۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
جز (جایگزینی متن - '== ' به '==') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
دودمان وى را ازآنرو سلمانى ناميدهاند كه نسبشان به مراد، يكى از تيرههاى قحطانى ساكن ناحيه سلمان يمن مىرسد. خاندان وى كه نخست به شام رفته بودند، در پى فتح اندلس، بدان سرزمين كوچيدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و به بنى وزير مشهور شدند. از آنجا كه نياى وى به لوشه (در غرب غرناطه) رفت و خطيب و قاضى آنجا شد، از آن پس فرزندانش به بنى خطيب مشهور شدند. | دودمان وى را ازآنرو سلمانى ناميدهاند كه نسبشان به مراد، يكى از تيرههاى قحطانى ساكن ناحيه سلمان يمن مىرسد. خاندان وى كه نخست به شام رفته بودند، در پى فتح اندلس، بدان سرزمين كوچيدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و به بنى وزير مشهور شدند. از آنجا كه نياى وى به لوشه (در غرب غرناطه) رفت و خطيب و قاضى آنجا شد، از آن پس فرزندانش به بنى خطيب مشهور شدند. | ||
== تولد == | ==تولد == | ||
وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد بهجاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و بهرغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيتالمال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از اين راه ثروت فراوان كسب كرد. | وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد بهجاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و بهرغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيتالمال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از اين راه ثروت فراوان كسب كرد. | ||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدينسان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزديك به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى اين دوره به دور كردن رقيبان از ميدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد. اطرافيان سلطان كه از استبداد وى خسته شده بودند، دست به كار آشفتن ذهن سلطان نسبت به او شدند و سرانجام او را زندانى كرده و پس از شكنجه بسيار، در سال 776ق / 1374م وى را در زندان خفه كردند و فرداى آن شب، او را در باب المحروق، به خاک سپردند، اما روز بعد، جسد او را بيرون آورده و بر آتش گذاشتند و بار ديگر به قبر بازگرداندند. بر اثر اين رفتار زشت بود كه او را «ذوالميتين» و «ذوالقبرين» نيز خواندهاند. | الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدينسان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزديك به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى اين دوره به دور كردن رقيبان از ميدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد. اطرافيان سلطان كه از استبداد وى خسته شده بودند، دست به كار آشفتن ذهن سلطان نسبت به او شدند و سرانجام او را زندانى كرده و پس از شكنجه بسيار، در سال 776ق / 1374م وى را در زندان خفه كردند و فرداى آن شب، او را در باب المحروق، به خاک سپردند، اما روز بعد، جسد او را بيرون آورده و بر آتش گذاشتند و بار ديگر به قبر بازگرداندند. بر اثر اين رفتار زشت بود كه او را «ذوالميتين» و «ذوالقبرين» نيز خواندهاند. | ||
== اساتید== | ==اساتید== | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
او مجلس درس نداشت تا شاگردان زيادى داشته باشد؛ بااينحال، روزگارى كه در ديوان انشاى سلاطين نصرى كار مىكرد، كسانى زيردست او کتابت و ترسل آموختند و عدهاى نيز از او اجازه روايت گرفتند، از جمله: عبدالله بن زمرك، ابن المهنّا، ابوبكر بن جزى، ابوعبدالله الشريشى، ابومحمد عطية بن يحيى المحاربى و احمد بن سليمان بن فركون. | او مجلس درس نداشت تا شاگردان زيادى داشته باشد؛ بااينحال، روزگارى كه در ديوان انشاى سلاطين نصرى كار مىكرد، كسانى زيردست او کتابت و ترسل آموختند و عدهاى نيز از او اجازه روايت گرفتند، از جمله: عبدالله بن زمرك، ابن المهنّا، ابوبكر بن جزى، ابوعبدالله الشريشى، ابومحمد عطية بن يحيى المحاربى و احمد بن سليمان بن فركون. | ||
== آثار== | ==آثار== | ||
«الإحاطة في أخبار غرناطة»، بلندآوازهترين اثر وى مىباشد. اين اثر، گونهاى دائرةالمعارف مربوط به غرناطه در تمام دوره اسلامى تا زمان مؤلف و از مهمترين مراجع تاريخ اندلس شمرده مىشود. وى در اين کتاب، مأخذ اطلاعات خود را به دست مىدهد و گذشته از کتابهاى ديگر خود، به بسيارى از مشاهدات و روابط شخصى و اسناد رسمى، استناد مىكند. | «الإحاطة في أخبار غرناطة»، بلندآوازهترين اثر وى مىباشد. اين اثر، گونهاى دائرةالمعارف مربوط به غرناطه در تمام دوره اسلامى تا زمان مؤلف و از مهمترين مراجع تاريخ اندلس شمرده مىشود. وى در اين کتاب، مأخذ اطلاعات خود را به دست مىدهد و گذشته از کتابهاى ديگر خود، به بسيارى از مشاهدات و روابط شخصى و اسناد رسمى، استناد مىكند. | ||
| خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
== منابع مقاله == | ==منابع مقاله == | ||
رحيملو، یوسف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 | رحيملو، یوسف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374 | ||
| خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها == | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش