۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = }} ' به '| پس از = | پیش از = }}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در قصيدۀ 89 بيتى ابوالهيثم جرجانى، 91 پرسش فلسفى، منطقى، طبيعى، نحوى، دينى و تأويلى مطرح شده است. ناصرخسرو در جامع الحكمتين (ص 313) تصريح كرده كه فقط به 82 بيت از آن دسترسى داشته است. بنا بر گزارش شاگرد ابوالهيثم، محمد بن سرخ يا محمد سرخ / سرح نيشابورى (قرن چهارم و پنجم)، ابوالهيثم قبل از پاسخگويى بدان پرسشها، درگذشته است. محمد بن سرخ نيز كه از انديشمندان اسماعيلى بوده، پس از وفات استادش به درخواست جمعى از دوستانش در شرح آن قصيده و پاسخ به آن رسالهاى نگاشته و در آن به 76 پرسش، پاسخ داده و در پايان يادآورى كرده كه آنچه وى نگاشته، مطابق آن چيزهايى است كه از استادش شنيده يا در آثار حكما خوانده و او چيزى از خود ننوشته است. در عين حال وى در نقل اقوال و آراى حكما مشخصاً از كسى نام نبرده، مگر در چند مورد كه نام [[ارسطو]]، شيخ يونانى (افلوطين)، [[جالینوس]] و محمد زكريا رازى را آورده است. شرح محمد بن سرخ با عنوان شرح قصيدۀ فارسى خواجه ابوالهيثم احمد بن حسن جرجانى توسط هانرى كوربن و محمد معين همراه با مقدمههايى به فارسى و فرانسه در تهران 1334ش تصحيح و چاپ شده است. | در قصيدۀ 89 بيتى ابوالهيثم جرجانى، 91 پرسش فلسفى، منطقى، طبيعى، نحوى، دينى و تأويلى مطرح شده است. ناصرخسرو در جامع الحكمتين (ص 313) تصريح كرده كه فقط به 82 بيت از آن دسترسى داشته است. بنا بر گزارش شاگرد ابوالهيثم، محمد بن سرخ يا محمد سرخ / سرح نيشابورى (قرن چهارم و پنجم)، ابوالهيثم قبل از پاسخگويى بدان پرسشها، درگذشته است. محمد بن سرخ نيز كه از انديشمندان اسماعيلى بوده، پس از وفات استادش به درخواست جمعى از دوستانش در شرح آن قصيده و پاسخ به آن رسالهاى نگاشته و در آن به 76 پرسش، پاسخ داده و در پايان يادآورى كرده كه آنچه وى نگاشته، مطابق آن چيزهايى است كه از استادش شنيده يا در آثار حكما خوانده و او چيزى از خود ننوشته است. در عين حال وى در نقل اقوال و آراى حكما مشخصاً از كسى نام نبرده، مگر در چند مورد كه نام [[ارسطو]]، شيخ يونانى (افلوطين)، [[جالینوس]] و محمد زكريا رازى را آورده است. شرح محمد بن سرخ با عنوان شرح قصيدۀ فارسى خواجه ابوالهيثم احمد بن حسن جرجانى توسط هانرى كوربن و محمد معين همراه با مقدمههايى به فارسى و فرانسه در تهران 1334ش تصحيح و چاپ شده است. | ||
از مقايسۀ جامع الحكمتين با شرح محمد بن سرخ نيشابورى بر قصيدۀ ابوالهيثم جرجانى، دانسته مىشود كه هر چند نويسندگان اين دو شرح در اصول اسماعيلى با هم موافقاند، در فروع اختلافات آشكارى دارند. همچنين ناصرخسرو مطالب را مشروحتر و مفصّلتر بيان كرده، اما چون محمد بن سرخ شاگرد ابوالهيثم بوده، شرح و توضيح او به مذاق ابوالهيثم | از مقايسۀ جامع الحكمتين با شرح محمد بن سرخ نيشابورى بر قصيدۀ ابوالهيثم جرجانى، دانسته مىشود كه هر چند نويسندگان اين دو شرح در اصول اسماعيلى با هم موافقاند، در فروع اختلافات آشكارى دارند. همچنين ناصرخسرو مطالب را مشروحتر و مفصّلتر بيان كرده، اما چون محمد بن سرخ شاگرد ابوالهيثم بوده، شرح و توضيح او به مذاق ابوالهيثم نزدیک تر است. علاوه بر اينها، به اصالت روايت محمد بن سرخ از قصيدۀ مذكور، اطمينان بيشترى مىتوان داشت، زيرا اگر چه فقط مشتمل بر 76 بيت از آن قصيده است، آنها را مستقيماً از سرايندۀ آن شنيده و ضبط كرده، چنانكه هفت بيت در شرح او آمده است كه در جامع الحكمتين نيست. گاهى اختلاف در دو روايت سبب گرديده، در اصل موضوع و شرح، اختلاف بسيارى پديد آيد. به نظر مىرسد ناصرخسرو شرح محمد بن سرخ بر قصيدۀ جرجانى را نديده بوده يا اگر از وجود آن اطلاعى داشته است، براى او چندان قابل اعتنا نبوده كه كمترين اشارهاى در جامع الحكمتين بدان نكرده است. | ||
2) شرح ناصر خسرو بر قصيدۀ جرجانى. بنا بر قرائن، ناصر خسرو هنگام اقامتش در يمگان (در منطقۀ علياى سيحون (درۀ كوكچۀ فعلى در استان بدخشان افغانستان)) نزد دوست و حامىاش امير بدخشان، على بن اسد، به درخواست وى اين كتاب را در پاسخ به پرسشهاى مطرح شده در قصيدۀ ابوالهيثم جرجانى، در سال 462، نوشته و آن را جامع الحكمتين ناميده است، زيرا به تصريح خود وى بنياد اين كتاب بر گشايش مشكلات دينى و معضلات فلسفى بوده و ناصرخسرو در آن حكماى دينى را با آيات قرآنى و اخبار نبوى و حكماى فلسفى و فضلاى منطقى را با براهين عقلى، مخاطب خود قرار داده است، ازاين رو مىتوان گفت وجه تسميۀ كتاب اشاره به اين امر بوده است كه آن حاوى مباحث حكمت دينىِ (اسماعيلى) و فلسفۀ يونانى است. | 2) شرح ناصر خسرو بر قصيدۀ جرجانى. بنا بر قرائن، ناصر خسرو هنگام اقامتش در يمگان (در منطقۀ علياى سيحون (درۀ كوكچۀ فعلى در استان بدخشان افغانستان)) نزد دوست و حامىاش امير بدخشان، على بن اسد، به درخواست وى اين كتاب را در پاسخ به پرسشهاى مطرح شده در قصيدۀ ابوالهيثم جرجانى، در سال 462، نوشته و آن را جامع الحكمتين ناميده است، زيرا به تصريح خود وى بنياد اين كتاب بر گشايش مشكلات دينى و معضلات فلسفى بوده و ناصرخسرو در آن حكماى دينى را با آيات قرآنى و اخبار نبوى و حكماى فلسفى و فضلاى منطقى را با براهين عقلى، مخاطب خود قرار داده است، ازاين رو مىتوان گفت وجه تسميۀ كتاب اشاره به اين امر بوده است كه آن حاوى مباحث حكمت دينىِ (اسماعيلى) و فلسفۀ يونانى است. |
ویرایش