دست نمىآيد. | ||
در 1325ق، در دوره حكومت محمدعلى شاه به روسيه سفر كرد. در 1326ق ظاهراً با مخالفان استبداد تماس مستقيم و مخفيانه داشت. در جريان استبداد صغير (1327ق) كه خود و خانواده را با تهديد از سوى محمدعلى شاه رو بهرو ديد، از دوستانش كمك خواست و به يارى يكى از | در 1325ق، در دوره حكومت محمدعلى شاه به روسيه سفر كرد. در 1326ق ظاهراً با مخالفان استبداد تماس مستقيم و مخفيانه داشت. در جريان استبداد صغير (1327ق) كه خود و خانواده را با تهديد از سوى محمدعلى شاه رو بهرو ديد، از دوستانش كمك خواست و به يارى يكى از نزدیک ان كامران ميرزا، عمو و پدر زن محمدعلى شاه، ذهن شاه را از جانب خود و پسر ارشدش همايون آسوده كرد و در واقعه قيام بختيارىها، از سوى مشروطهخواهان پيامى نزد سرداراسعد بختيارى برد، وى را به عزيمت به سوى تهران ترغيب كرد. چند روزى هم در منطقه بختيارى همراه و ملتزم او بود. پسرش همايون در جريان فتح تهران (1327ق) مسؤوليت تحريرات محرمانه سردار اسعد را به عهده داشت. پس از عزل محمدعلى شاه از سلطنت، عضدالملك از او خواست نديمى احمدشاه را بپذيرد. حاج سيّاح چند بار با احمد شاه ديدار كرد، ولى به دلايلى كه چندان روشن نيست و ظاهراً به سبب اختلاف نظر با اطرافيان شاه، مصلحت خود را در كنارهگيرى ديد، خانهنشين شد و سرانجام در مهر ماه 1344ق در جعفرآباد شميران درگذشت. | ||
حاج سيّاح از نسل نوگرايان دگرانديش در عصر قاجار و از افراد مؤثر در ترويج انديشه مشروطهخواهى، و دو كتابش در شمار منابع تاريخ روشنفكرى ايران است. على فردوسى كه مطالعات گستردهاى درباره آراء و آثار حاج سيّاح دارد، احتمال داده است كه او نخستين كسى در ايران باشد كه اصطلاح «حقوق بشر» را در معناى امروزى آن به كار برده است. او مىگويد حتى آخوندزاده، ملكمخان و سيّد جمال هم اين اصطلاح را در اين معنا به كار نبردهاند. | حاج سيّاح از نسل نوگرايان دگرانديش در عصر قاجار و از افراد مؤثر در ترويج انديشه مشروطهخواهى، و دو كتابش در شمار منابع تاريخ روشنفكرى ايران است. على فردوسى كه مطالعات گستردهاى درباره آراء و آثار حاج سيّاح دارد، احتمال داده است كه او نخستين كسى در ايران باشد كه اصطلاح «حقوق بشر» را در معناى امروزى آن به كار برده است. او مىگويد حتى آخوندزاده، ملكمخان و سيّد جمال هم اين اصطلاح را در اين معنا به كار نبردهاند. |
ویرایش