۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type='authorOtherNames'| ابن اثیر، | |data-type='authorOtherNames'| ابن اثیر، ابو الحسن عز الدین علی | ||
ابن اثیر، عز الدین علی | ابن اثیر، عز الدین علی | ||
خط ۲۸: | خط ۲۴: | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type='authorDeathDate'|630 | |data-type='authorDeathDate'|630 هـ.ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
خط ۴۱: | خط ۳۷: | ||
</div> | </div> | ||
پدرش در دستگاه سلاطين آن زنگى موقعيت ويژهاى داشت و مناصبى را از سوى آنان بر عهده داشت. او به جهت دارايى و ثروت زيادش، از مالكان و تجار مشهور جزيره بود و بين موصل و شام سفرهاى تجارى متعدد كرد و بارها از سوى فرنگيان به اموال و كاروانهاى تجارى او تعرض شد. سه فرزند او از عالمان و مؤلفان مشهورند. | '''ابوالحسن على بن محمد بن محمد بن عبدالكريم شيبانى جزرى''' مشهور به عز الدين ابن اثير (555-630) مورخ، اديب، و محدث، صاحب دو کتاب تاريخى الكامل و [[أسد الغابة في معرفة الصحابة]] است. | ||
پدرش در دستگاه سلاطين آن زنگى موقعيت ويژهاى داشت و مناصبى را از سوى آنان بر عهده داشت. او به جهت دارايى و ثروت زيادش، از مالكان و تجار مشهور جزيره بود و بين موصل و شام سفرهاى تجارى متعدد كرد و بارها از سوى فرنگيان به اموال و كاروانهاى تجارى او تعرض شد. سه فرزند او از عالمان و مؤلفان مشهورند. مجد الدين مبارك فرزند بزرگتر به علوم حديث پرداخت و دو کتاب جامع الاصول في احاديث الرسول و النهاية في غريب الحديث را نوشت. برادر كوچكتر ضياء الدين نصر اللّه به ادبيات روى آورد و کتابهاى المثل السائر في ادب الكاتب و الشاعر، ديوان ترسل و الجامع الكبير في صناعة المنظوم را تأليف كرد. | |||
عز الدين على برادر وسطى در اوايل سال 555 در جزيرۀ ابن عمر از منطقۀ جزيره در شمال رود فرات متولد شد. از كودكى و جوانى او اطلاع چندانى در دست نيست جز آنكه خود ذيل رويدادهاى سال 571 در الكامل مىنويسد: در ماه رمضان كسوف رخ داد و من آن هنگام 16 سال داشتم و نزد استادم حساب مىخواندم كه از ترس به او پناه بردم چون از علم نجوم نيز بهرهمند بود. همچنين ذيل حوادث سال 575 نوشته است: نزد يكى از علماء رفتم تا حديث پيامبر را از او بشنوم. | |||
ابن اثير در سال 579 همراه پدر و برادرانش به موصل نقل مكان كردند و چون اين شهر در آن زمان مركز علم و ادب بود | ابن اثير در سال 579 همراه پدر و برادرانش به موصل نقل مكان كردند و چون اين شهر در آن زمان مركز علم و ادب بود عز الدين شروع به استفاده از عالمان آن ديار كرد. اولين ارتباطش با اديب و مقرئى، ابوالحرم مكى بن ريان نحوى بود كه ذيل حوادث سال 603 از او تجليل كرده است. او در موصل، شام و بغداد نزد استادانى چون عبداللّه بن سويده، ابن فضل الزمان، يعيش بن صدقه، عبدالمنعم بن كليب، ابن ريان بن شعبه، عمر بن طبرزد، عبدالمحسن بن عبداللّه و ابن غنايم حلبى دانش آموخت. وى برخى از اين استادان را در الكامل معرفى كرده است. | ||
ابن اثير در علوم و فنون مختلف از جمله حديث، قراءت، خطاب به، لغت، مغازى و سير پيش رفت و در زمرۀ مشاهير و فقهاى موصل قرار گرفت و كم كم به دربار سلطان راه يافت. | ابن اثير در علوم و فنون مختلف از جمله حديث، قراءت، خطاب به، لغت، مغازى و سير پيش رفت و در زمرۀ مشاهير و فقهاى موصل قرار گرفت و كم كم به دربار سلطان راه يافت. | ||
ابن طقطقى در آداب السلطانيه علت راهيابى او به دستگاه سلطان و خليفه را اينگونه شرح مىدهد: «صاحب موصل كه گمان مىكنم | ابن طقطقى در آداب السلطانيه علت راهيابى او به دستگاه سلطان و خليفه را اينگونه شرح مىدهد: «صاحب موصل كه گمان مىكنم نور الدين بوده به مجد الدين برادر ابن اثير گفت: شخصى امين و متدين برايم پيدا كن كه راز نگهدار باشد و پيام شفاهى مرا به خليفه برساند. مجد الدين، برادرش عز الدين را معرفى كرد. سلطان او را خواست و پيغامهايى را به او داد و به او گفت هم اكنون عازم شو. ابن اثير نزد برادر آمد تا با او وداع كند. مجد از او پرسيد سلطان دربارۀ چه با تو سخن گفت؟ | ||
عز الدين گفت اى برادر؛تو لحظاتى پيش دربارۀ دين و امانت و راز دارى من پيش سلطان گواهى دادهاى و درست نيست تو را تكذيب نمايم. پس مجد الدين گريست و برادرش را دعا كرد. اين حادثه اخلاق ابن اثير را براى ما روشن مىسازد. | |||
به جهت موقعيتى كه بغداد در آن زمان داشت ابن اثير به آنجا رفت ولى محل سكونت خود را نيز رها نكرده و هر از چند گاهى به موصل برمىگشت و شاگردان از او استفاده مىبردند. | به جهت موقعيتى كه بغداد در آن زمان داشت ابن اثير به آنجا رفت ولى محل سكونت خود را نيز رها نكرده و هر از چند گاهى به موصل برمىگشت و شاگردان از او استفاده مىبردند. | ||
مؤلف الكامل به دار الاماره زياد رفت و آمد داشت و براى | مؤلف الكامل به دار الاماره زياد رفت و آمد داشت و براى نور الدين، حديث و تاريخ مىگفت. بخصوص در شبهاى ماه رمضان كه مجلس دربار به شب نشينى و فكاهت و داستان گويى و رقص و آوازه خوانى مىگذشت! | ||
ابن اثير مدتى را نيز در حلب و دمشق و قدس گذرانيد و نزد بزرگان آنجا ميهمان بود. | ابن اثير مدتى را نيز در حلب و دمشق و قدس گذرانيد و نزد بزرگان آنجا ميهمان بود. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۴: | ||
ابن اثير حافظ حديث و تاريخ و آگاه به انساب و اخبار عرب بود. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] از او به عنوان استاد ياد كرده و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و ابن عمار حنبلى او را ستودهاند. | ابن اثير حافظ حديث و تاريخ و آگاه به انساب و اخبار عرب بود. [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] از او به عنوان استاد ياد كرده و [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و ابن عمار حنبلى او را ستودهاند. | ||
ابن اثير از لحاظ سياسى با حكّام عصر خود هماهنگ و همراه بود و به خلفاى عباسى تمايل داشت مگر دربارۀ | ابن اثير از لحاظ سياسى با حكّام عصر خود هماهنگ و همراه بود و به خلفاى عباسى تمايل داشت مگر دربارۀ الناصر الدين اللّه كه به خاطر لغزشهايش از او انتقاد كرده است. وى در موضوع نبرد با فرنگيان صليبى و مغولان، بسيار متعصب بود. حاكمان اتابكى و ايوبى را مىستود كه نمونهاى از ستايش او نسبت به اتابكيان بخصوص هم عصر خود نور الدين ارسلان شاه در مقدمۀ کتاب التاريخ الباهر آمده است. | ||
وى در 25 شعبان سال 630 در حلب وفات كرد. تاريخ مرگ او را سال 631 يا 633 هم گفتهاند. با آنكه ابن اثير از علوم مختلف بهرهمند بود در تاريخ و حديث شهرت بيشترى دارد. | وى در 25 شعبان سال 630 در حلب وفات كرد. تاريخ مرگ او را سال 631 يا 633 هم گفتهاند. با آنكه ابن اثير از علوم مختلف بهرهمند بود در تاريخ و حديث شهرت بيشترى دارد. | ||
تأليفات مهم وى عبارتند از: الكامل في التاريخ، اسد الغابه في معرفة الصحابه، التاريخ الباهر في الدولة الاتابكية و اللباب في تهذيب الانساب.== وابستهها == | تأليفات مهم وى عبارتند از: الكامل في التاريخ، اسد الغابه في معرفة الصحابه، التاريخ الباهر في الدولة الاتابكية و اللباب في تهذيب الانساب. | ||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[الكامل في التاريخ]] | [[الكامل في التاريخ]] | ||
ویرایش