۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
|||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== ويژگىهاىهاى كتاب== | == ويژگىهاىهاى كتاب== | ||
#از آنجايى كه مصنف، از بزرگترين اديبان زمان خود بوده است، مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اساسى كه در ساير كتابها كمتر ديده مىشود و از طرفى اگر چه مؤلف آن، ايرانى است، اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب، مملو از استشهاد به شواهد شعرى عربى مىباشد. | |||
#خلاصه نظريات علامه، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] در كتاب آورده شده است و اگر چه [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|علامه فشاركى قدسسره]] از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است، اما از اين كتاب مىتوان به بسيارى از نظريات او پى برد. | |||
علاقه مؤلف، به استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146، بر خلاف متعارف كتابهاى اصولى، به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است. | علاقه مؤلف، به استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146، بر خلاف متعارف كتابهاى اصولى، به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است. | ||
نوآورىها | === نوآورىها === | ||
كتاب، پر از نكات بديع و نوآورىهايى است كه در ساير كتابهاى اصولى ديده نمىشود كه به چند نمونه از آنها اشاره مىشود: | كتاب، پر از نكات بديع و نوآورىهايى است كه در ساير كتابهاى اصولى ديده نمىشود كه به چند نمونه از آنها اشاره مىشود: | ||
#از جمله نظريات جديد مؤلف، پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياءالدين عراقى]] (متوفاى 1361ق)، در كتاب «مقالات الأصول» نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد، مؤلف، رساله «اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» را در جواب او تأليف نمود و يك نسخه آن را براى [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] قدسسره فرستاد كه او نيز در كتاب «درر الفوائد» اين نظريه را پذيرفته است و مؤلف نيز به پذيرش [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] اشاره كرده است.(ص 607 كتاب) | |||
#همه استعمالات الفاظ، حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مىداند. وى، اين نظريه را كه مجاز، در غير ما وضع له استعمال مىشود، رد نموده و براى اثبات نظريهاش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است. | |||
بعدها افرادى همچون آيتالله آقا [[بروجردی، حسین|حسين بروجردى]] (متوفاى 1381ق) و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] قدسسره نيز اين نظريه را پذيرفتهاند. | بعدها افرادى همچون آيتالله آقا [[بروجردی، حسین|حسين بروجردى]] (متوفاى 1381ق) و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] قدسسره نيز اين نظريه را پذيرفتهاند. | ||
رموز و كنايات | === رموز و كنايات === | ||
در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مىشود: از استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] (قدسسره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]](قدسسره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمدتقى اصفهانى، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]، به «صاحب الهداية» تعبير مىكند. | در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مىشود: از استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] (قدسسره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]](قدسسره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمدتقى اصفهانى، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]، به «صاحب الهداية» تعبير مىكند. |
ویرایش