۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type='authorDeathDate'|776 | |data-type='authorDeathDate'|776 هـ.ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
</div> | </div> | ||
''' | |||
== معرفى اجمالى == | |||
'''شهاب الدين ابوالعباس احمد بن يحيى تلسمانى حنبلى''' معروف به «ابن ابى حَجَله تلسمانى»، شاعر و اديب بزرگ، در سال 725ق، در زاويه نياى بزرگش، ابوحجله، در شهر تلمسان (امروزه در الجزاير) به دنيا آمد و در سال 776ق، در مصر درگذشت. | |||
شهرت او برگرفته از كنيه جدش ابوحجله است كه از صلحا و زهّاد نامدار عصر خود بود و گفتهاند كه به جهت كرامتى كه از او ظاهر شده- كبكى از هوا آمده و روى آستين او تخم گذاشت- به «ابوحَجَله» (پدر كبك) شهرت يافته است. | شهرت او برگرفته از كنيه جدش ابوحجله است كه از صلحا و زهّاد نامدار عصر خود بود و گفتهاند كه به جهت كرامتى كه از او ظاهر شده- كبكى از هوا آمده و روى آستين او تخم گذاشت- به «ابوحَجَله» (پدر كبك) شهرت يافته است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۷: | ||
وى بنا به شيوه معهود اهل شعر و ادب، نسبت به فرقه و مذهب خاصى تعصب نداشت و در معاشرت با پيروان هر مذهب و فرقهاى، خود را هم عقده آنان وانمود مىكرد، چنانكه او را «حنفى مذهب و حنبلى اعتقاد» توصيف كردهاند. | وى بنا به شيوه معهود اهل شعر و ادب، نسبت به فرقه و مذهب خاصى تعصب نداشت و در معاشرت با پيروان هر مذهب و فرقهاى، خود را هم عقده آنان وانمود مىكرد، چنانكه او را «حنفى مذهب و حنبلى اعتقاد» توصيف كردهاند. | ||
وى درويش مسلك و اهل عرفان بود و رفتار و كردار صوفيانهاش به مذاق اهل شرع خوش نمىآمد و باعث طعن او مىگرديد. از اينرو ابن قطّان، فقيه شافعى معاصرش، نشست و برخاست با ستمگران و ميگساران را بر او عيب گرفته است. در عين حال، با انديشه وحدت وجود هم سخت مخالف بود و طرفداران آن، به خصوص ابن فارض را بسيار نكوهش مىكرد و خوددارى از مديحهسرايى براى حضرت محمد(ص) را بر او عيب مىگرفت و قصايد عارفانه او را يكبهيك، با قصايدى در مدح آن حضرت(ص) جواب مىگفت و از آنها کتابى فراهم آورد و وصيت كرد كه آن کتاب را همراه پيكرش به | وى درويش مسلك و اهل عرفان بود و رفتار و كردار صوفيانهاش به مذاق اهل شرع خوش نمىآمد و باعث طعن او مىگرديد. از اينرو ابن قطّان، فقيه شافعى معاصرش، نشست و برخاست با ستمگران و ميگساران را بر او عيب گرفته است. در عين حال، با انديشه وحدت وجود هم سخت مخالف بود و طرفداران آن، به خصوص ابن فارض را بسيار نكوهش مىكرد و خوددارى از مديحهسرايى براى حضرت محمد(ص) را بر او عيب مىگرفت و قصايد عارفانه او را يكبهيك، با قصايدى در مدح آن حضرت(ص) جواب مىگفت و از آنها کتابى فراهم آورد و وصيت كرد كه آن کتاب را همراه پيكرش به خاك بسپارند. | ||
