۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ق' به 'ق') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE545AUTHORCODE | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE545AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div>'''ابن اَبّار ابوعبدالله محمد عبدالله قُضاعى اندلسى'''، (595-658ق)، كاتب، مورخ، محدث، اديب، شاعر و سياستمدار اندلسى است. افرادى كه از قبيله قضاعه يمن به اندلس كوچيده بودند، از ديرباز در محلى به نام «اُنده» در همسايگى بلنسيه مسكن داشتند. پدر ابن ابار و احتمالاً خود او نيز در همين محل به دنيا آمدند. وى دوران كودكى و نوجوانى را در اين شهر به سر برد و نزد پدرش، ابومحمد عبدالله كه دانشمندى اديب و عارفى كامل بود، قرآن و حديث و شعر و ادب و مقدمات و علوم متداول آن زمان را فراگرفت. | ||
'''ابن اَبّار ابوعبدالله محمد عبدالله قُضاعى اندلسى'''، (595-658ق)، كاتب، مورخ، محدث، اديب، شاعر و سياستمدار اندلسى است. افرادى كه از قبيله قضاعه يمن به اندلس كوچيده بودند، از ديرباز در محلى به نام «اُنده» در همسايگى بلنسيه مسكن داشتند. پدر ابن ابار و احتمالاً خود او نيز در همين محل به دنيا آمدند. وى دوران كودكى و نوجوانى را در اين شهر به سر برد و نزد پدرش، ابومحمد عبدالله كه دانشمندى اديب و عارفى كامل بود، قرآن و حديث و شعر و ادب و مقدمات و علوم متداول آن زمان را فراگرفت. | |||
پدر وى از هيچگونه حمايت و تشويق نسبت به وى فرو نمىگذاشت؛ آنچنانكه پيوسته آموختههاى او را بازپس مىطلبيد. وى سپس اجازه نقل و روايت همه کتابهاى خود را به او داد و حتى شايد از باب كسب اعتبار، در دو سالگى براى او از بعضى مشايخ خويش اجازه روايت حديث گرفت. | پدر وى از هيچگونه حمايت و تشويق نسبت به وى فرو نمىگذاشت؛ آنچنانكه پيوسته آموختههاى او را بازپس مىطلبيد. وى سپس اجازه نقل و روايت همه کتابهاى خود را به او داد و حتى شايد از باب كسب اعتبار، در دو سالگى براى او از بعضى مشايخ خويش اجازه روايت حديث گرفت. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۶: | ||
عاقبت، ابن ابار توانست رضايت سلطان را جلب كند و دوباره به دربار تونس بازگردد، اما سالى بيش نپاييد كه اطرافيان امير، از سر حسادت و خصومت، وى را از نفوذ و قدرت ابن ابّار بدگمان گردانيدند و با توطئههاى گوناگون - از جمله نسبت دادن اشعارى در هجو مستنصر و کتابى در دشنام به اميران تونس به وى - امير را از او بيمناك ساختند تا آنجا كه به فرمان او در روز 3 شنبه 20 محرم 658ق، زير شكنجه كشته شد و روز بعد، همه نوشتهها و کتابهايش را روى جسد قطعه قطعه شدهاش گرد آوردند و به آتش كشيدند. | عاقبت، ابن ابار توانست رضايت سلطان را جلب كند و دوباره به دربار تونس بازگردد، اما سالى بيش نپاييد كه اطرافيان امير، از سر حسادت و خصومت، وى را از نفوذ و قدرت ابن ابّار بدگمان گردانيدند و با توطئههاى گوناگون - از جمله نسبت دادن اشعارى در هجو مستنصر و کتابى در دشنام به اميران تونس به وى - امير را از او بيمناك ساختند تا آنجا كه به فرمان او در روز 3 شنبه 20 محرم 658ق، زير شكنجه كشته شد و روز بعد، همه نوشتهها و کتابهايش را روى جسد قطعه قطعه شدهاش گرد آوردند و به آتش كشيدند. | ||
== آثار == | == آثار ==لازم به ذكر است كه تشابه اسمى ابن ابار با ابوجعفر احمد خولانى اشبيلى (م 430 يا 433ق)، شاعر و اديب و نويسنده معروف قرن 5ق، ملقّب به ابن الابار باعث گرديده است كه بعضى از آثار هريك از اين دو، به ديگرى نسبت داده شود؛ بنابراين، مىتوان در انتساب برخى از اين آثار به ابن ابار با ديده ترديد نگريست. | ||
لازم به ذكر است كه تشابه اسمى ابن ابار با ابوجعفر احمد خولانى اشبيلى (م 430 يا 433ق)، شاعر و اديب و نويسنده معروف قرن 5ق، ملقّب به ابن الابار باعث گرديده است كه بعضى از آثار هريك از اين دو، به ديگرى نسبت داده شود؛ بنابراين، مىتوان در انتساب برخى از اين آثار به ابن ابار با ديده ترديد نگريست. | |||
مشهورترين آثار شناختهشده وى | مشهورترين آثار شناختهشده وى | ||
خط ۷۵: | خط ۶۹: | ||
#المعجم في اصحاب القاضى الصدفى. | #المعجم في اصحاب القاضى الصدفى. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله ==فشاركى، محمدعلى لسانى، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 2، ص622.== وابستهها == | ||
فشاركى، محمدعلى لسانى، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 2، ص622. | |||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش