پرش به محتوا

کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
وى از همان اوان كودكى به تحصيل علوم دينى پرداخت. در آغاز، مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگان كسب دانش كرد و به مرتبت والايى از علم و عمل نائل آمد.
وى از همان اوان كودكى به تحصيل علوم دينى پرداخت. در آغاز، مقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگان كسب دانش كرد و به مرتبت والايى از علم و عمل نائل آمد.


در عظمت و بزرگوارى او همين قدر بس كه آية الله العظمى سيد مهدى بحر العلوم او را به عنوان مرجع عام شيعه معرفى مى‌كرد و حتى امر فرمود به اهل بيت خود كه از شيخ جعفر تقليد نمايد.  
در عظمت و بزرگوارى او همين قدر بس كه [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|آية الله العظمى سيد مهدى بحر العلوم]] او را به عنوان مرجع عام شيعه معرفى مى‌كرد و حتى امر فرمود به اهل بيت خود كه از شيخ جعفر تقليد نمايد.  


شيخ جعفر کاشف‌الغطاء مى‌گفت: اگر تمام كتابهاى فقه را با آب بشويند من مى‌توانم همه ابواب آن را از طهارت تا ديات از حفظ بنويسم.
شيخ جعفر کاشف‌الغطاء مى‌گفت: اگر تمام كتابهاى فقه را با آب بشويند من مى‌توانم همه ابواب آن را از طهارت تا ديات از حفظ بنويسم.


كاشف الغطا معاصر با آيت الله سيد على طباطبائى (خواهر زاده وحيد بهبهانى، متوفى 1331 ق) است كه يك دوره فقه استدلالى كامل را تدوين كرد و در ترتيب ابواب آن به ابتكارات جالبى دست زد.  
كاشف الغطا معاصر با [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|آيت الله سيد على طباطبائى]] (خواهر زاده وحيد بهبهانى، متوفى 1331 ق) است كه يك دوره فقه استدلالى كامل را تدوين كرد و در ترتيب ابواب آن به ابتكارات جالبى دست زد.  


همچنين از معاصرين او آيت الله مولى مهدى نراقى كاشانى است كه يكى از فقهاى برجسته و بنام بوده و مرجعيت داشته است.  
همچنين از معاصرين او [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|آيت الله مولى مهدى نراقى كاشانى]] است كه يكى از فقهاى برجسته و بنام بوده و مرجعيت داشته است.  


==خصوصيات اخلاقى:==
==خصوصيات اخلاقى:==
خط ۶۹: خط ۶۹:
هميشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش مى‌كرد.
هميشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش مى‌كرد.


ميرزاى نورى (ره) در مستدرك مى‌نويسد: سيد مرتضى نجفى كه مرد عادل و با تقوى و فرد مورد اعتمادى است و در اوايل عمرش شيخ جعفر را درك كرده بود، به من گفت: روزى شيخ جعفر براى نماز ظهر تاخير كرد و به مسجد نيامد مردم كه از آمدن شيخ نا اميد شدند، شروع كردند نماز را فرادى خواندند چيزى نگذشته بود كه شيخ وارد مسجد شد و با ناراحتى مردم را سرزنش كرد كه چرا نماز را فرادى مى‌خوانيد؟  
[[نوری، حسین بن محمدتقی|ميرزاى نورى (ره)]] در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] مى‌نويسد: سيد مرتضى نجفى كه مرد عادل و با تقوى و فرد مورد اعتمادى است و در اوايل عمرش شيخ جعفر را درك كرده بود، به من گفت: روزى شيخ جعفر براى نماز ظهر تاخير كرد و به مسجد نيامد مردم كه از آمدن شيخ نا اميد شدند، شروع كردند نماز را فرادى خواندند چيزى نگذشته بود كه شيخ وارد مسجد شد و با ناراحتى مردم را سرزنش كرد كه چرا نماز را فرادى مى‌خوانيد؟  


مگر يك نفر عادل بين شما نيست كه به او اقتدا كنيد؟  
مگر يك نفر عادل بين شما نيست كه به او اقتدا كنيد؟  
خط ۹۹: خط ۹۹:
شيخ جعفر كاشف‌الغطا، فقيه بزرگ و مجتهد وارسته در عصر خويش بوده است كه چندى از بزرگان او را چنين توصيف مى‌كنند.
شيخ جعفر كاشف‌الغطا، فقيه بزرگ و مجتهد وارسته در عصر خويش بوده است كه چندى از بزرگان او را چنين توصيف مى‌كنند.


- مرحوم استاد ميرزا حسين نورى، صاحب مستدرك الوسائل (ره ) اين چنين كاشف الغطا را ستايش مى‌كند و توصيف مى‌نمايد: درست است در هر عصر، عالمان بزرگى داشته‌ايم كه از نظر علم و تقوى كم نظير بوده و همتايى نداشتند، ولى امروز سخن از شخصيتى است عاليقدر و بزرگ مرتبه كه با كتاب ارزنده كشف الغطا خود، فقه و دشوارى‌هاى فقه را شكافت همانند كشتى كه حباب دريا را مى‌شكافد. نام آن بزرگوار جعفر بن شيخ خضر جناجى نجفى و معروف به كاشف الغطا است.
- مرحوم استاد [[نوری، حسین بن محمدتقی|ميرزا حسين نورى]]، صاحب مستدرك الوسائل (ره ) اين چنين كاشف الغطا را ستايش مى‌كند و توصيف مى‌نمايد: درست است در هر عصر، عالمان بزرگى داشته‌ايم كه از نظر علم و تقوى كم نظير بوده و همتايى نداشتند، ولى امروز سخن از شخصيتى است عاليقدر و بزرگ مرتبه كه با كتاب ارزنده كشف الغطا خود، فقه و دشوارى‌هاى فقه را شكافت همانند كشتى كه حباب دريا را مى‌شكافد. نام آن بزرگوار جعفر بن شيخ خضر جناجى نجفى و معروف به كاشف الغطا است.


و در جاى ديگر مى‌نويسد:
و در جاى ديگر مى‌نويسد:
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
بزرگ بزرگان، شمشير برّان اسلام، استاد پژوهش و تحقيق، آيت عجيب خداوند كه عقول از درك آن قاصرند و زبان‌ها لال. اگر به علم و دانش او بنگرى، كتاب كشف الغطايش كه در هنگام سفر نوشته است، تو را از امرى سترگ با خبر مى‌سازد و از مقامى والا در مراتب علوم دينى او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه مى‌كند.  
بزرگ بزرگان، شمشير برّان اسلام، استاد پژوهش و تحقيق، آيت عجيب خداوند كه عقول از درك آن قاصرند و زبان‌ها لال. اگر به علم و دانش او بنگرى، كتاب كشف الغطايش كه در هنگام سفر نوشته است، تو را از امرى سترگ با خبر مى‌سازد و از مقامى والا در مراتب علوم دينى او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه مى‌كند.  


- صاحب مفتاح الكرامة در مقدمه كتابش او را به عنوان امام، علا مه مورد اعتماد و مقدس و بزرگترين دانشمند مى‌ستايد.
- [[حسینی عاملی، محمدجواد بن محمد|صاحب مفتاح الكرامة]] در مقدمه كتابش او را به عنوان امام، علا مه مورد اعتماد و مقدس و بزرگترين دانشمند مى‌ستايد.


- در روضات الجنات چنين آمده است: او از استادان بزرگ فقه و كلام بود كه به احكام دين آشنايى و معرفت كامل داشت و مذهب را همواره ترويج مى‌كرد مورد تقدير و احترام خاص و عام بود، در چشم بزرگان بزرگ مى‌نمود، در امر به معروف و نهى از منكر بسيار جدى و كوشا، و در كشاكش روزگار ثابت و استوار بود.
- در [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] چنين آمده است: او از استادان بزرگ فقه و كلام بود كه به احكام دين آشنايى و معرفت كامل داشت و مذهب را همواره ترويج مى‌كرد مورد تقدير و احترام خاص و عام بود، در چشم بزرگان بزرگ مى‌نمود، در امر به معروف و نهى از منكر بسيار جدى و كوشا، و در كشاكش روزگار ثابت و استوار بود.


عرب و عجم از او فرمان مى‌بردند و اوامرش را به جان و دل مى‌خريدند. در دين و دنيا بر همطرازانش تفوق و برترى داشت. در خانواده‌اى كه به علم شهرت نداشت، پيدا شد، ولى بزرگترين عالم عصر شد. در عين حال كه وقار و هيبت و قدرت داشت، داراى تواضع و فروتنى و ملاطفت بسيار بود. در هيات ظاهريش با ديگران تفاوتى نداشت. او انسانى شجاع و نيرومند در دين، و داراى همتى والا بود. گويند در آغاز طلبگى آن قدر فقير و تهى‌دست بود كه با نماز و روزه استيجارى زندگى روزمره خود را مى‌گذراند و با همين وضع درس مى‌خواند و تحصيل علم مى‌كرد.  
عرب و عجم از او فرمان مى‌بردند و اوامرش را به جان و دل مى‌خريدند. در دين و دنيا بر همطرازانش تفوق و برترى داشت. در خانواده‌اى كه به علم شهرت نداشت، پيدا شد، ولى بزرگترين عالم عصر شد. در عين حال كه وقار و هيبت و قدرت داشت، داراى تواضع و فروتنى و ملاطفت بسيار بود. در هيات ظاهريش با ديگران تفاوتى نداشت. او انسانى شجاع و نيرومند در دين، و داراى همتى والا بود. گويند در آغاز طلبگى آن قدر فقير و تهى‌دست بود كه با نماز و روزه استيجارى زندگى روزمره خود را مى‌گذراند و با همين وضع درس مى‌خواند و تحصيل علم مى‌كرد.  


- از استاد اعظم شيخ مرتضى انصارى نقل شده است كه فرمود: اگر كسى آن قواعد و اصولى را كه شيخ جعفر در كتاب كشف الغطايش جا داده است بداند، نزد من مجتهد خواهد بود.
- از [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|استاد اعظم شيخ مرتضى انصارى]] نقل شده است كه فرمود: اگر كسى آن قواعد و اصولى را كه شيخ جعفر در كتاب كشف الغطايش جا داده است بداند، نزد من مجتهد خواهد بود.


- شيخ عبدالحسين تهرانى (ره) مى‌گويد: اگر مواظبت او را بر سنن و آداب و احكام ببينى و عبادت و مناجاتش را در سحرگاهان بشنوى، و گريه و زاريش را در دل شب بنگرى، مى‌بينى از همان كسانى است كه امير المؤمنين (ع ) براى يكى از اصحابش به نام احنف بن قيس تعريف مى‌كرد و تو را به شگفتى خواهد وا داشت. هنگامى كه ببينى او با آن مكانت و منزلت و همچنين با آن هيبت و وقارش در راه خدمت به بينوايان و بيچارگان و تهى‌دستان قرار دارد و در اين راه مايه مى‌گذارد و همواره در صدد چاره‌جويى براى مستمندان و فقيران است، و در اين باره داستانهاى زيادى از او نقل مى‌كنند كه اگر در يك جا گردآورى شود، كتابى ظريف خواهد بود.
- شيخ عبدالحسين تهرانى (ره) مى‌گويد: اگر مواظبت او را بر سنن و آداب و احكام ببينى و عبادت و مناجاتش را در سحرگاهان بشنوى، و گريه و زاريش را در دل شب بنگرى، مى‌بينى از همان كسانى است كه امير المؤمنين (ع ) براى يكى از اصحابش به نام احنف بن قيس تعريف مى‌كرد و تو را به شگفتى خواهد وا داشت. هنگامى كه ببينى او با آن مكانت و منزلت و همچنين با آن هيبت و وقارش در راه خدمت به بينوايان و بيچارگان و تهى‌دستان قرار دارد و در اين راه مايه مى‌گذارد و همواره در صدد چاره‌جويى براى مستمندان و فقيران است، و در اين باره داستانهاى زيادى از او نقل مى‌كنند كه اگر در يك جا گردآورى شود، كتابى ظريف خواهد بود.
۸۵

ویرایش