مجموع تأليفات وى را بالغ بر شصت مورد ذكر كردهاند كه عمدتاً جُنگهاى كوچك و بزرگ ادبى هستند و نوعاً از ساختهها و سرودههاى نظم و نثر خود او فراهم آمدهاند. مهمترين آنها عبارتند از «سكردان السلطان» كه او را به عنوان «صاحب سكرادن» معروف گردانيده است. نام كامل کتاب، «سكردان السلطان الملك الناصر» است كه آن را در 757ق1356/م تأليف كرد و به ملك ناصر ابوالمحاسن حسن بن محمّد بن قلاوون، ششمين فرمانرواى ترك در مصر تقديم نمود. کتاب مذكور تاكنون چندين بار، از جمله در 1317ق1899/م در مطبعه ميمنيه مصر در حاشيه کتاب «المخلاه» منسوب به [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] به چاپ رسيده است. | مجموع تأليفات وى را بالغ بر شصت مورد ذكر كردهاند كه عمدتاً جُنگهاى كوچك و بزرگ ادبى هستند و نوعاً از ساختهها و سرودههاى نظم و نثر خود او فراهم آمدهاند. مهمترين آنها عبارتند از «سكردان السلطان» كه او را به عنوان «صاحب سكرادن» معروف گردانيده است. نام كامل کتاب، «سكردان السلطان الملك الناصر» است كه آن را در 757ق1356/م تأليف كرد و به ملك ناصر ابوالمحاسن حسن بن محمّد بن قلاوون، ششمين فرمانرواى ترك در مصر تقديم نمود. کتاب مذكور تاكنون چندين بار، از جمله در 1317ق1899/م در مطبعه ميمنيه مصر در حاشيه کتاب «المخلاه» منسوب به [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] به چاپ رسيده است. | ||
اثر مشهور ديگر وى «ديوان الصبابه» است كه به نظم و نثر و در بيان عشق و عاشقى و شرح حال عاشقان فراهم آمده است. اين کتاب، طرفداران وحدت وجود را برآشفت و | اثر مشهور ديگر وى «ديوان الصبابه» است كه به نظم و نثر و در بيان عشق و عاشقى و شرح حال عاشقان فراهم آمده است. اين کتاب، طرفداران وحدت وجود را برآشفت و لسان الدين ابن الخطيب، اديب و عارف معاصر وى را بر آن داشت تا کتاب «روضه التعريف بالحب الشريف» را در ردّ آن بنويسد و جان خود را نيز بر سر اين تأليف بگذارد. اين کتاب نيز تاكنون چندين بار در مصر، همچنين در 1972م در بيروت به چاپ رسيده است. | ||
==آثار== | |||
ديگر آثار وى عبارتند از: | |||
#مغناطيس الدر النفيس | #مغناطيس الدر النفيس | ||
خط ۶۶: | خط ۷۳: | ||
#سُلوة الحزين في موت البنين | #سُلوة الحزين في موت البنين | ||
#جوار الاخيار في دار القرار | #جوار الاخيار في دار القرار | ||
#دفع النقمه في | #دفع النقمه في الصلاه على نبّى الرّحمه | ||
#فى طحن الجُلُّبان | #فى طحن الجُلُّبان | ||
#قصائد اُخرى في حرب الاسكندريه سنه 771. | #قصائد اُخرى في حرب الاسكندريه سنه 771. | ||
خط ۷۴: | خط ۸۱: | ||
عناوين آثار ديگرى نيز از وى در فهرستها ديده مىشود كه هنوز نسخههايى از آنها شناسايى نشده و يا به دست نيامده است. از جمله اين آثار، پنج ديوان مشتمل بر مدايح پيامبر اكرم(ص) و هفت اُرجوزه بالغ بر 70 هزار بيت و نيز حاطب الليل را كه بنا به گفته صاحب شَذَرات، تذكرهگونهاى در مجلّدات متعدّد بوده است، مىتوان نام برد. | عناوين آثار ديگرى نيز از وى در فهرستها ديده مىشود كه هنوز نسخههايى از آنها شناسايى نشده و يا به دست نيامده است. از جمله اين آثار، پنج ديوان مشتمل بر مدايح پيامبر اكرم(ص) و هفت اُرجوزه بالغ بر 70 هزار بيت و نيز حاطب الليل را كه بنا به گفته صاحب شَذَرات، تذكرهگونهاى در مجلّدات متعدّد بوده است، مىتوان نام برد. | ||
== منابع مقاله== | == منابع مقاله== | ||
دائره المعارف بزرگ اسلامى، ج2، ص638، نوشته [[لسانی فشارکی، محمد علی|محمد على لسانى فشاركى]]. | |||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[سلوة الحزين في موت البنين]] | [[سلوة الحزين في موت البنين]] | ||
ویرایش