۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR01882J1.jpg | |||
| عنوان =ایقاظ النائمین | |||
| | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | |||
| | [[مؤیدی، محسن]] (مصحح) | ||
| | |||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده) | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم]] (نويسنده) | ||
| زبان =عربی | |||
|زبان | | کد کنگره =BBR 1068 1300 | ||
| موضوع = | |||
عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ايران | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = | |||
|مکان نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1882AUTOMATIONCODE | |||
| | | چاپ =1 | ||
| | | تعداد جلد =1 | ||
| | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11740 | ||
| | | کد پدیدآور = | ||
|کد | | پس از = | ||
| | | پیش از = | ||
}} | |||
'''إيقاظ النائمين'''، از آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] و به زبان عربى است؛ هر چند مشاهده مىشود كه مؤلف، در موارد متعددى به أشعار فارسى از مولوى و [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و ديگران استشهاد كرده است..<ref>إيقاظ النائمين، تصحيح، تحقيق، مقدمه و تعليق دكتر محمد خوانسارى، ص4، 9، 12، 20، 21، 28، 29، 31، 43، 45، 46، 57، 76، 100، 102، 103، 104، 105 و 111</ref> | '''إيقاظ النائمين'''، از آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] و به زبان عربى است؛ هر چند مشاهده مىشود كه مؤلف، در موارد متعددى به أشعار فارسى از مولوى و [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و ديگران استشهاد كرده است..<ref>إيقاظ النائمين، تصحيح، تحقيق، مقدمه و تعليق دكتر محمد خوانسارى، ص4، 9، 12، 20، 21، 28، 29، 31، 43، 45، 46، 57، 76، 100، 102، 103، 104، 105 و 111</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۰: | ||
هرچند موضوع اصلى کتاب، عرفان نظرى است و نويسنده به مبحث توحيد و وحدت شخصى وجود، بيش از هر مطلب ديگرى توجّه دارد، ولى در اين ميان، مراحل تكامل و سير و سلوك معنوى انسان نيز با دقّت و تفصيل شرح داده مىشود. | هرچند موضوع اصلى کتاب، عرفان نظرى است و نويسنده به مبحث توحيد و وحدت شخصى وجود، بيش از هر مطلب ديگرى توجّه دارد، ولى در اين ميان، مراحل تكامل و سير و سلوك معنوى انسان نيز با دقّت و تفصيل شرح داده مىشود. | ||
== ساختار ==کتاب، چندان منظّم نيست و فصلبندى مشخصى ندارد و لذا هر بحثى، ادامه مباحث قبل و زمينهساز مطالب بعد نيست و در آن، تكرار و پراكندهنويسى مشاهده مىشود..<ref>إيقاظ النائمين، مقدمه مصحح، صفحه هفت و هشت</ref>مؤلف، عنوانهاى كلى و مبهمى چون تمهيد، إرشاد، إشعار، إعلام، تسجيل، تنبيه، إفاضة، تجليات، لمعات كشفية، إشراقات إلهية و مقامٌ جمعىٌ و... براى بحثهاى خود برگزيده است. | == ساختار == | ||
کتاب، چندان منظّم نيست و فصلبندى مشخصى ندارد و لذا هر بحثى، ادامه مباحث قبل و زمينهساز مطالب بعد نيست و در آن، تكرار و پراكندهنويسى مشاهده مىشود..<ref>إيقاظ النائمين، مقدمه مصحح، صفحه هفت و هشت</ref>مؤلف، عنوانهاى كلى و مبهمى چون تمهيد، إرشاد، إشعار، إعلام، تسجيل، تنبيه، إفاضة، تجليات، لمعات كشفية، إشراقات إلهية و مقامٌ جمعىٌ و... براى بحثهاى خود برگزيده است. | |||
با اين همه، اين رساله و ديگر آثار عرفانى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از حيث جنبه ذوقى و زيبايى و شيوايى عبارت در اوج فصاحت است. نويسنده، عباراتى دلانگيز و هيجانآور و بسيار شاعرانه را همراه با آرايشهاى لفظى، بهنحو بسيار طبيعى و بدون كمترين تكلف به كار مىبرد؛ از صنايع ادبى و فنّ بلاغت بهره بسيار مىگيرد و سخن خود را به اقسام تشبيه و استعاره و مخصوصاً سجع و موازنه و استشهاد به آيات قرآن كريم(بيش از 80 آيه) و روايات مأثور (بيش از 20 روايت) و استشهاد به أشعار عربى و فارسى (حدود 60 شعر) و إرسال مثل مىآرايد. سخن از وجد و حال و شور و شيدايى و عشق و بىخودى و بالاخره رها كردن ما و من و إتصال به حقّ و فناى في الله است..