پرش به محتوا

ابن غانم، عبدالسلام بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
جز (جایگزینی متن - '‌‎ ق' به '‌‎ق')
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
خط ۳۳: خط ۳۳:
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE9960AUTHORCODE
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE9960AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>'''ابومحمد عبدالسلام بن احمد بن غانم''' در بيت‌المقدس زاده شد. از آنجا كه وفات او را قبل از 50 سالگى گزارش كرده‌اند، بى‌شك ولادتش را بايد پس از 628ق دانست. وى در آغاز جوانى به آموختن قرآن روى آورد و سپس علوم متداول زمان خود را فراگرفت و آنگاه به آثار و انديشه‌هاى صوفيانه جدش غانم بن على كه از مشايخ خانقاه صلاحيه و از صوفيان بنام بود، انس و الفت گرفت. گرايش به تصوف، وى را براى ورود به ميدان وعظ و خطابه آماده ساخت. نخستين مجالس وعظ او به درخواست پسرعمّش و در خلوت انجام گرفت. از آن پس مجالس وى با حضور برخى از خواص ادامه يافت تا اينكه كم‌كم آوازه‌اش بالا گرفت و به‌رغم ميل خود، مردم براى شنيدن سخنان او شتافتند. پس از مدتى بيت‌المقدس را به قصد مصر ترك كرد و در قاهره رحل اقامت افكند. در آنجا نيز مجالسى ترتيب داد و سخنانش چنان موردپسند مردم قرار گرفت كه در قاهره براى وى زاويه‌اى برپا كردند و از هيچ لطف و محبتى به او دريغ نورزيدند و او زندگى را تا پايان در آنجا سپرى كرد، اما اقامت در قاهره را به سبب دورى از پدر و خويشانش خوش نداشت و پيوسته به قدس و دمشق سفر مى‌كرد. وى در اثناى اين سفرها، در جامع اموى دمشق مجالس وعظ تشكيل مى‌داد كه جمعى از عالمان و زاهدان در آن شركت مى‌جستند. در سخنورى چنان مهارت داشت كه خطبه‌هاى مراسم عيد را في البداهه ايراد مى‌كرد. [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و ابن تغرى بردى سبك وى را در سخنورى همچون [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|عبدالرحمان ابن جوزى]] و امثال او دانسته‌اند.
 
 
'''ابومحمد عبدالسلام بن احمد بن غانم''' در بيت‌المقدس زاده شد. از آنجا كه وفات او را قبل از 50 سالگى گزارش كرده‌اند، بى‌شك ولادتش را بايد پس از 628ق دانست. وى در آغاز جوانى به آموختن قرآن روى آورد و سپس علوم متداول زمان خود را فراگرفت و آنگاه به آثار و انديشه‌هاى صوفيانه جدش غانم بن على كه از مشايخ خانقاه صلاحيه و از صوفيان بنام بود، انس و الفت گرفت. گرايش به تصوف، وى را براى ورود به ميدان وعظ و خطابه آماده ساخت. نخستين مجالس وعظ او به درخواست پسرعمّش و در خلوت انجام گرفت. از آن پس مجالس وى با حضور برخى از خواص ادامه يافت تا اينكه كم‌كم آوازه‌اش بالا گرفت و به‌رغم ميل خود، مردم براى شنيدن سخنان او شتافتند. پس از مدتى بيت‌المقدس را به قصد مصر ترك كرد و در قاهره رحل اقامت افكند. در آنجا نيز مجالسى ترتيب داد و سخنانش چنان موردپسند مردم قرار گرفت كه در قاهره براى وى زاويه‌اى برپا كردند و از هيچ لطف و محبتى به او دريغ نورزيدند و او زندگى را تا پايان در آنجا سپرى كرد، اما اقامت در قاهره را به سبب دورى از پدر و خويشانش خوش نداشت و پيوسته به قدس و دمشق سفر مى‌كرد. وى در اثناى اين سفرها، در جامع اموى دمشق مجالس وعظ تشكيل مى‌داد كه جمعى از عالمان و زاهدان در آن شركت مى‌جستند. در سخنورى چنان مهارت داشت كه خطبه‌هاى مراسم عيد را في البداهه ايراد مى‌كرد. [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] و ابن تغرى بردى سبك وى را در سخنورى همچون [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|عبدالرحمان ابن جوزى]] و امثال او دانسته‌اند.


ابن غانم در آثار خود همواره در تبيين مبانى تصوف كوشيده و به بررسى شرح حال سرآمدان اين مسلك پرداخته است. شايد بتوان او را از صوفيانى دانست كه شيوه اعتدال برگزيدند. وى سعى داشت با تأويلات بجا ميان شريعت و طريقت كه از ديدگاه او ظاهر و باطن دين است، سازش برقرار كند. به همين جهت بر [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] خرده مى‌گرفت كه چرا راز نگه نداشت و جان بر سر آن نهاد.
ابن غانم در آثار خود همواره در تبيين مبانى تصوف كوشيده و به بررسى شرح حال سرآمدان اين مسلك پرداخته است. شايد بتوان او را از صوفيانى دانست كه شيوه اعتدال برگزيدند. وى سعى داشت با تأويلات بجا ميان شريعت و طريقت كه از ديدگاه او ظاهر و باطن دين است، سازش برقرار كند. به همين جهت بر [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] خرده مى‌گرفت كه چرا راز نگه نداشت و جان بر سر آن نهاد.
خط ۴۴: خط ۴۱:
ابن غانم در پى سقوط از پرتگاهى در سال 678ق جان سپرد و در مقبره باب النصر در قاهره به خاک سپرده شد.
ابن غانم در پى سقوط از پرتگاهى در سال 678ق جان سپرد و در مقبره باب النصر در قاهره به خاک سپرده شد.


== آثار==
== آثار==#القول النفيس في تفليس ابليس؛
 
 
#القول النفيس في تفليس ابليس؛
#حل الرموز و مفاتيح الكنوز؛
#حل الرموز و مفاتيح الكنوز؛
#كشف الاسرار عن حِكم الطيور و الازهار؛
#كشف الاسرار عن حِكم الطيور و الازهار؛
خط ۶۲: خط ۵۶:
#شرح حال الاولياء و مناقب الاتقياء؛
#شرح حال الاولياء و مناقب الاتقياء؛


== منبع مقاله==
== منبع مقاله==دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، تهران، 1377، ج4، صص 354-355.== وابسته‌ها ==
 
 
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، تهران، 1377، ج4، صص 354-355.
 
 
== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}
{{وابسته‌ها}}


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش