۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
بخش اول كتاب به بيان چندين مبحث پرداخته است: | بخش اول كتاب به بيان چندين مبحث پرداخته است: | ||
#بررسى و تحقيق پيرامون واژه اميد و بيان تفاوت اميد روشن و واقعگرايانه با اميد منفى؛ فرق ميان آن دو، چنين مطرح شده كه گرچه ضرورت اميد آنچنان روشن است كه دليلى نمىطلبد، اما اين امر حياتى، مىتواند صورت شرآميزى به خود بگيرد؛ همان صورتى كه شر تحمل مىشود به اين اميدى كه خودبهخود از بين برود. اما بينش مترقى شيعه، بر اميدى حيات بخش پاى مىفشارد؛ اميدى كه بسترى است براى تلاش منتظران و اميدواران به زمينهسازى، گرچه با تقدير تاريخى نيز همراه است. | |||
#رفع شبهه طول عمر؛ كه كسى 1500 سال زنده بماند اما از نظر ساختمان بدن مثل همه انسانهاى ديگر باشد، بدينگونه كه پاسخ حقيقى اين سؤال در بينش دينى، اراده و قدرت خداوند است و پذيرش آن در راستاى ايمان و باورمندى مؤمنان قرار دارد. | |||
#تجلى اميد و نجات در اديان گذشته؛ مؤلف هدف خود از طرح اين مبحث را اثبات امام دوازدهم(ع) با شناختسنجى دين زرتشت از آخرت يا «فارقليط» كه در انجيل از آن سخن رفته، ندانسته بلكه آن را، حكايت از يك آهنگ باطنى و فطرى پايدار مىداند. اين ضربآهنگ اميد، هرچند ساختارى واحد دارد، ولى به اشكال مختلفى ظاهر مىشود و نشاندهنده گرايش باطنى و فطرى انسان براى نجات است. | |||
#چهره اميد و نجات در غرب معاصر؛ جهان غرب بر اساس چند نظريه كه عبارتند از: اومانيسم(انسان محورى)، پلوراليسم(نسبىگرايى)، سكولاريزم(جدايى نهاد دين از سياست) و ليبراليزم(حسىگرى) نظامهاى جهان خويش را سامان داده و آينده جهان را تحليل كرده است. | |||
براين مبنا، مؤلف نظريههاى انديشمندان غرب درباره آينده را تحت چند عنوان خلاصه كرده و توضيح داده است كه عبارتست از: ماركسيم، دهكده جهانى مك لوهان، نظريه پايان تاريخ فوكوياما، جنگ تمدنهاى هانتيگتون، موج سوم آلوين تافلر و نظريات برتراند راسل و رنه گنون. | براين مبنا، مؤلف نظريههاى انديشمندان غرب درباره آينده را تحت چند عنوان خلاصه كرده و توضيح داده است كه عبارتست از: ماركسيم، دهكده جهانى مك لوهان، نظريه پايان تاريخ فوكوياما، جنگ تمدنهاى هانتيگتون، موج سوم آلوين تافلر و نظريات برتراند راسل و رنه گنون. |
ویرایش