پرش به محتوا

زبدة الأقوال في خلاصة الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى باشد' به 'می‌باشد'
جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'مى باشد' به 'می‌باشد')
خط ۴۷: خط ۴۷:
1. مصحح محترم در مقدمه‌اش - كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده - بعد از اشاره به اهميت علوم حديث بعد از قرآن كريم - در راستاى فهم دين و آشنايى با فرهنگ و مقاصد آن و نقش دانش رجال در شناسايى حديث و اهتمام دانشمندان اسلام به علوم حديث و رجال، يادآور شده است: «... از جمله كتاب‌هايى كه عالمان اسلام نوشته‌اند كتاب شريف حاضر است كه براى اولين بار عرضه مى‌شود...». سپس مصحح به معرفى نويسنده پرداخته و شاگردان و آثارش را ذكر كرده و همچنين دو نمونه از دست‌خط نويسنده را شناسانده و بعد كتاب حاضر و منابع نويسنده‌اش را معرفى كرده و بعد به شرح روش خودش در تحقيق و تصحيح اين اثر پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-12</ref>
1. مصحح محترم در مقدمه‌اش - كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده - بعد از اشاره به اهميت علوم حديث بعد از قرآن كريم - در راستاى فهم دين و آشنايى با فرهنگ و مقاصد آن و نقش دانش رجال در شناسايى حديث و اهتمام دانشمندان اسلام به علوم حديث و رجال، يادآور شده است: «... از جمله كتاب‌هايى كه عالمان اسلام نوشته‌اند كتاب شريف حاضر است كه براى اولين بار عرضه مى‌شود...». سپس مصحح به معرفى نويسنده پرداخته و شاگردان و آثارش را ذكر كرده و همچنين دو نمونه از دست‌خط نويسنده را شناسانده و بعد كتاب حاضر و منابع نويسنده‌اش را معرفى كرده و بعد به شرح روش خودش در تحقيق و تصحيح اين اثر پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص7-12</ref>


نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان نگارشش را مشخص نكرده، چنين نوشته است: «... و بهترين اثر رجالى، كتابى است كه مرحوم مبرور تقى نقى [[ميرزا محمد بن على استرآبادى]] نوشته؛ چون او آن را به شكلى آسان تنظيم كرده، ولى او همه مجاهيل و ضعفاء را جمع كرده، بلكه گاه يك نفر را چند بار تكرار كرده؛ زيرا در هر كتابى با عنوانى با زيادت يا نقصانى، ذكر مى‌كند؛ پس ايهام مى‌سازد كه يك مرد، مشترك است و انسان حيران مى‌شود، به‌ويژه كسانى كه با كتاب‌هاى اين قوم (رجاليان) آشنايى كافى ندارند و... پس دوست داشتم كه كتابى را جمع كنم كه مشتمل بر ثقات امامى و غير آنان و فقط ممدوحان امامى باشد و... طبقاتشان را ذكر مى‌كنم تا تفكيك حاصل شود و شبهه از بين برود و در شرح حال رجال مطلبى ذكر نمى‌كنم، مگر فايده مهمى - از قبيل توثيق يا مدح يا از بين بردن قدح يا تاريخ ولادت يا وفات براى به دست آوردن تمييز بين طبقات - داشته باشد و...
نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان نگارشش را مشخص نكرده، چنين نوشته است: «... و بهترين اثر رجالى، كتابى است كه مرحوم مبرور تقى نقى [[ميرزا محمد بن على استرآبادى]] نوشته؛ چون او آن را به شكلى آسان تنظيم كرده، ولى او همه مجاهيل و ضعفاء را جمع كرده، بلكه گاه يك نفر را چند بار تكرار كرده؛ زيرا در هر كتابى با عنوانى با زيادت يا نقصانى، ذكر مى‌كند؛ پس ايهام مى‌سازد كه يك مرد، مشترك است و انسان حيران مى‌شود، به‌ويژه كسانى كه با كتاب‌هاى اين قوم (رجاليان) آشنايى كافى ندارند و... پس دوست داشتم كه كتابى را جمع كنم كه مشتمل بر ثقات امامى و غير آنان و فقط ممدوحان امامی‌باشد و... طبقاتشان را ذكر مى‌كنم تا تفكيك حاصل شود و شبهه از بين برود و در شرح حال رجال مطلبى ذكر نمى‌كنم، مگر فايده مهمى - از قبيل توثيق يا مدح يا از بين بردن قدح يا تاريخ ولادت يا وفات براى به دست آوردن تمييز بين طبقات - داشته باشد و...


و كتابى را كه از او مدح يا توثيق گرفته ام با عبارت صريح، نه رمز و اشاره بيان مى‌كنم تا اشتباه نشود و همچنين گروهى از مصنفين را ذكر كرده‌ام كه به‌صورت صريح مدح و توثيق نشده‌اند، بلكه به‌صورت ضمنى و اشاره ياد شده‌اند؛ چون به اين مطلب اعتماد شده كه از دانشمندان شيعه اثناعشرى هستند؛ زيرا [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و فهرست، اسامى نويسندگان شيعه و كتاب‌هايشان را بيان كرده، پس هر كسى كه در اين دو ذكر شود و گفته شود كه كتابى يا كتاب‌هايى دارد و نويسنده‌اش تضعيف نشود پس كمترين مرتبه‌اش اين است كه حديثش مُلحَق به حسن است؛ چون مصنف بودنش حكايت از عالم بودنش دارد؛ چون هر مصنفى عالم است، وليكن هر عالمى، مصنف نيست و تصريح كرده‌اند كه لفظ عالم از الفاظ مدح است، پس ممدوح مى‌شود. اين اثر را بر اساس حروف الفبا قرار دادم...»<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>
و كتابى را كه از او مدح يا توثيق گرفته ام با عبارت صريح، نه رمز و اشاره بيان مى‌كنم تا اشتباه نشود و همچنين گروهى از مصنفين را ذكر كرده‌ام كه به‌صورت صريح مدح و توثيق نشده‌اند، بلكه به‌صورت ضمنى و اشاره ياد شده‌اند؛ چون به اين مطلب اعتماد شده كه از دانشمندان شيعه اثناعشرى هستند؛ زيرا [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و فهرست، اسامى نويسندگان شيعه و كتاب‌هايشان را بيان كرده، پس هر كسى كه در اين دو ذكر شود و گفته شود كه كتابى يا كتاب‌هايى دارد و نويسنده‌اش تضعيف نشود پس كمترين مرتبه‌اش اين است كه حديثش مُلحَق به حسن است؛ چون مصنف بودنش حكايت از عالم بودنش دارد؛ چون هر مصنفى عالم است، وليكن هر عالمى، مصنف نيست و تصريح كرده‌اند كه لفظ عالم از الفاظ مدح است، پس ممدوح مى‌شود. اين اثر را بر اساس حروف الفبا قرار دادم...»<ref>ر.ک: همان، ص13-14</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش