پرش به محتوا

علمای معاصر: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ ژوئن ۲۰۱۸
لینک درون متنی
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}  
}}  
'''علمای معاصر'''، تألیف میرزا علی واعظ خیابانی، مشتمل است بر شرح حال 257تن از فقها، حکما، مؤلفین، ادبا و مورخین دینی معاصر. تحقیق و تکمیل اثر توسط عقیقی بخشایشی انجام شده است.  
'''علمای معاصر'''، تألیف [[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|میرزا علی واعظ خیابانی]]، مشتمل است بر شرح حال 257تن از فقها، حکما، مؤلفین، ادبا و مورخین دینی معاصر. تحقیق و تکمیل اثر توسط [[عقيقي بخشايشي، حميدرضا|عقیقی بخشایشی]] انجام شده است.  


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۳: خط ۳۳:
مصحح کتاب در مقدمه‎اش اهمیت پرداختن به موضوع کتاب را این‎گونه تبیین کرده است: «زندگی عالمان دینی و پیشوایان مذهبی، از یک نوع برکت و قداست خاصی برخوردار می‎باشد که در دیگر زندگی‎نامه‎ها نمی‎توان آن خصوصیت را پیدا نمود. شاید مهم‎ترین عامل این ویژگی آن بوده باشد که نوع این بزرگان، رهروان راه حق و حقیقت و سالکان مسالک سبیل الله بوده‎اند و همین خط مشی و روش آنان به آثار باقی‎مانده و متروکات به‎جامانده آنان نیز تعدی و تسری داشته است و یکی از آن آثار، تاریخ زندگی و سرگذشت گذر عمر آنان می‎باشد»<ref>ر.ک: پیشگفتار مصحح، ص14</ref>‏.  
مصحح کتاب در مقدمه‎اش اهمیت پرداختن به موضوع کتاب را این‎گونه تبیین کرده است: «زندگی عالمان دینی و پیشوایان مذهبی، از یک نوع برکت و قداست خاصی برخوردار می‎باشد که در دیگر زندگی‎نامه‎ها نمی‎توان آن خصوصیت را پیدا نمود. شاید مهم‎ترین عامل این ویژگی آن بوده باشد که نوع این بزرگان، رهروان راه حق و حقیقت و سالکان مسالک سبیل الله بوده‎اند و همین خط مشی و روش آنان به آثار باقی‎مانده و متروکات به‎جامانده آنان نیز تعدی و تسری داشته است و یکی از آن آثار، تاریخ زندگی و سرگذشت گذر عمر آنان می‎باشد»<ref>ر.ک: پیشگفتار مصحح، ص14</ref>‏.  


سپس در ذکر آثاری که در این موضوع نگارش شده می‎نویسد: «خوشبختانه در اعصار اخیر دو کتاب ارزنده از آذربایجانی عزیز ما پیرامون شرح حال علما و دانشمندان اسلامی انتشار یافته است که هر دو ارزشمند و هر دو از اعتبار والایی برخوردار می‎باشند که به‎حق نمی‎توان از علو مرتبت و نفاست ارزش آنها گذشت: یکی کتاب مستطاب «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية أو اللقب» تألیف میرزا محمدعلی مدرس تبریزی که یک دوره دائرةالمعارف تراجم و رجال و در مورد شناخت دانشمندان و آثار آنان می‎باشد که حقیقتاً یکی از حسنات روزگار ما می‎باشد.  
سپس در ذکر آثاری که در این موضوع نگارش شده می‎نویسد: «خوشبختانه در اعصار اخیر دو کتاب ارزنده از آذربایجانی عزیز ما پیرامون شرح حال علما و دانشمندان اسلامی انتشار یافته است که هر دو ارزشمند و هر دو از اعتبار والایی برخوردار می‎باشند که به‎حق نمی‎توان از علو مرتبت و نفاست ارزش آنها گذشت: یکی کتاب مستطاب «ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية أو اللقب» تألیف [[مدرس، محمدعلی|میرزا محمدعلی مدرس تبریزی]] که یک دوره دائرةالمعارف تراجم و رجال و در مورد شناخت دانشمندان و آثار آنان می‎باشد که حقیقتاً یکی از حسنات روزگار ما می‎باشد.  
دومی کتاب «علمای معاصرین» تألیف واعظ شهیر و ادیب اریب، عالم ربانی مرحوم حاج ملا علی واعظ خیابانی است که شرح حال جمعی از علمای ایران، عراق، مصر و هند را از سال 1299 تا 1366ق، آخرین روزهای حیات خود با نظم خاصی به رشته تحریر درآورده است <ref>ر.ک: همان، ص15-14</ref>‏.
 
دومی کتاب «علمای معاصرین» تألیف واعظ شهیر و ادیب اریب، عالم ربانی [[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|مرحوم حاج ملا علی واعظ خیابانی]] است که شرح حال جمعی از علمای ایران، عراق، مصر و هند را از سال 1299 تا 1366ق، آخرین روزهای حیات خود با نظم خاصی به رشته تحریر درآورده است <ref>ر.ک: همان، ص15-14</ref>‏.


مصحح در ادامه، شیوه خود در تصحیح اثر را این‎گونه تبیین کرده است: «روش کار ما در تنقیح و تکمیل این کتاب، بسیار ساده و روشن می‎باشد؛ سعی و کوشش شده است که کوچک‎ترین دخالت تغییردهنده معنی در اصل متن انجام نپذیرد و مطالب مؤلف محترم عیناً به همان صورتی که بوده است آورده شود. فقط در مواردی که احیاناً نیاز به توضیح و تصحیح داشته باشد، در پاصفحه یا در تکمله آورده و با چند ستاره، مشخص گردد و عناوین و القاب یا وفیات بعد از عصر مؤلف با کروشه [ ] افزوده شود و در مواردی نیز عکس یا دست‎خط آورده می‎شود که تصویرها و دست‎خط‎ها عموماً از مصحح خواهد بود؛ چون اصل کتاب مطلقاً عاری از عکس و تصویر بوده است و دیگر تاریخ وفات معاصرین مؤلف در ردیف دیگر متوفیان قرار گرفته است. اصولاً استخوان‎بندی کتاب بر اساس وفیات اعیان و اشخاص پیش‎بینی و طراحی شده است<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>‏.
مصحح در ادامه، شیوه خود در تصحیح اثر را این‎گونه تبیین کرده است: «روش کار ما در تنقیح و تکمیل این کتاب، بسیار ساده و روشن می‎باشد؛ سعی و کوشش شده است که کوچک‎ترین دخالت تغییردهنده معنی در اصل متن انجام نپذیرد و مطالب مؤلف محترم عیناً به همان صورتی که بوده است آورده شود. فقط در مواردی که احیاناً نیاز به توضیح و تصحیح داشته باشد، در پاصفحه یا در تکمله آورده و با چند ستاره، مشخص گردد و عناوین و القاب یا وفیات بعد از عصر مؤلف با کروشه [ ] افزوده شود و در مواردی نیز عکس یا دست‎خط آورده می‎شود که تصویرها و دست‎خط‎ها عموماً از مصحح خواهد بود؛ چون اصل کتاب مطلقاً عاری از عکس و تصویر بوده است و دیگر تاریخ وفات معاصرین مؤلف در ردیف دیگر متوفیان قرار گرفته است. اصولاً استخوان‎بندی کتاب بر اساس وفیات اعیان و اشخاص پیش‎بینی و طراحی شده است<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>‏.
خط ۴۰: خط ۴۱:
اگرچه مؤلف، شناسنامه و معرفی‎نامه‎ای اجمالی از کارها و تألیفات خود را ارائه داده‎اند، ولی مصحح به جهت اینکه خواننده با بصیرت و آگاهی لازم به مطالعه بپردازد، فشرده‎ای از احوال نویسنده را در مقدمه کتاب ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏. وی پس از ذکر شرح حالی مختصر، به معرفی آثار نویسنده پرداخته و از جمله کتاب حاضر را معرفی می‎کند و در مورد سرگذشت خودنوشتش می‎نویسد: «از مطالبی که در مورد او می‎توان گفت این است که او ذره‎ای حتی به‎قدر سرانگشت از واقعیت‎نگاری تجاوز نکرده است و در مورد خود نیز هیچ‎گونه ادعایی نداشته است؛ به‎عکس اغلب معاصرین خویش<ref>ر.ک: همان، ص18-17</ref>‏.
اگرچه مؤلف، شناسنامه و معرفی‎نامه‎ای اجمالی از کارها و تألیفات خود را ارائه داده‎اند، ولی مصحح به جهت اینکه خواننده با بصیرت و آگاهی لازم به مطالعه بپردازد، فشرده‎ای از احوال نویسنده را در مقدمه کتاب ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏. وی پس از ذکر شرح حالی مختصر، به معرفی آثار نویسنده پرداخته و از جمله کتاب حاضر را معرفی می‎کند و در مورد سرگذشت خودنوشتش می‎نویسد: «از مطالبی که در مورد او می‎توان گفت این است که او ذره‎ای حتی به‎قدر سرانگشت از واقعیت‎نگاری تجاوز نکرده است و در مورد خود نیز هیچ‎گونه ادعایی نداشته است؛ به‎عکس اغلب معاصرین خویش<ref>ر.ک: همان، ص18-17</ref>‏.


واعظ خیابانی در مقدمه اثر، انگیزه و هدف خود از نگارش این کتاب را با وجود آثار دیگری در این زمینه، چنین توضیح می‎دهد: «از عنفوان شباب به معرفت تراجم علمای اعلام و اطلاع از تواریخ موالید و وفیات و مجاری حالات فقهای کرام، مولع و حریص و در این موضوع ترجمه جمله‎ای از علمای متقدمین و متأخرین خاصه و عامه در مجلدات اربعه «وقائع الأيام» و مجلدات ثمانیة «منتخب المقاصد و الفوائد» مفصلاً و مشروحاً نگارش داده بود، ولی اخیراً به نظر قاصر رسید که کتاب مستقلی فقط در احوال سعادت‎اشتمال علمای معاصرین امامیه، محض ابقای آثار جمیله و ایفای حقوق جلیله ایشان و موجبات تأسی مستعدین از اهل علم و عرفان به ایشان فراهم آورد...» <ref>ر.ک: پیشگفتار مؤلف، ص19</ref>‏.  
[[خياباني تبريزي، علي بن عبد العظيم|واعظ خیابانی]] در مقدمه اثر، انگیزه و هدف خود از نگارش این کتاب را با وجود آثار دیگری در این زمینه، چنین توضیح می‎دهد: «از عنفوان شباب به معرفت تراجم علمای اعلام و اطلاع از تواریخ موالید و وفیات و مجاری حالات فقهای کرام، مولع و حریص و در این موضوع ترجمه جمله‎ای از علمای متقدمین و متأخرین خاصه و عامه در مجلدات اربعه «وقائع الأيام» و مجلدات ثمانیة «منتخب المقاصد و الفوائد» مفصلاً و مشروحاً نگارش داده بود، ولی اخیراً به نظر قاصر رسید که کتاب مستقلی فقط در احوال سعادت‎اشتمال علمای معاصرین امامیه، محض ابقای آثار جمیله و ایفای حقوق جلیله ایشان و موجبات تأسی مستعدین از اهل علم و عرفان به ایشان فراهم آورد...» <ref>ر.ک: پیشگفتار مؤلف، ص19</ref>‏.  


او همچنین محدوده بررسی زندگی علما را این‎گونه مشخص می‎کند: «در این باب، تاریخ حیات و شرح حالات و کیفیت زندگانی و گزارش‎ها و موالید و وفیات و مؤلفات و مصنفات و اساتید و تلامیذ هریک از مبرزین و مراجع تقلید از علما و مجتهدین معاصر، از ایران و عراق و هندوستان که به‎طور اجمال و تفصیل از احوال ایشان مطلع و مسبوق شده [است] مذکور می‎دارد و اگر ترجمه و شرح حالات بعضی از معروفین معاصرین فروگذاری بشود، فقط به موجب کریمه '''سبحانك لا علم لنا إلا ما علمتنا''' (بقره: 32) می‎باشد»<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>‏.
او همچنین محدوده بررسی زندگی علما را این‎گونه مشخص می‎کند: «در این باب، تاریخ حیات و شرح حالات و کیفیت زندگانی و گزارش‎ها و موالید و وفیات و مؤلفات و مصنفات و اساتید و تلامیذ هریک از مبرزین و مراجع تقلید از علما و مجتهدین معاصر، از ایران و عراق و هندوستان که به‎طور اجمال و تفصیل از احوال ایشان مطلع و مسبوق شده [است] مذکور می‎دارد و اگر ترجمه و شرح حالات بعضی از معروفین معاصرین فروگذاری بشود، فقط به موجب کریمه '''سبحانك لا علم لنا إلا ما علمتنا''' (بقره: 32) می‎باشد»<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>‏.


اولین شخصیتی که در کتاب معرفی شده، آیت‎الله سید حسین کوه‎کمری (متوفی 1299ق) است که به گفته نویسنده، نسل اندر نسل، منشأ فضل و کمال و مشعل‎داران فقه و فقهاهت بود‎ه‎اند و سید حسین، جد والای سید محمد حجت است. نویسنده با استناد به مجله المرشد، نام سید حسین کوه‎کمری را در کنار میرزا محمدحسن شیرازی، از جمله علما و مجتهدین اواخر قرن سیزدهم هجری دانسته که عالم به نور هدایت ایشان روشن گردید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>‏.
اولین شخصیتی که در کتاب معرفی شده، آیت‎الله سید حسین کوه‎کمری (متوفی 1299ق) است که به گفته نویسنده، نسل اندر نسل، منشأ فضل و کمال و مشعل‎داران فقه و فقهاهت بود‎ه‎اند و سید حسین، جد والای سید محمد حجت است. نویسنده با استناد به مجله المرشد، نام سید حسین کوه‎کمری را در کنار [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|میرزا محمدحسن شیرازی]]، از جمله علما و مجتهدین اواخر قرن سیزدهم هجری دانسته که عالم به نور هدایت ایشان روشن گردید<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21</ref>‏.


در بخشی از این نوشتار چنین می‎خوانیم: «در زمان شیخ انصاری مشرف به ریاست روحیه سیدنا المترجم، و قرین وی علامه مجدد شیرازی بودند و بعد از شیخ هر دو متصدی حکومات شرعیه و متحمل رجوعات دینیه شدند و آنچه شایسته و سزاوار مقام ایشان بود، از مناعت و جلالت، حیازت کردند. پس از اصقاع عالم و بلاد بعیده ایشان را اراده نمودند و هر گرسنه و تشنه، از فضائل علم و جمیل اخلاق و بسط ید ایشان مستفید و مستفیض گشتند؛ تاآنکه سیدنا المترجم به رحمت حق پیوستند و مجدد شیرازی به ریاست دینیه و دنیویه، مستقلاً قیام فرمود<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>‏.  
در بخشی از این نوشتار چنین می‎خوانیم: «در زمان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] مشرف به ریاست روحیه سیدنا المترجم، و قرین وی [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|علامه مجدد شیرازی]] بودند و بعد از شیخ هر دو متصدی حکومات شرعیه و متحمل رجوعات دینیه شدند و آنچه شایسته و سزاوار مقام ایشان بود، از مناعت و جلالت، حیازت کردند. پس از اصقاع عالم و بلاد بعیده ایشان را اراده نمودند و هر گرسنه و تشنه، از فضائل علم و جمیل اخلاق و بسط ید ایشان مستفید و مستفیض گشتند؛ تاآنکه سیدنا المترجم به رحمت حق پیوستند و مجدد شیرازی به ریاست دینیه و دنیویه، مستقلاً قیام فرمود<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>‏.  


نویسنده در رابطه با برخی از علمای معاصر به‎اختصار بسنده کرده است و گاه مصحح مطلبی را بر آن افزوده است؛ مثلاً در رابطه با آیت‎الله جعفر سبحانی می‎افزاید: «استاد آیت‎الله جعفر سبحانی امروز یکی از بارزترین اساتید و آیات حوزه علمیه قم می‎باشند و در کثرت تألیف و جامعیت تدریس، یکی از چهره‎های موفق در حوزه علمیه قم می‎باشند...» <ref>ر.ک: همان، ص543</ref>‏.  
نویسنده در رابطه با برخی از علمای معاصر به‎اختصار بسنده کرده است و گاه مصحح مطلبی را بر آن افزوده است؛ مثلاً در رابطه با [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] می‎افزاید: «استاد [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‎الله جعفر سبحانی]] امروز یکی از بارزترین اساتید و آیات حوزه علمیه قم می‎باشند و در کثرت تألیف و جامعیت تدریس، یکی از چهره‎های موفق در حوزه علمیه قم می‎باشند...» <ref>ر.ک: همان، ص543</ref>‏.  


آخرین شرح حال به نویسنده اختصاص دارد که با ذکر اجازه‎‎های آیات عظام بروجردی، حجت کوه‎کمری و سید ابوالحسن اصفهانی همراه است. فراوانی ذکر اجازات علما سبب شده که مصحح به جهت رعایت اختصار برخی از این اجازه‎ها را حذف کرده و خواننده را به منبع آن ارجاع دهد: «سپس باز مؤلف محترم، بخش‎هایی از اجازات مندرج در کتاب مستدرک بحار را آورده که علاقه‎مندان می‎توانند به خود آن کتاب مراجعه کنند»<ref>ر.ک: همان، ص420، پاورقی</ref>‏.  
آخرین شرح حال به نویسنده اختصاص دارد که با ذکر اجازه‎‎های آیات عظام [[بروجردی، حسین|بروجردی]]، حجت کوه‎کمری و [[اصفهانی، ابوالحسن|سید ابوالحسن اصفهانی]] همراه است. فراوانی ذکر اجازات علما سبب شده که مصحح به جهت رعایت اختصار برخی از این اجازه‎ها را حذف کرده و خواننده را به منبع آن ارجاع دهد: «سپس باز مؤلف محترم، بخش‎هایی از اجازات مندرج در کتاب مستدرک بحار را آورده که علاقه‎مندان می‎توانند به خود آن کتاب مراجعه کنند»<ref>ر.ک: همان، ص420، پاورقی</ref>‏.  


در آخر این شرح حال، تاریخ وفات نویسنده 14 صفر 1367 ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص557</ref>‏.  
در آخر این شرح حال، تاریخ وفات نویسنده 14 صفر 1367 ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص557</ref>‏.  
خط ۶۰: خط ۶۱:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش