۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ' به '==') |
|||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
«باجه»، در گويش اندلسيان به معناى نقره بوده است. پدر ابن باجه ظاهراً زرگر بوده است. [[ابن خلدون]]، هنگامى كه از فيلسوفان بزرگ اسلامى سخن مىگويد، نام او را در كنار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مىآورد. | «باجه»، در گويش اندلسيان به معناى نقره بوده است. پدر ابن باجه ظاهراً زرگر بوده است. [[ابن خلدون]]، هنگامى كه از فيلسوفان بزرگ اسلامى سخن مىگويد، نام او را در كنار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مىآورد. | ||
== زادگاه ابن باجه == | ==زادگاه ابن باجه == | ||
زادگاه وى شهر سرقسطه (ساراگوسا) است، ولى تاريخ تولد وى شناخته نيست؛ بااينهمه، چون به گواهى بيشتر تاريخنگارانى كه به زندگى و سرگذشت ابن باجه پرداختهاند، وى در 533ق، در شهر فاس مراكش درگذشته است و بنا بر گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، ابن باجه هنگام مرگ، جوان بوده است، پس مىتوان گفت كه وى نزديك به پايان سده 5ق زاده شده است. اين تاريخ را مىتوان احتمالاً در حدود 478ق دانست كه همزمان با پايان حكومت و نيز مرگ ابوعامر يوسف بن احمد اول فرزند هود ملقب به المؤتمن (474 - 478ق)، از ملوكالطوايف بنو هود در شهر سرقسطه بوده است. | زادگاه وى شهر سرقسطه (ساراگوسا) است، ولى تاريخ تولد وى شناخته نيست؛ بااينهمه، چون به گواهى بيشتر تاريخنگارانى كه به زندگى و سرگذشت ابن باجه پرداختهاند، وى در 533ق، در شهر فاس مراكش درگذشته است و بنا بر گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، ابن باجه هنگام مرگ، جوان بوده است، پس مىتوان گفت كه وى نزديك به پايان سده 5ق زاده شده است. اين تاريخ را مىتوان احتمالاً در حدود 478ق دانست كه همزمان با پايان حكومت و نيز مرگ ابوعامر يوسف بن احمد اول فرزند هود ملقب به المؤتمن (474 - 478ق)، از ملوكالطوايف بنو هود در شهر سرقسطه بوده است. | ||
== تحصیل == | ==تحصیل == | ||
از دوران كودكى تا جوانى ابن باجه، از سرگذشت وى هيچگونه آگاهى نداريم، جز اينكه مىتوانيم تصور كنيم كه وى، با استعداد شگفتانگيز خود، سرگرم آموختن دانشهاى گوناگون زمان خود بوده است كه بهويژه در دوران فرمانروايى ملوكالطوايف در اندلس، رواج فراوان داشته است؛ چنانكه مدرسه رياضيات و نجوم، بهويژه در زمان حكومت ابوجعفر مقتدر بن هود (438 - 475ق) و پسرش ابوعامر يوسف المؤتمن از شكوفايى برخوردار بوده است. پس از گذشت دورانى از جوانى ابن باجه، تاريخ - در سال 508 يا 509ق، آغاز امارت ابن تفلويت بر سرقسطه - مرحلهاى از سرگذشت وى را روشن مىكند. | از دوران كودكى تا جوانى ابن باجه، از سرگذشت وى هيچگونه آگاهى نداريم، جز اينكه مىتوانيم تصور كنيم كه وى، با استعداد شگفتانگيز خود، سرگرم آموختن دانشهاى گوناگون زمان خود بوده است كه بهويژه در دوران فرمانروايى ملوكالطوايف در اندلس، رواج فراوان داشته است؛ چنانكه مدرسه رياضيات و نجوم، بهويژه در زمان حكومت ابوجعفر مقتدر بن هود (438 - 475ق) و پسرش ابوعامر يوسف المؤتمن از شكوفايى برخوردار بوده است. پس از گذشت دورانى از جوانى ابن باجه، تاريخ - در سال 508 يا 509ق، آغاز امارت ابن تفلويت بر سرقسطه - مرحلهاى از سرگذشت وى را روشن مىكند. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
مقرى نيز گزارش وزارت 20 ساله ابن باجه را چنين نقل مىكند: «امير ركنالدين بيبرس در تأليف خود، «زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة»، مىگويد كه ابن صائغ دانشمندى بود فاضل، تصانيفى دارد در رياضيات و منطق. وى وزير ابوبكر صحراوى فرماندار سرقسطه و نيز 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين در مغرب بود». مقرى سپس همان عبارات پايانى گزارش قبلى را تكرار مىكند. گزارش ابن بشرون را كه احتمالاً معاصر جوانتر ابن باجه بوده است، مىتوان منبع گزارشهاى قفطى و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و نيز ركنالدين بيبرس منصورى دانست. | مقرى نيز گزارش وزارت 20 ساله ابن باجه را چنين نقل مىكند: «امير ركنالدين بيبرس در تأليف خود، «زبدة الفكرة في تاريخ الهجرة»، مىگويد كه ابن صائغ دانشمندى بود فاضل، تصانيفى دارد در رياضيات و منطق. وى وزير ابوبكر صحراوى فرماندار سرقسطه و نيز 20 سال وزير يحيى بن يوسف بن تاشفين در مغرب بود». مقرى سپس همان عبارات پايانى گزارش قبلى را تكرار مىكند. گزارش ابن بشرون را كه احتمالاً معاصر جوانتر ابن باجه بوده است، مىتوان منبع گزارشهاى قفطى و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و نيز ركنالدين بيبرس منصورى دانست. | ||
== وفات == | ==وفات == | ||
ابن باجه سرانجام در رمضان 533 / مه 1139، در شهر فاس درگذشت و همان جا به خاك سپرده شد. در برخى منابع گفته مىشود كه ابن باجه در اثر خوردن خوراك بادنجان كه از سوى دشمنانش در آن زهر ريخته شده بود، مسموم گرديد و اين دشمن همان عبدالملك بن زهر معرفى مىشود. | ابن باجه سرانجام در رمضان 533 / مه 1139، در شهر فاس درگذشت و همان جا به خاك سپرده شد. در برخى منابع گفته مىشود كه ابن باجه در اثر خوردن خوراك بادنجان كه از سوى دشمنانش در آن زهر ريخته شده بود، مسموم گرديد و اين دشمن همان عبدالملك بن زهر معرفى مىشود. | ||
== آثار== | ==آثار== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
<references /> | <references /> | ||
== منابع مقاله == | ==منابع مقاله == | ||
خراسانی، شرف الدین، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374. | خراسانی، شرف الدین، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها == | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش