ذيل مرآة الزمان (دار الکتاب الإسلامي): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۶: خط ۵۶:
نويسنده در اين اثر، سعى نموده تا با الهام از كتاب تاريخ «مرآة الزمان» اثر جمال الدين عبد الرحمن بن جوزى، آن را خلاصه كرده و در برخى موارد مطالبى نيز به آن بيفزايد.
نويسنده در اين اثر، سعى نموده تا با الهام از كتاب تاريخ «مرآة الزمان» اثر جمال الدين عبد الرحمن بن جوزى، آن را خلاصه كرده و در برخى موارد مطالبى نيز به آن بيفزايد.


وى در بيان وقايع تاريخى، به ذكر تمامى جزئيات آن واقعه پرداخته است؛ به‌عنوان مثال، وى در بيان واقعه آتش‌سوزى مسجد رسول الله(ص)، دقيقا به اين نكته اشاره دارد كه آتش از كدام ضلع مسجد آغاز شده، چگونه ادامه پيدا كرده و چه خساراتى به بارآورده است. <ref>متن كتاب، ص 10</ref>.
وى در بيان وقايع تاريخى، به ذكر تمامى جزئيات آن واقعه پرداخته است؛ به‌عنوان مثال، وى در بيان واقعه آتش‌سوزى مسجد رسول الله(ص)، دقيقا به اين نكته اشاره دارد كه آتش از كدام ضلع مسجد آغاز شده، چگونه ادامه پيدا كرده و چه خساراتى به بارآورده است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/10 متن كتاب، ص 10]</ref>.


از جمله ويژگى‌هاى اين اثر، آن است كه نويسنده در خلال گزارش وقايع تاريخى، شرح حال مختصرى از بزرگان و عالمانى كه در هر سال وفات يافته‌اند، ارائه نموده است.
از جمله ويژگى‌هاى اين اثر، آن است كه نويسنده در خلال گزارش وقايع تاريخى، شرح حال مختصرى از بزرگان و عالمانى كه در هر سال وفات يافته‌اند، ارائه نموده است.
خط ۶۳: خط ۶۳:




جلد اول، وقايع و حوادث سال‌هاى بين 654ق تا 662ق را در خود جاى داده است. نويسنده در ابتدا، به معرفى خليفه، امرا و حكام وى در نواحى مختلف مملكت اسلامى پرداخته است. در اين سال، المستعصم بالله ابواحمد عبد الله فرزند المستنصر بالله، خليفه مسلمين در بغداد بوده و صلاح الدين يوسف بن محمد، ملك شام و بلاد فراتيه، معز الدين ايبك تركمانى، ملك مصر و شهرهاى اطراف آن، ملك مغيث فتح الدين عمر بن ملك العادل سيف الدين ابى بكر بن ملك الكامل، حاكم كرك و شوبك و ملك الرحيم بدر الدين لؤلؤ اتابكى، حاكم موصل، شهرهاى اطراف آن، ميافارقين و ديار بكر بودند. <ref>متن كتاب، ج اول، ص 3</ref>.
جلد اول، وقايع و حوادث سال‌هاى بين 654ق تا 662ق را در خود جاى داده است. نويسنده در ابتدا، به معرفى خليفه، امرا و حكام وى در نواحى مختلف مملكت اسلامى پرداخته است. در اين سال، المستعصم بالله ابواحمد عبد الله فرزند المستنصر بالله، خليفه مسلمين در بغداد بوده و صلاح الدين يوسف بن محمد، ملك شام و بلاد فراتيه، معز الدين ايبك تركمانى، ملك مصر و شهرهاى اطراف آن، ملك مغيث فتح الدين عمر بن ملك العادل سيف الدين ابى بكر بن ملك الكامل، حاكم كرك و شوبك و ملك الرحيم بدر الدين لؤلؤ اتابكى، حاكم موصل، شهرهاى اطراف آن، ميافارقين و ديار بكر بودند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/3 متن كتاب، ج اول، ص 3]</ref>.


همچنين حاكم «حماة الملك»، ناصر الدين محمد بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بوايوب بوده و حاكم «تل باشا»، «الرحبة»، «تدمر» و «زلوبيا»، ملك الاشرف مظفر الدين موسى بن ابراهيم شيركوه؛ حاكم «مدينه»، امير عز الدين ابومالك منيف بن شيحة بن قاسم حسينى؛ حاكم «مكه»، قتادة الحسنى؛ حاكم «ماردين»، ملك السعيد ابلغازى ارتقى؛ حاكم «يمن»، الملك المظفر شمس الدين يوسف بن عمر؛ حاكم «خراسان»، «ماوراءالنهر»، «خوارزم»، «خلاط»، «بلاد فارس» و اكثر نواحى شرق، شخصى به نام تتار و حاكم «روم»، سلطان ركن الدين و برادرش عز الدين بودند. <ref>همان، ص 4</ref>.
همچنين حاكم «حماة الملك»، ناصر الدين محمد بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بوايوب بوده و حاكم «تل باشا»، «الرحبة»، «تدمر» و «زلوبيا»، ملك الاشرف مظفر الدين موسى بن ابراهيم شيركوه؛ حاكم «مدينه»، امير عز الدين ابومالك منيف بن شيحة بن قاسم حسينى؛ حاكم «مكه»، قتادة الحسنى؛ حاكم «ماردين»، ملك السعيد ابلغازى ارتقى؛ حاكم «يمن»، الملك المظفر شمس الدين يوسف بن عمر؛ حاكم «خراسان»، «ماوراءالنهر»، «خوارزم»، «خلاط»، «بلاد فارس» و اكثر نواحى شرق، شخصى به نام تتار و حاكم «روم»، سلطان ركن الدين و برادرش عز الدين بودند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/4 همان، ص 4]</ref>.


در اين سال، زلزله عظيمى در مدينه، خرابى زيادى به بار آورده و همچنين آتش‌سوزى وسيعى در «حره»، در نزديكى‌هاى «قريظه» اتفاق افتاده است. نويسنده، در توصيف بزرگى و عظمت اين آتش‌سوزى، به اين نكته اشاره مى‌كند كه حتى مردم مدينه، قادر به ديدن شعله‌هاى اين آتش بوده‌اند. <ref>همان</ref>.
در اين سال، زلزله عظيمى در مدينه، خرابى زيادى به بار آورده و همچنين آتش‌سوزى وسيعى در «حره»، در نزديكى‌هاى «قريظه» اتفاق افتاده است. نويسنده، در توصيف بزرگى و عظمت اين آتش‌سوزى، به اين نكته اشاره مى‌كند كه حتى مردم مدينه، قادر به ديدن شعله‌هاى اين آتش بوده‌اند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/4 همان]</ref>.


نويسنده مى‌گويد، در روز دوشنبه جمادى‌الآخر اين سال، صداى مهيبى، همانند صداى رعد را چندين مرتبه در شهر مدينه شنيده است. <ref>همان، ص 5</ref>.
نويسنده مى‌گويد، در روز دوشنبه جمادى‌الآخر اين سال، صداى مهيبى، همانند صداى رعد را چندين مرتبه در شهر مدينه شنيده است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/18348/1/5 همان، ص 5]</ref>.


از ديگر وقايع اين سال كه نويسنده به ذكر جزئيات آن پرداخته، عبارت است از: مرگ ابراهيم بن اونبا بن عبد الله صوابى الامير مجاهد الدين والى دمشق و به ولايت رسيدن امير حسام الدين بن ابى على به جاى او؛ آتش گرفتن مسجد رسول الله(ص)؛ رسيدن پيكى از جانب ملك الناصر به نام كمال الدين عمر بن عديم به خدمت خليفه المستعصم بالله در شوال؛ مرگ عبد العظيم بن عبد الواحد بن ظافر بن عبد الله بن محمد بن جعفر بن حسن ابومحمد عدوانى مصرى (متولد 589ق، در مصر)، معروف به ابن ابى الاصبع، يكى از شعراى معروف كه داراى تصانيف زيادى بود، در بيست و سوم شوال؛ مرگ عبدالله بن حسن بن حسن بن على بن عبد الباقى بن محاسن، معروف به شيخ عماد الدين نحاس دمشقى در بيست و دوم صفر (وى يكى از فضلا و صلحا بوده و در محرم سال 572ق، در مصر متولد شده است. <ref>همان، ص 6</ref>.
از ديگر وقايع اين سال كه نويسنده به ذكر جزئيات آن پرداخته، عبارت است از: مرگ ابراهيم بن اونبا بن عبد الله صوابى الامير مجاهد الدين والى دمشق و به ولايت رسيدن امير حسام الدين بن ابى على به جاى او؛ آتش گرفتن مسجد رسول الله(ص)؛ رسيدن پيكى از جانب ملك الناصر به نام كمال الدين عمر بن عديم به خدمت خليفه المستعصم بالله در شوال؛ مرگ عبد العظيم بن عبد الواحد بن ظافر بن عبد الله بن محمد بن جعفر بن حسن ابومحمد عدوانى مصرى (متولد 589ق، در مصر)، معروف به ابن ابى الاصبع، يكى از شعراى معروف كه داراى تصانيف زيادى بود، در بيست و سوم شوال؛ مرگ عبدالله بن حسن بن حسن بن على بن عبد الباقى بن محاسن، معروف به شيخ عماد الدين نحاس دمشقى در بيست و دوم صفر (وى يكى از فضلا و صلحا بوده و در محرم سال 572ق، در مصر متولد شده است. <ref>همان، ص 6</ref>.
۰

ویرایش