۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ق' به 'ق') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE727AUTHORCODE | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE727AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div>'''ابن باجه، ابوبكر محمد بن يحيى بن الصائغ التُجيبى'''، مشهور به ابن باجه (د 533ق)، فيلسوف، دانشمند، شاعر و دولتمرد اندلسى و يكى از چند چهره فلسفى درخشان جهان اسلام است. | ||
'''ابن باجه، ابوبكر محمد بن يحيى بن الصائغ التُجيبى'''، مشهور به ابن باجه (د 533ق)، فيلسوف، دانشمند، شاعر و دولتمرد اندلسى و يكى از چند چهره فلسفى درخشان جهان اسلام است. | |||
«باجه»، در گويش اندلسيان به معناى نقره بوده است. پدر ابن باجه ظاهراً زرگر بوده است. [[ابن خلدون]]، هنگامى كه از فيلسوفان بزرگ اسلامى سخن مىگويد، نام او را در كنار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مىآورد. زادگاه وى شهر سرقسطه (ساراگوسا) است، ولى تاريخ تولد وى شناخته نيست؛ بااينهمه، چون به گواهى بيشتر تاريخنگارانى كه به زندگى و سرگذشت ابن باجه پرداختهاند، وى در 533ق، در شهر فاس مراكش درگذشته است و بنا بر گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، ابن باجه هنگام مرگ، جوان بوده است، پس مىتوان گفت كه وى نزديك به پايان سده 5ق زاده شده است. اين تاريخ را مىتوان احتمالاً در حدود 478ق دانست كه همزمان با پايان حكومت و نيز مرگ ابوعامر يوسف بن احمد اول فرزند هود ملقب به المؤتمن (474 - 478ق)، از ملوكالطوايف بنو هود در شهر سرقسطه بوده است. | «باجه»، در گويش اندلسيان به معناى نقره بوده است. پدر ابن باجه ظاهراً زرگر بوده است. [[ابن خلدون]]، هنگامى كه از فيلسوفان بزرگ اسلامى سخن مىگويد، نام او را در كنار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مىآورد. زادگاه وى شهر سرقسطه (ساراگوسا) است، ولى تاريخ تولد وى شناخته نيست؛ بااينهمه، چون به گواهى بيشتر تاريخنگارانى كه به زندگى و سرگذشت ابن باجه پرداختهاند، وى در 533ق، در شهر فاس مراكش درگذشته است و بنا بر گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، ابن باجه هنگام مرگ، جوان بوده است، پس مىتوان گفت كه وى نزديك به پايان سده 5ق زاده شده است. اين تاريخ را مىتوان احتمالاً در حدود 478ق دانست كه همزمان با پايان حكومت و نيز مرگ ابوعامر يوسف بن احمد اول فرزند هود ملقب به المؤتمن (474 - 478ق)، از ملوكالطوايف بنو هود در شهر سرقسطه بوده است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۵: | ||
ابن باجه سرانجام در رمضان 533 / مه 1139، در شهر فاس درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. در برخى منابع گفته مىشود كه ابن باجه در اثر خوردن خوراك بادنجان كه از سوى دشمنانش در آن زهر ريخته شده بود، مسموم گرديد و اين دشمن همان عبدالملك بن زهر معرفى مىشود. | ابن باجه سرانجام در رمضان 533 / مه 1139، در شهر فاس درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. در برخى منابع گفته مىشود كه ابن باجه در اثر خوردن خوراك بادنجان كه از سوى دشمنانش در آن زهر ريخته شده بود، مسموم گرديد و اين دشمن همان عبدالملك بن زهر معرفى مىشود. | ||
== آثار== | == آثار==ابن باجه، علىرغم زندگى پرحادثه و پرداختن به كارهاى سياسى، نويسندهاى پربار بوده است، اما از سوى ديگر، شايد به علت همان گرفتارىها، بيشتر نوشتههاى بازماندهاش، يا ناقص و ناتمام است يا مجموعهاى از رسالههاى كوچك. از اين ميان نيز، بيشتر آثار در دست او تعاليقى است بر نوشتههاى ارسطو. نوشتههاى اصيل وى، فقط چند رساله ناتمام را در بر مىگيرد كه با وجود اين، نمايانگر ذهن فلسفى درخشان و مبتكر وى است. | ||
ابن باجه، علىرغم زندگى پرحادثه و پرداختن به كارهاى سياسى، نويسندهاى پربار بوده است، اما از سوى ديگر، شايد به علت همان گرفتارىها، بيشتر نوشتههاى بازماندهاش، يا ناقص و ناتمام است يا مجموعهاى از رسالههاى كوچك. از اين ميان نيز، بيشتر آثار در دست او تعاليقى است بر نوشتههاى ارسطو. نوشتههاى اصيل وى، فقط چند رساله ناتمام را در بر مىگيرد كه با وجود اين، نمايانگر ذهن فلسفى درخشان و مبتكر وى است. | |||
مجموعههاى دستنوشتهاى كه تاكنون از آثار ابن باجه شناخته شده، اينهاست: | مجموعههاى دستنوشتهاى كه تاكنون از آثار ابن باجه شناخته شده، اينهاست: | ||
خط ۷۰: | خط ۶۴: | ||
#مجموعه تاشكند. | #مجموعه تاشكند. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله ==دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص66، شرفالدين خراسانى (شرف).== وابستهها == | ||
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص66، شرفالدين خراسانى (شرف). | |||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش