۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
روح نفسانى كه در دماغ است، بر دو قسم مدركه و محركه است و محركه، خود، بر دو قسم باعثه و فاعله است. | روح نفسانى كه در دماغ است، بر دو قسم مدركه و محركه است و محركه، خود، بر دو قسم باعثه و فاعله است. | ||
اصل چهارم: اين اصل، در معرفت نبى و ولى است. در لغت، «ولى» به معناى | اصل چهارم: اين اصل، در معرفت نبى و ولى است. در لغت، «ولى» به معناى نزدیک و «نبى» به معناى آگاه كننده است. اهل شريعت مىگويند كه «ولى» آن است كه خداى متعال يكى را از بندگان خود به دوستى خود برگزيد و مقرب حضرت خود گردانيد و به الهام خود او را مخصوص گردانيد تا هستى خدا و يگانگى خدا او را يقين شود و «نبى» آن است كه خداى تعالى يكى را از بندگان خود به دوستى خود برگزيند و مقرب حضرت خود گرداند و به الهام خود او را مخصوص گرداندتا هستى خدا و يگانگى خدا او را يقين شود، آنگاه به وحى خود او را مخصوص گرداند و به خلق فرستد تا خلق را از خدا خبر كند... | ||
به نظر خواص اهل وحدت، «نبى» آن است كه به خواص اشياء رسيده باشد و بر خواص اشياء اطلاع تمام داشته باشد، اما «ولى» آن است كه به حقايق اشياء رسيده باشد.كسى كه هم به خواص اشياء رسيده و هم به حقايق اشياء تمام اطلاع يافته باشد، انسان كامل است و انسان كامل، بر دو قسم است: يك قسم را بالغ و يك قسم را حرّ مىگويند. ميان بالغ و حرّ در علم تفاوت نيست؛ در قطع پيوند تفاوت است؛ بالغ، خلق را دعوت كند و خواهد كه مردم تابع و منقاد وى باشند، اما حر، دعوت خلق نكند و فعل او جز نظاره كردن نباشد و صفت او جز رضا و تسليم نباشد. | به نظر خواص اهل وحدت، «نبى» آن است كه به خواص اشياء رسيده باشد و بر خواص اشياء اطلاع تمام داشته باشد، اما «ولى» آن است كه به حقايق اشياء رسيده باشد.كسى كه هم به خواص اشياء رسيده و هم به حقايق اشياء تمام اطلاع يافته باشد، انسان كامل است و انسان كامل، بر دو قسم است: يك قسم را بالغ و يك قسم را حرّ مىگويند. ميان بالغ و حرّ در علم تفاوت نيست؛ در قطع پيوند تفاوت است؛ بالغ، خلق را دعوت كند و خواهد كه مردم تابع و منقاد وى باشند، اما حر، دعوت خلق نكند و فعل او جز نظاره كردن نباشد و صفت او جز رضا و تسليم نباشد. |
ویرایش