۲۰۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «دندان لق این کتاب در سال 1391 توسط بابک دهقانی نگاشته شد. اما بنا به دلایلی چاپ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بیشتر بدانید... | بیشتر بدانید... | ||
یکی از کتابهایی است که در خصوص جنبه های نمایشی سوگ سیاوش در شاهنامه فردوسی نگاشته شده است. نویسنده بر این باور است که این داستان دارای جنبه های نمایشی بیشماری است که می تواند خواننده را تحت تاثیر قرار دهد. سخن اول نویسنده -بابک دهقانی- با پژوهشی ژرف در زمینهی موضوعات متفاوت و با مشورت با اساتید و دوستان نزدیک دانشگاهی سرانجام شاهنامه را برای موضوع نوشتار خود انتخاب نموده است. در آغاز کار، برخی این موضوع را قبول کرده و مورد تشویق قرار دادند و برخی نیز با به میان کشیدن ناهمواریهایي در سر راه این پژوهش، اندیشههای متفاوتی ابراز مینمودند. با این که به دقت نصایح دوستان گروه دوم را مد نظر قرار داده است اما هیچکدام نتوانست شور و شوق ایشان را نسبت به این موضوع کم کند. شاهنامهی فردوسی از زیباترین شاهکارهای ادبی و رزمی فرهنگ دیرپای کشور ایران و افتخاری بزرگ همه برای هممیهنان است. از آن رو هر چه بیشتر به آن فکر توجه شود علاقه مخاطب نیز بیشتر خواهد شد. اندیشه نویسنده در انتخاب موضوع ایرانی شاهنامه این است که شاید با این کار کمکی به جامعهی هنری و تئاتری خواهد نمود چرا که دوستداران هنر نمایشی تئاتر و در کل همه هنرمندان انسانهای دلسوز و هدفمند بوده و تاریخ و ماندگاری رسوم دیرپای ملی در همه بُرههها گواهی بر تلاشهای هنرمندانهي این دلسوزان بوده است. عموماً هر هنرمندی در اجرای نمایشهای باستانی و اسطورهای در صحنه از آن روی ظاهر میشود تا با هنر نمایشی خود ذوق و شوق تماشاچیان را افزون کرده و تاثیر ماندگار بگذارد. با توجه به مطالب ذکر شده بر این باوریم که میتوان از طریق این كتاب جنبههای نمایشی را به خوبی مورد مطالعه قرار داد. داستان سوگ سیاوش در شاهنامه فردوسی یکی از داستانهای زیبا و دلنشین است که جنبههای نمایشی بسیار زیبای آن بر تماشاگر تائیر ژرف میگزارد. با وجود این که بسیاری از مردم ایران به شاهنامه و داستان آن علاقمندند اما هنوز جنبههای کاربردی نمایش آن نیاز به پژوهش دارد تا ذوق دیدن و شنیدن آن در تماشاگر افزون شود. نظر به ارزش این داستان در شاهنامه و این که جنبههای گوناگون آن مورد بررسی و شناسایی دقیق نمایشی قرار نگرفته است نگارنده نوشتن این کتاب را برای تلاش در این راستا آغاز نموده است. اما با مطالعات انجام شده بر این باورند که جنبه های نمایشی این داستان از جمله: گذر سیاوش از آتش، خیانت سودابه به همسرش، عشق سودابه به سیاوش و غیره منحصربفرد بوده و از نظر ادبی و هنری بسیار با اهمیت است. داستان سودابه و سیاوش داستانی عاشقانه است. عشقي زلال و بی پیرایه که از درون زبانه کشیده و در سایه شعله خود عشاق را به عشق پاک فرا میخواند. سودابه شاه بانوی عشق است. سودازدهی جان و جسم. سراپا شور و شوق و شورش است. در صدای چکاچک نیزهها و خنجرها، در زیر آوار دشنه و دشنامها، چونان رگبارهای باران بهاری از او عشق میبارد و کمند گیسویش را بر دم اسبان کینه میبندند و مرمر سینهی پرخروش عاشقاش را به تازیانههای دشنه و دشنمام میشکافند.[۵][۶] | یکی از کتابهایی است که در خصوص جنبه های نمایشی سوگ سیاوش در شاهنامه فردوسی نگاشته شده است. نویسنده بر این باور است که این داستان دارای جنبه های نمایشی بیشماری است که می تواند خواننده را تحت تاثیر قرار دهد. سخن اول نویسنده -بابک دهقانی- با پژوهشی ژرف در زمینهی موضوعات متفاوت و با مشورت با اساتید و دوستان نزدیک دانشگاهی سرانجام شاهنامه را برای موضوع نوشتار خود انتخاب نموده است. در آغاز کار، برخی این موضوع را قبول کرده و مورد تشویق قرار دادند و برخی نیز با به میان کشیدن ناهمواریهایي در سر راه این پژوهش، اندیشههای متفاوتی ابراز مینمودند. با این که به دقت نصایح دوستان گروه دوم را مد نظر قرار داده است اما هیچکدام نتوانست شور و شوق ایشان را نسبت به این موضوع کم کند. شاهنامهی فردوسی از زیباترین شاهکارهای ادبی و رزمی فرهنگ دیرپای کشور ایران و افتخاری بزرگ همه برای هممیهنان است. از آن رو هر چه بیشتر به آن فکر توجه شود علاقه مخاطب نیز بیشتر خواهد شد. اندیشه نویسنده در انتخاب موضوع ایرانی شاهنامه این است که شاید با این کار کمکی به جامعهی هنری و تئاتری خواهد نمود چرا که دوستداران هنر نمایشی تئاتر و در کل همه هنرمندان انسانهای دلسوز و هدفمند بوده و تاریخ و ماندگاری رسوم دیرپای ملی در همه بُرههها گواهی بر تلاشهای هنرمندانهي این دلسوزان بوده است. عموماً هر هنرمندی در اجرای نمایشهای باستانی و اسطورهای در صحنه از آن روی ظاهر میشود تا با هنر نمایشی خود ذوق و شوق تماشاچیان را افزون کرده و تاثیر ماندگار بگذارد. با توجه به مطالب ذکر شده بر این باوریم که میتوان از طریق این كتاب جنبههای نمایشی را به خوبی مورد مطالعه قرار داد. داستان سوگ سیاوش در شاهنامه فردوسی یکی از داستانهای زیبا و دلنشین است که جنبههای نمایشی بسیار زیبای آن بر تماشاگر تائیر ژرف میگزارد. با وجود این که بسیاری از مردم ایران به شاهنامه و داستان آن علاقمندند اما هنوز جنبههای کاربردی نمایش آن نیاز به پژوهش دارد تا ذوق دیدن و شنیدن آن در تماشاگر افزون شود. نظر به ارزش این داستان در شاهنامه و این که جنبههای گوناگون آن مورد بررسی و شناسایی دقیق نمایشی قرار نگرفته است نگارنده نوشتن این کتاب را برای تلاش در این راستا آغاز نموده است. اما با مطالعات انجام شده بر این باورند که جنبه های نمایشی این داستان از جمله: گذر سیاوش از آتش، خیانت سودابه به همسرش، عشق سودابه به سیاوش و غیره منحصربفرد بوده و از نظر ادبی و هنری بسیار با اهمیت است. داستان سودابه و سیاوش داستانی عاشقانه است. عشقي زلال و بی پیرایه که از درون زبانه کشیده و در سایه شعله خود عشاق را به عشق پاک فرا میخواند. سودابه شاه بانوی عشق است. سودازدهی جان و جسم. سراپا شور و شوق و شورش است. در صدای چکاچک نیزهها و خنجرها، در زیر آوار دشنه و دشنامها، چونان رگبارهای باران بهاری از او عشق میبارد و کمند گیسویش را بر دم اسبان کینه میبندند و مرمر سینهی پرخروش عاشقاش را به تازیانههای دشنه و دشنمام میشکافند.[۵][۶] | ||
ویرایش