۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
#مكتوب چهارم مرحوم سيد: | #مكتوب چهارم مرحوم سيد: | ||
#:نكته: «بعد از تنزل به مقام كثرت و اعتبار به اعتبار مراتب و عليت و معلوليت و ظهور و بطون و ساير درجات وجود در ظرف اعتبار، به اعتبار كردن ماهيات را بأنفسها كه مجرد اعتبار است و اعتبار كردن وجود را براى آنها كه اعتبار في اعتبار است؛ آن وقت كثرت در موجودات، بل الوجودات و التفاوت بالغنى و الفقر و القوة و الضعف و الاستقلال و الربط و غير ذلك، همه درست است. و از اين جهت است كه: حيثيت تقييديه كه مجرد اعتبار است، اخذ در وجودات امكانيه شده، كه اگر الغاء حيثيت شود و صرف الوجود ملحوظ شود، تعدد از بين برداشته شود... | #:نكته: «بعد از تنزل به مقام كثرت و اعتبار به اعتبار مراتب و عليت و معلوليت و ظهور و بطون و ساير درجات وجود در ظرف اعتبار، به اعتبار كردن ماهيات را بأنفسها كه مجرد اعتبار است و اعتبار كردن وجود را براى آنها كه اعتبار في اعتبار است؛ آن وقت كثرت در موجودات، بل الوجودات و التفاوت بالغنى و الفقر و القوة و الضعف و الاستقلال و الربط و غير ذلك، همه درست است. و از اين جهت است كه: حيثيت تقييديه كه مجرد اعتبار است، اخذ در وجودات امكانيه شده، كه اگر الغاء حيثيت شود و صرف الوجود ملحوظ شود، تعدد از بين برداشته شود... | ||
#:{{شعر}}{{ب|''ميان ماه من تا ماه گردون''|2=''تفاوت از زمين تا آسمان است''}} | #:{{شعر}}{{ب|''ميان ماه من تا ماه گردون''|2=''تفاوت از زمين تا آسمان است''}}{{پایان شعر}}#:<ref>همان، ص121</ref> | ||
#مكتوب پنجم مرحوم شيخ: | #مكتوب پنجم مرحوم شيخ: | ||
#:نكته: «خيلى عجيب است كه در اينگونه مطالب برهانيه چرا بايد به الفاظ خوش و اشعار شيرين اكتفا شود؟ لا حكم إلا لله. و اما آنكه وحدت و كثرت هر دو حقيقى است، پس در نوشته سابقه عرض شده بود كه: وحدت وجود، عدديه نيست تا منافى كثرت باشد، بلكه وحدت اطلاقيه انبساطيه است؛ فليس في دار الوجود إلا صرف الوجود المتجلي في مقام فعله، تجليا وحدانيا على نهج وحدته و ذلك التجلي هو الساري في مرائي الممكنات كالمطلق في المقيد، لا أن الوجود الواجبي بذاته كذلك؛ تعالى عما يقول الظالمون»<ref>همان، ص129</ref> | #:نكته: «خيلى عجيب است كه در اينگونه مطالب برهانيه چرا بايد به الفاظ خوش و اشعار شيرين اكتفا شود؟ لا حكم إلا لله. و اما آنكه وحدت و كثرت هر دو حقيقى است، پس در نوشته سابقه عرض شده بود كه: وحدت وجود، عدديه نيست تا منافى كثرت باشد، بلكه وحدت اطلاقيه انبساطيه است؛ فليس في دار الوجود إلا صرف الوجود المتجلي في مقام فعله، تجليا وحدانيا على نهج وحدته و ذلك التجلي هو الساري في مرائي الممكنات كالمطلق في المقيد، لا أن الوجود الواجبي بذاته كذلك؛ تعالى عما يقول الظالمون»<ref>همان، ص129</ref> |
ویرایش