<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه يازده</ref> | با اين همه، اين رساله و ديگر آثار عرفانى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از حيث جنبه ذوقى و زيبايى و شيوايى عبارت در اوج فصاحت است. نويسنده، عباراتى دلانگيز و هيجانآور و بسيار شاعرانه را همراه با آرايشهاى لفظى، بهنحو بسيار طبيعى و بدون كمترين تكلف به كار مىبرد؛ از صنايع ادبى و فنّ بلاغت بهره بسيار مىگيرد و سخن خود را به اقسام تشبيه و استعاره و مخصوصاً سجع و موازنه و استشهاد به آيات قرآن كريم(بيش از 80 آيه) و روايات مأثور (بيش از 20 روايت) و استشهاد به أشعار عربى و فارسى (حدود 60 شعر) و إرسال مثل مىآرايد. سخن از وجد و حال و شور و شيدايى و عشق و بىخودى و بالاخره رها كردن ما و من و إتصال به حقّ و فناى في الله است..<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه يازده</ref> | ||
== گزارش محتوا ==هرچند گزارش تفصيلى محتواى کتاب با توجه به ساختار خاصّ آن، آسان نيست، ولى گزيدهاى از مهمترين مطالب آن، چنين است: | == گزارش محتوا == | ||
هرچند گزارش تفصيلى محتواى کتاب با توجه به ساختار خاصّ آن، آسان نيست، ولى گزيدهاى از مهمترين مطالب آن، چنين است: | |||
#مؤلف، در آغاز، با بيان اينكه برترين و غامضترين دانش، علم توحيد است، إشاره مىكند كه پيش از اين، اين مسئله را به شكل استدلالى در کتابها و رسالههاى متعدد تحقيق كردهام، ولى مباحث حاضر، با روشى ديگر طرح خواهد شد. ارزش اين روش جديد را كه الهى و قدسى است، جز عارفان كامل نمىدانند و مخاطبان مطالب اين کتاب، پويندگان طريق سير و سلوك معنوى هستند..<ref>همان، ص3 - 7</ref> | #مؤلف، در آغاز، با بيان اينكه برترين و غامضترين دانش، علم توحيد است، إشاره مىكند كه پيش از اين، اين مسئله را به شكل استدلالى در کتابها و رسالههاى متعدد تحقيق كردهام، ولى مباحث حاضر، با روشى ديگر طرح خواهد شد. ارزش اين روش جديد را كه الهى و قدسى است، جز عارفان كامل نمىدانند و مخاطبان مطالب اين کتاب، پويندگان طريق سير و سلوك معنوى هستند..<ref>همان، ص3 - 7</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۰: | ||
#:سوم، تلطيف باطن تا نفس پذيراى تجليات حقّ شود؛ فكر لطيف و عشق عفيف، به پيدايش اين مهمّ كمك مىكند و مسافر إلى الله هميشه بايد نفسش را در گفتار و كردارش مورد محاسبه قرار دهد و او را در جايگاه متهم بنشاند..<ref>همان، ص86 - 90</ref> | #:سوم، تلطيف باطن تا نفس پذيراى تجليات حقّ شود؛ فكر لطيف و عشق عفيف، به پيدايش اين مهمّ كمك مىكند و مسافر إلى الله هميشه بايد نفسش را در گفتار و كردارش مورد محاسبه قرار دهد و او را در جايگاه متهم بنشاند..<ref>همان، ص86 - 90</ref> | ||
#چون عرفان صدرايى، مثبت و موافق شريعت است، او با گوشهنشينى و خلوتگزينى دائم، مخالف است و لذا در سلوك إلى الله، مواردى مانند رعايت جانب حقّ، اهتمام به زهد، صيام، قيام، رعايت جانب خلق، عنايت به جمعه، جماعت، نكاح، عيادت بيماران، تشييع جنازه، إطعام مسكينان و مجهز ساختن لشكريان را ضرورى شمرده است..<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه چهل و دو</ref> | #چون عرفان صدرايى، مثبت و موافق شريعت است، او با گوشهنشينى و خلوتگزينى دائم، مخالف است و لذا در سلوك إلى الله، مواردى مانند رعايت جانب حقّ، اهتمام به زهد، صيام، قيام، رعايت جانب خلق، عنايت به جمعه، جماعت، نكاح، عيادت بيماران، تشييع جنازه، إطعام مسكينان و مجهز ساختن لشكريان را ضرورى شمرده است..<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه چهل و دو</ref> | ||
#به نظر مؤلف، عارفان هيچ اختلافى با يكديگر در اين موضوع ندارند كه حقّ تعالى، حقيقت وجود است و اعتراضات كسانى مانند شيخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد| | #به نظر مؤلف، عارفان هيچ اختلافى با يكديگر در اين موضوع ندارند كه حقّ تعالى، حقيقت وجود است و اعتراضات كسانى مانند شيخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدوله سمنانى]] در حاشيه فتوحات بر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و قونوى، اختلاف لفظى است، ولى در معنا و مقصود، توافق دارند.<ref>همان، ص22</ref> | ||
#درجات مردم در عبادت از نظر خلوص و ناخالصى، وابسته به مراتب معرفت آنان به حضرت حقّ تعالى است. انسانها از جهت شناسايى مبدأ و معاد چند طبقه گوناگون هستند: | #درجات مردم در عبادت از نظر خلوص و ناخالصى، وابسته به مراتب معرفت آنان به حضرت حقّ تعالى است. انسانها از جهت شناسايى مبدأ و معاد چند طبقه گوناگون هستند: | ||
#:طبقه اول، اصحاب مكاشفه هستند كه حضرت حقّ را مىشناسند و به خود إلتفاتى ندارند؛ | #:طبقه اول، اصحاب مكاشفه هستند كه حضرت حقّ را مىشناسند و به خود إلتفاتى ندارند؛ | ||
خط ۶۹: | خط ۶۷: | ||
#:طبقه چهارم، اهل تسليم و تعبدند كه حتى از امور وهمى نيز عاجزند و براى خدا و ملكوتش مثالهايى جسمانى مىزنند، ولى او را مبرّاى از عوارض جسم مىشمارند و پايينتر از اين طبقه، گروهى كوتهبين هستند كه چيزى جز ماديات نمىتوانند تصور كنند..<ref>همان، ص108 - 109</ref> | #:طبقه چهارم، اهل تسليم و تعبدند كه حتى از امور وهمى نيز عاجزند و براى خدا و ملكوتش مثالهايى جسمانى مىزنند، ولى او را مبرّاى از عوارض جسم مىشمارند و پايينتر از اين طبقه، گروهى كوتهبين هستند كه چيزى جز ماديات نمىتوانند تصور كنند..<ref>همان، ص108 - 109</ref> | ||
== نسخههاى تصحيح شده کتاب ==#تصحيح دكتر سيد محسن مؤيدى كه با استفاده از دو نسخه خطى همراه با مقدمهاى در سال 1361ش، منتشركرده است. متأسفانه اين نسخهها به دست كاتبانى كممايه و بىدقت تحرير شده كه سواد فلسفى نداشتهاند و لذا غلطهاى فراوانى در آنها راه يافته و شگفتا، بسيارى از آن اغلاط در اين تصحيح نيز برطرف نشده است!.<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه چهل و نه</ref> | == نسخههاى تصحيح شده کتاب == | ||
#تصحيح دكتر سيد محسن مؤيدى كه با استفاده از دو نسخه خطى همراه با مقدمهاى در سال 1361ش، منتشركرده است. متأسفانه اين نسخهها به دست كاتبانى كممايه و بىدقت تحرير شده كه سواد فلسفى نداشتهاند و لذا غلطهاى فراوانى در آنها راه يافته و شگفتا، بسيارى از آن اغلاط در اين تصحيح نيز برطرف نشده است!.<ref>همان، مقدمه مصحح، صفحه چهل و نه</ref> | |||
#تصحيح استاد دكتر [[خوانساری، محمد|محمد خوانسارى]] كه بر اساس سه نسخه خطى و نيز با مقابله با نسخه چاپى دكتر مؤيدى و رفع اغلاط نسخهها، همراه با مقدمهاى عالمانه و تحقيق و تعليق و فهرستهاى فنّى در سال 1386ش، به همت بنياد حكمت اسلامى صدرا منتشر شده است. | #تصحيح استاد دكتر [[خوانساری، محمد|محمد خوانسارى]] كه بر اساس سه نسخه خطى و نيز با مقابله با نسخه چاپى دكتر مؤيدى و رفع اغلاط نسخهها، همراه با مقدمهاى عالمانه و تحقيق و تعليق و فهرستهاى فنّى در سال 1386ش، به همت بنياد حكمت اسلامى صدرا منتشر شده است. | ||
#:اين تصحيح، معتبر و بسيار ارزشمند است. تعليقات مصحح، توضيحات مفصل و سودمندى است كه بعد از متن اصلى درج شده است.<ref>همان، صفحه 119 - 204</ref>، ولى البته جنبه انتقادى ندارد و افزون بر شرح و تبيين مطالب متن، بيانگر مستندات و آدرس آيات و روايات و... است. | #:اين تصحيح، معتبر و بسيار ارزشمند است. تعليقات مصحح، توضيحات مفصل و سودمندى است كه بعد از متن اصلى درج شده است.<ref>همان، صفحه 119 - 204</ref>، ولى البته جنبه انتقادى ندارد و افزون بر شرح و تبيين مطالب متن، بيانگر مستندات و آدرس آيات و روايات و... است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۴: | ||
# أنصارى، خواجه عبدالله، [[منازل السائرين]]، مقدمه و تصحيح [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]]، تهران، دار العلم، 1417ق. | # أنصارى، خواجه عبدالله، [[منازل السائرين]]، مقدمه و تصحيح [[خواجوی، محمد|محمد خواجوى]]، تهران، دار العلم، 1417ق. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش