۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عطار، محمد بن ابراهيم' به 'عطار، محمد بن ابراهیم') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اندیشههای عطار در لسان الغيب، وصلتنامه و مفتاح الإرادة'''، مجموعه سه اثر منسوب به شیخ فریدالدین عطار نیشابوری است که با تصحیح حسین | '''اندیشههای عطار در لسان الغيب، وصلتنامه و مفتاح الإرادة'''، مجموعه سه اثر منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|شیخ فریدالدین عطار نیشابوری]] است که با تصحیح [[حيدر خاني، حسين|حسین حیدرخانی]]، چاپ و عرضه شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه مفصلی از مصحح آغاز شده و مطالب، دربردارنده مجموعا سه مثنوی منسوب به عطار نیشابوری میباشد. | کتاب با مقدمه مفصلی از مصحح آغاز شده و مطالب، دربردارنده مجموعا سه مثنوی منسوب به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] میباشد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه مصحح که با ذوقی شاعرانه و همراه با آرایههای لفظی نوشته شده است، تحقیقی است نسبتا جامع پیرامون روزگار عطار و دوره علمی او، همراه با اشاره به نیاکان، پدر و مادر، زادگاه، تولد و دانشاندوزی عطار. در این مقدمه، همچنین اطلاعاتی پیرامون توبه عطار، درک حضور قطبالدین حیدر، اویسی بودن عطار، اویسیان در عرفان، مربی معنوی عطار، عطار و کبرویمشربان، مشایخ خرقه و صحبت عطار و سیر و سیاحت سالکانه او ارائه گردیده و علاوه بر اشاره به نشانههای تسنن عطار از جمله اظهار عشق و علاقهاش به خلفای سهگانه و مدح و ستایش شافعی و ابوحنیفه در مثنویات و آثار او، از قول پان ریپکا، به این نکته اشاره شده است که با وجود آنکه پرورش وی تحت تأثیر مذهب تشیع انجام یافته، در آثار دوران کمالش، نشانههایی از تسنن به چشم میخورد و شاید هم دلیل آن فقط تقیه بوده باشد؛ زیرا در پایان، صریحا به تشیع اقرار میکند. مصحح، معتقد است همان گونه که نشانههای تجلیل از مذاهب ائمه اهل سنت در آثار عطار به چشم میخورد و موجب میشود که محقق او را سنی مؤمن بشناسد، اشعاری در دسترس است که در پیروی او از مذهب تشیع، هرگونه تردیدی را از میان برداشته و صریحا به تشیع او، گواهی میدهد. از جمله آنکه در نشانه اول، به بیان این نکته پرداخته شده است که عطار آنجا که در فضیلت تنها وصی پیامبر(ص)، حقایقی را بهصورت شعر بیان میکند، تمام دلائلی است که شیعیان برای افضلیت و حقانیت حضرت علی(ع) اقامه مینمایند: | مقدمه مصحح که با ذوقی شاعرانه و همراه با آرایههای لفظی نوشته شده است، تحقیقی است نسبتا جامع پیرامون روزگار عطار و دوره علمی او، همراه با اشاره به نیاکان، پدر و مادر، زادگاه، تولد و دانشاندوزی عطار. در این مقدمه، همچنین اطلاعاتی پیرامون توبه عطار، درک حضور قطبالدین حیدر، اویسی بودن عطار، اویسیان در عرفان، مربی معنوی عطار، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و کبرویمشربان، مشایخ خرقه و صحبت [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و سیر و سیاحت سالکانه او ارائه گردیده و علاوه بر اشاره به نشانههای تسنن عطار از جمله اظهار عشق و علاقهاش به خلفای سهگانه و مدح و ستایش شافعی و ابوحنیفه در مثنویات و آثار او، از قول پان ریپکا، به این نکته اشاره شده است که با وجود آنکه پرورش وی تحت تأثیر مذهب تشیع انجام یافته، در آثار دوران کمالش، نشانههایی از تسنن به چشم میخورد و شاید هم دلیل آن فقط تقیه بوده باشد؛ زیرا در پایان، صریحا به تشیع اقرار میکند. مصحح، معتقد است همان گونه که نشانههای تجلیل از مذاهب ائمه اهل سنت در آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به چشم میخورد و موجب میشود که محقق او را سنی مؤمن بشناسد، اشعاری در دسترس است که در پیروی او از مذهب تشیع، هرگونه تردیدی را از میان برداشته و صریحا به تشیع او، گواهی میدهد. از جمله آنکه در نشانه اول، به بیان این نکته پرداخته شده است که عطار آنجا که در فضیلت تنها وصی پیامبر(ص)، حقایقی را بهصورت شعر بیان میکند، تمام دلائلی است که شیعیان برای افضلیت و حقانیت حضرت علی(ع) اقامه مینمایند: | ||
'''لا فتی إلا علي از مصطفاست وز خداوند جهانش هل أتی است'''؛ | '''لا فتی إلا علي از مصطفاست وز خداوند جهانش هل أتی است'''؛ | ||
'''از دو دستش لا فتی آمد پدید وز سه قرصش هل أتی آمد پدید'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص64-65</ref>. | '''از دو دستش لا فتی آمد پدید وز سه قرصش هل أتی آمد پدید'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص64-65</ref>. | ||
«لسان الغيب»، اولین مثنوی این مجموعه است که در بحر رمل مسدس سروده شده و در اصل از عـطار تـونی است که به عطار نیشابوری منسوب شده و اینطور آغاز مـیشود: | «لسان الغيب»، اولین مثنوی این مجموعه است که در بحر رمل مسدس سروده شده و در اصل از عـطار تـونی است که به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] منسوب شده و اینطور آغاز مـیشود: | ||
'''اسم توحید ابتدای نـام اوسـت مرغ روح جملگی در دام اوست'''؛ | '''اسم توحید ابتدای نـام اوسـت مرغ روح جملگی در دام اوست'''؛ | ||
'''اسم تـوحیدم بـه نام ذات بود در بیانم عین تحقیقات بود'''؛ | '''اسم تـوحیدم بـه نام ذات بود در بیانم عین تحقیقات بود'''؛ | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''او به جسم و جان ما چون باده است باب فتح غیب را بگشاده است'''<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57 و متن کتاب، ص136</ref>. | '''او به جسم و جان ما چون باده است باب فتح غیب را بگشاده است'''<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57 و متن کتاب، ص136</ref>. | ||
این مثنوی از سیر و سلوک با پیروی از شـریعت و امـامان بزرگوار و مدح شاه اولیا عـلی(ع) سـخن گـفته و وصف «لسان الغـيب» کـرده و به عزلت ناصرخـسرو در یـمگان (بهغلط ملکان) اشاره نموده و به وصیت شیخ پایان داده است<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57 </ref>. | این مثنوی از سیر و سلوک با پیروی از شـریعت و امـامان بزرگوار و مدح شاه اولیا [[امام على(ع)|عـلی(ع)]] سـخن گـفته و وصف «لسان الغـيب» کـرده و به عزلت ناصرخـسرو در یـمگان (بهغلط ملکان) اشاره نموده و به وصیت شیخ پایان داده است<ref>ر.ک: سجادی، سید ضیاءالدین، ص57 </ref>. | ||
ابیات پایانی این مثنوی، بدین قرار است: | ابیات پایانی این مثنوی، بدین قرار است: | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
'''فزون از قطرههای برف و باران که بارد در شتا و در بهاران'''<ref>ر.ک: همان، ص57 و همان، ص646</ref>. | '''فزون از قطرههای برف و باران که بارد در شتا و در بهاران'''<ref>ر.ک: همان، ص57 و همان، ص646</ref>. | ||
این رساله، بنا بر اعتبار تحقیقات احمد خوشنویس، از جمله آثار بازمانده عطار نیشابوری بشمار میرود. این رساله، اگر همان طور که ایشان به آن معتقد است، از آن عطار نیشابوری باشد، باب جدیدی را در شناخت اندیشههای او، مفتوح نموده، در بعضی از موارد، نشانههای تشیع مؤلف بهخوبی آشکار بوده و دیگر عرفان عملی که بهصورت برگزاری اربعینات اربعه مطرح شده است، گویای سبک سلوک عملی مکتب عارفانه او میباشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص580</ref>. | این رساله، بنا بر اعتبار تحقیقات احمد خوشنویس، از جمله آثار بازمانده [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] بشمار میرود. این رساله، اگر همان طور که ایشان به آن معتقد است، از آن [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] باشد، باب جدیدی را در شناخت اندیشههای او، مفتوح نموده، در بعضی از موارد، نشانههای تشیع مؤلف بهخوبی آشکار بوده و دیگر عرفان عملی که بهصورت برگزاری اربعینات اربعه مطرح شده است، گویای سبک سلوک عملی مکتب عارفانه او میباشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص580</ref>. | ||
این مثنوی، چنین آغاز شده است: | این مثنوی، چنین آغاز شده است: |
ویرایش