۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
خواجه نصيرالدين طوسى در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اينگونه بيان مىكند:«در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مىباشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عدهاى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشتهاند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كردهاند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامدهاند». | خواجه نصيرالدين طوسى در مقدمۀ كتاب علت تأليف كتاب را اينگونه بيان مىكند:«در اين زمان از كتب اصولى كه بين مردم متداول است، جز كتاب محصل كتابى در دست نيست و آن نيز برخلاف نامش؛ مشتمل بر غث و سمين بسيار مىباشد. خواستم كه آن را از زوائد خالى و مهذب نمايم و آنچه بحث در آن واجب است، ذكر كنم. اگرچه عدهاى از افاضل بر اين كتاب شروحى نوشتهاند و براى توضيح و تبيين مطالب آن جهد و كوشش فراوانى كردهاند، ليكن هيچ يك چنانكه بايد موفق نگشته و از عهدۀ آن چنانكه قاعدۀ انصاف است، برنيامدهاند». | ||
در نام اين كتاب اختلاف است، چنانكه ابن شاكر در كتاب فوات الوفيات از آن به تلخيص فى علم الكلام نام مىبرد | در نام اين كتاب اختلاف است، چنانكه ابن شاكر در كتاب فوات الوفيات از آن به تلخيص فى علم الكلام نام مىبرد<ref>ج 2 ص 187</ref> و قاضى نور الله در مجالس المومنين شرح المحصل ناميده <ref>ص 330</ref>و صاحب كشف الحجب و الاستار تلخيص المحصل خوانده است <ref>ص 139</ref>و در نزد اكثر علماء به نقد المحصل مشهور است. | ||
خواجه از تأليف اين كتاب در سال 669ق فارغ گشته و آن را به علاءالدين عطاملك جوينى اهداء مىكند. | خواجه از تأليف اين كتاب در سال 669ق فارغ گشته و آن را به علاءالدين عطاملك جوينى اهداء مىكند. |
ویرایش