۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
ديگر منبع تاريخى عصر ساسانيان، «خوذاى نامگ» است كه بسيارى از نويسندگان تاريخهاى عربى و فارسى، درباره سرگذشت ايران پيش از اسلام، از آن بهره برده و به «سيَر ملوك العجم» يا «سيَر الملوك» يا «شاهنامه» ترجمهاش كردهاند. اصل خداىنامه پهلوى و ترجمه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] از اين كتاب، در دست نيست. شاهنامه فردوسى كه به زبان فارسى از زندگى پادشاهان و پهلوانان باستان گزارش مىدهد، ترجمه ديگرى از آن منابع پهلوى به شمار مىرود. نويسنده، همچنين با اشاره به ديدگاههاى نِلد در اين باره، سرچشمههاى اين منابع نخستين را بررسى مىكند و آثار ديگر نويسندگان را مانند [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] ارزيابى مىنمايد و از سندهايى مانند «نامه تنسر به پادشاه طبرستان» ياد مىكند كه در پارهاى از كتابهاى تاريخى گنجانده شدهاند. وى در پايان، فهرستى از مهمترين منابع عربى و ايرانى تاريخ ساسانيان عرضه مىكند و به اقتباس هر يك از آنها از ديگرى و ارتباطشان با يكديگر مىپردازد. | ديگر منبع تاريخى عصر ساسانيان، «خوذاى نامگ» است كه بسيارى از نويسندگان تاريخهاى عربى و فارسى، درباره سرگذشت ايران پيش از اسلام، از آن بهره برده و به «سيَر ملوك العجم» يا «سيَر الملوك» يا «شاهنامه» ترجمهاش كردهاند. اصل خداىنامه پهلوى و ترجمه [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] از اين كتاب، در دست نيست. شاهنامه فردوسى كه به زبان فارسى از زندگى پادشاهان و پهلوانان باستان گزارش مىدهد، ترجمه ديگرى از آن منابع پهلوى به شمار مىرود. نويسنده، همچنين با اشاره به ديدگاههاى نِلد در اين باره، سرچشمههاى اين منابع نخستين را بررسى مىكند و آثار ديگر نويسندگان را مانند [[حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن|حمزه اصفهانى]] ارزيابى مىنمايد و از سندهايى مانند «نامه تنسر به پادشاه طبرستان» ياد مىكند كه در پارهاى از كتابهاى تاريخى گنجانده شدهاند. وى در پايان، فهرستى از مهمترين منابع عربى و ايرانى تاريخ ساسانيان عرضه مىكند و به اقتباس هر يك از آنها از ديگرى و ارتباطشان با يكديگر مىپردازد. | ||
نويسنده، از منابع يونانى (لاتين) تاريخ ساسانيان نيز مانند تاريخ روم، نوشته ديون كاسيوس (متوفى | نويسنده، از منابع يونانى (لاتين) تاريخ ساسانيان نيز مانند تاريخ روم، نوشته ديون كاسيوس (متوفى نزدیک به 235م)، و مورخان حاضر در جنگهاى ايران و روم نام مىبرد و با اشاره به پارههاى تاريخى موجود در آنها مىگويد: همه اين نويسندگان، از چيزهايى نوشتهاند كه به روابط ايران و روم باز مىگردد. وى در پايان فهرستى از كتابهاى يونانى درباره تاريخ روحانيان، رويدادهاى مذهبى و فرقهاى نصرانيان شرق و جنگهاى سياسى و دينى اين دو كشور عرضه مىكند. | ||
نويسنده بر اين است كه تاريخ ارمنستان در عهد ساسانيان، با تاريخ شاهنشاهى ايران پيوسته است و نكتههاى مهم و سودمندى درباره شاهان گذشته ايران، چگونگى روابط ايران و ارمنستان و ساختارهاى كشورى، دينى و تمدنى در روزگار آنان، در اين منابع يافت مىشود. از اين رو، فهرستى درازدامن از اين كتابها و نويسندگان و درونمايه آنها عرضه مىكند. | نويسنده بر اين است كه تاريخ ارمنستان در عهد ساسانيان، با تاريخ شاهنشاهى ايران پيوسته است و نكتههاى مهم و سودمندى درباره شاهان گذشته ايران، چگونگى روابط ايران و ارمنستان و ساختارهاى كشورى، دينى و تمدنى در روزگار آنان، در اين منابع يافت مىشود. از اين رو، فهرستى درازدامن از اين كتابها و نويسندگان و درونمايه آنها عرضه مىكند. |
ویرایش