پرش به محتوا

ابن شداد، محمد بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک '
جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''')
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ')
خط ۳۸: خط ۳۸:


==ابن شداد در دربار فرمانروای دمشق==
==ابن شداد در دربار فرمانروای دمشق==
از كودكى و نوجوانى او اطلاعات چندانى در دست نيست. وى از آغاز جوانى، به كارهاى ديوانى پرداخت. نخستين سمت وى نظارت بر امر گردآورى ماليات در حرّان بود كه در 640ق از سوى سلطان صلاح‌الدين يوسف برعهده او نهاده شد. سپس در دستگاه ملك ناصر ايّوبى، فرمانرواى دمشق، تقرب يافت و در 657ق از سوى او به سفارت نزد مغولان به ميافارقين رفت كه از آن نتيجه‌اى گرفته نشد و ملك ناصر ناگزير گرديد خانواده خود را به سرپرستى او از دمشق به حلب بفرستد تا از حمله مهاجمان در امان باشند، ولى در آن‌جا خبر تهاجم مغولان به شمال بين النهرين و قتل و غارت آن ديار به ايشان رسيد و چون مغولان به حلب نزديك شدند، ابن شدّاد و ديگر مردم از شهر گريختند.
از كودكى و نوجوانى او اطلاعات چندانى در دست نيست. وى از آغاز جوانى، به كارهاى ديوانى پرداخت. نخستين سمت وى نظارت بر امر گردآورى ماليات در حرّان بود كه در 640ق از سوى سلطان صلاح‌الدين يوسف برعهده او نهاده شد. سپس در دستگاه ملك ناصر ايّوبى، فرمانرواى دمشق، تقرب يافت و در 657ق از سوى او به سفارت نزد مغولان به ميافارقين رفت كه از آن نتيجه‌اى گرفته نشد و ملك ناصر ناگزير گرديد خانواده خود را به سرپرستى او از دمشق به حلب بفرستد تا از حمله مهاجمان در امان باشند، ولى در آن‌جا خبر تهاجم مغولان به شمال بين النهرين و قتل و غارت آن ديار به ايشان رسيد و چون مغولان به حلب نزدیک  شدند، ابن شدّاد و ديگر مردم از شهر گريختند.


ابن شدّاد به مصر روى آورد و در دستگاه ملك ظاهر بَيْبَرس و ملك منصور قلاوون جاى گرفت و در دربار اين دو سلطان مال و مكنت و جاه و مقام يافت تا آن‌جا كه با عنوان «المولى الصاحب المشير الرئيس» از او ياد كرده‌اند. وى به يارى دستياران بسيارى كه در خدمتش بودند، در انجام دادن تقاضاهاى مردم تسريع مى‌كرد، از اين رو، در منابع ما از او به نيكنامى ياد شده است.
ابن شدّاد به مصر روى آورد و در دستگاه ملك ظاهر بَيْبَرس و ملك منصور قلاوون جاى گرفت و در دربار اين دو سلطان مال و مكنت و جاه و مقام يافت تا آن‌جا كه با عنوان «المولى الصاحب المشير الرئيس» از او ياد كرده‌اند. وى به يارى دستياران بسيارى كه در خدمتش بودند، در انجام دادن تقاضاهاى مردم تسريع مى‌كرد، از اين رو، در منابع ما از او به نيكنامى ياد شده است.


وى در 676ق همراه ملك ظاهر به دمشق رفت و چون ملك در همين سال در اين شهر درگذشت، فرزندش، ملك سعيد، ابن شدّاد را به خود نزديك ساخت و فرزندان او نيز در بزرگداشت وى از هيچ كوششى دريغ نداشتند و از دانش، حكمت و تجربه او سود مى‌جستند.
وى در 676ق همراه ملك ظاهر به دمشق رفت و چون ملك در همين سال در اين شهر درگذشت، فرزندش، ملك سعيد، ابن شدّاد را به خود نزدیک  ساخت و فرزندان او نيز در بزرگداشت وى از هيچ كوششى دريغ نداشتند و از دانش، حكمت و تجربه او سود مى‌جستند.


گفته‌اند كه چون ابن شدّاد در دوران آشوب‌زده يورش مغولان از شرق و هجوم صليبيان از غرب بر سرزمين‌هاى اسلامى ميزيسته و شاهد حوادث ناگوار و نابودى شهرها بوده، شديداً به تاريخ و جغرافيا علاقمند گرديده است و به گفته برخى ديگر وى در پى مشاهده همين رويدادها بر آن شده كه آثارى براى عبرت ديگران تأليف كند. مناصب ديوانى، مصاحبت با اميران و بزرگان و مأموريت‌هاى سياسى كه نتيجه آن‌ها آگاهى وى از امور مملكتى و خفاياى رويدادهاى جهان اسلام بود، اين شايستگى و توانايى را به وى بخشيده بود كه بدين كار دست يازد. قابل ذكر است كه آشنايى وى به مسائل اجتماعى، واقعيات اقتصادى و وقايع نظامى و جنگى سبب غناى آثار او شده است. از سوى ديگر آشنايى او به ادب و لغت عرب نيز سبب شده تا آثارش به سبك مترسلات قرن‌هاى 5 و 6ق و آكنده از صنايع ادبى و ظرافت‌هاى بديعى شود كه جز در جزئيات، متأثر از سبك [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]] و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] است، هرچند كه در شيوه تفكر و زندگى، بيشتر متأثر از بهاءالدين ابن حناى وزير بوده است. وى افزون بر دانش تاريخ، با ديوان‌هاى شاعران نيز آشنايى داشته و از آنان اشعار بسيارى در آثار خود آورده و بدين طريق اين اشعار را از نابودى رهانيده است.
گفته‌اند كه چون ابن شدّاد در دوران آشوب‌زده يورش مغولان از شرق و هجوم صليبيان از غرب بر سرزمين‌هاى اسلامى ميزيسته و شاهد حوادث ناگوار و نابودى شهرها بوده، شديداً به تاريخ و جغرافيا علاقمند گرديده است و به گفته برخى ديگر وى در پى مشاهده همين رويدادها بر آن شده كه آثارى براى عبرت ديگران تأليف كند. مناصب ديوانى، مصاحبت با اميران و بزرگان و مأموريت‌هاى سياسى كه نتيجه آن‌ها آگاهى وى از امور مملكتى و خفاياى رويدادهاى جهان اسلام بود، اين شايستگى و توانايى را به وى بخشيده بود كه بدين كار دست يازد. قابل ذكر است كه آشنايى وى به مسائل اجتماعى، واقعيات اقتصادى و وقايع نظامى و جنگى سبب غناى آثار او شده است. از سوى ديگر آشنايى او به ادب و لغت عرب نيز سبب شده تا آثارش به سبك مترسلات قرن‌هاى 5 و 6ق و آكنده از صنايع ادبى و ظرافت‌هاى بديعى شود كه جز در جزئيات، متأثر از سبك [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]] و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] است، هرچند كه در شيوه تفكر و زندگى، بيشتر متأثر از بهاءالدين ابن حناى وزير بوده است. وى افزون بر دانش تاريخ، با ديوان‌هاى شاعران نيز آشنايى داشته و از آنان اشعار بسيارى در آثار خود آورده و بدين طريق اين اشعار را از نابودى رهانيده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش