۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ي' به '، ي') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(غنی سازی متن) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03189J1.jpg|بندانگشتی|مناهل العرفان فی علوم القرآن]] | [[پرونده:NUR03189J1.jpg|بندانگشتی|مناهل العرفان فی علوم القرآن]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |مناهل العرفان فی علوم القرآن | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[زرقانی، محمد عبدالعظیم]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 69/5 /ز4م8 1300 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |قرآن - علوم قرآنی | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار إحياء التراث العربي | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishYear" | | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE3189AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''مناهل العرفان في علوم القرآن''' تألیف استاد [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظيم زرقانى]] | |||
مرورى نه چندان دقيق و كامل بر آثار جامعى كه در قرن چهاردهم در رشتۀ علوم قرآنى به رشتۀ تحرير در آمده، نشان مىدهد كه ظاهرا مناهل العرفان سومين كتاب جامع در اين رشته است. | |||
پيش از زرقانى، محمد على سلامة المصرى(؟-1362) با تدوين كتاب «منهج العرفان فى علوم القرآن» و شيخ طاهر جزايرى با تأليف كتاب «التبيان فى علوم القرآن» بر وى سبقت جستهاند.ظاهرا كتاب «التبيان فى علوم القرآن» از عمق و جامعيت بيشترى نسبت به كتاب محمد على سلامه برخوردار است، زيرا زرقانى در كتاب خود از آن سود برده و در موارد بسيارى بدان استناد كرده است، اما در هيچ كجا از كتاب «منهج العرفان» محمد على سلامه ياد نكرده است.متأسفانه كتاب «التبيان فى علوم القرآن» در دسترس اين جانب نيست، لذانمىتوان دربارۀ جامعيت آن قضاوت درستى داشت، اما نام دوم كتاب، يعنی «التبيان لبعض المباحث المتعلقة بالقرآن» نشان مىدهد كه ظاهرا همۀ مباحث علوم قرآنى را شامل نيست. | |||
علاوه بر اين، بعدها اهل نظر به اندازۀ كتاب مناهل از آن استقبال نكردهاند.به ويژه نويسندگان ايرانى هر جا به كتاب جزايرى استناد جستهاند، مرجعشان مناهل بوده است.بنابراين، اگر فضل تقدم با شيخ طاهر جزايرى و محمد على سلامه است، فضل تأليف كتابى معتبرتر و جامعتر در زمينۀ علوم قرآنى از آن زرقانى است. | |||
== ساختار == | |||
زرقانى اهم مسائل علوم قرآنى را طى هفده مبحث در دو جلد بررسى كرده است. | |||
== | |||
== گزارش محتوا == | |||
وى در اين كتاب كوشيده است ضمن پاى بندى به آراء و نظريات عالمان سلف، هم چون زركشى، [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] و به ويژه سيوطى، نيازها و مقتضيات جديد را نيز در زمينۀ علوم قرآنى مد نظر قرار دهد.از اين رو مسائل مختلف علوم قرآنى را با سبك و اسلوبى جديد و در عين حال عالمانه مطرح مىكند و نهايتا تأليفى جامع و گسترده از آراى عالمان و نظريات نقادانۀ خود به دست مىدهد.زرقانى در هر مبحث شبهات و طعنها و خردهگيرىهاى مخالفان را به تفصيل مطرح مىسازد و بدان پاسخ مىگويد.هر چند وى نامى از صاحبان آراء مخالف به ميان نمىآورد، اما بر خوانندۀ مطلع روشن است كه مطالب مذكور را عمدتا مستشرقان و اسلام شناسان غربى در دو سه قرن اخير مطرح كردهاند.اين خود نشان دهندۀ آگاهى و اطلاع زرقانى از آراء و نظريات عالمان غربى در زمينۀ علوم قرآنى و فضاى فكرى-فرهنگى حاكم بر زمان خويش است. | |||
هر چند مؤلف در كتاب به حفظ محدودۀ بحث كه همان علوم قرآنى است ملتزم بوده و همه جا سعى داشته از طرح مباحث اضافى و خارج از موضوع خوددارى كند، اما ضرورت پاسخ گويى به شبهات، وى را ناگزير ساخته است چه در اصل بحث و به عنوان زمينه سازى و چه در پاسخ به شبهات، در پايان هر مبحث، مسائلى از علوم مختلف اسلامى، هم چون علم الحديث، كلام، اصول و حتى فقه را مطرح مىسازد.احاطه و اشراف زرقانى و ابتكارى كه در تنظيم و تبويب مباحث به كار بسته، موجب شده است اين تنوع و تعدد(البته جز در موارد اندك) كمتر به انسجام و روانى و وحدت موضوعى كتاب لطمه وارد سازد و در مجموع در دانش علوم قرآنى اثرى پديد آيد كه مرزها و نقاط اشتراك اين علم با ساير علوم اسلامى به روشنى تصوير شود. | هر چند مؤلف در كتاب به حفظ محدودۀ بحث كه همان علوم قرآنى است ملتزم بوده و همه جا سعى داشته از طرح مباحث اضافى و خارج از موضوع خوددارى كند، اما ضرورت پاسخ گويى به شبهات، وى را ناگزير ساخته است چه در اصل بحث و به عنوان زمينه سازى و چه در پاسخ به شبهات، در پايان هر مبحث، مسائلى از علوم مختلف اسلامى، هم چون علم الحديث، كلام، اصول و حتى فقه را مطرح مىسازد.احاطه و اشراف زرقانى و ابتكارى كه در تنظيم و تبويب مباحث به كار بسته، موجب شده است اين تنوع و تعدد(البته جز در موارد اندك) كمتر به انسجام و روانى و وحدت موضوعى كتاب لطمه وارد سازد و در مجموع در دانش علوم قرآنى اثرى پديد آيد كه مرزها و نقاط اشتراك اين علم با ساير علوم اسلامى به روشنى تصوير شود. | ||
خط ۷۱: | خط ۵۹: | ||
مناهل در واقع كتابى درسى است و به منظور تدريس در رشتۀ تبليغ و ارشاد دانشگاه الازهر نگاشته شده است.به رغم اين، شيوۀ بحث و نحوۀ بيان مطالب به گونهاى است كه براى عموم علاقهمندان به علوم قرآنى سودمند و قابل استفاده است.مؤلف، خود در مقدمۀ كتاب تصريح مىكند كه كوشيده است: «با يكسان سازى و هموار ساختن شيوۀ بحث، نياز دانشجويان الازهر و انتظار خوانندگان غير حوزوى را در هم آميزد».اين تلاش از آن روست كه نويسندۀ كتاب، مسلمانان عصر خود را گرفتار ناملايمات و دردها مىداند<ref>همان،333/2</ref>وى در جاى جاى كتاب، به تلاش ملحدان و دشمنان دين در مشوب ساختن افكار جوانان مسلمان اشاره دارد.لذا مى كوشد تا كتابى فراهم آورد كه براى دانش آموختگان نظام جديد آموزش نيز مفيد و قابل استفاده باشد. | مناهل در واقع كتابى درسى است و به منظور تدريس در رشتۀ تبليغ و ارشاد دانشگاه الازهر نگاشته شده است.به رغم اين، شيوۀ بحث و نحوۀ بيان مطالب به گونهاى است كه براى عموم علاقهمندان به علوم قرآنى سودمند و قابل استفاده است.مؤلف، خود در مقدمۀ كتاب تصريح مىكند كه كوشيده است: «با يكسان سازى و هموار ساختن شيوۀ بحث، نياز دانشجويان الازهر و انتظار خوانندگان غير حوزوى را در هم آميزد».اين تلاش از آن روست كه نويسندۀ كتاب، مسلمانان عصر خود را گرفتار ناملايمات و دردها مىداند<ref>همان،333/2</ref>وى در جاى جاى كتاب، به تلاش ملحدان و دشمنان دين در مشوب ساختن افكار جوانان مسلمان اشاره دارد.لذا مى كوشد تا كتابى فراهم آورد كه براى دانش آموختگان نظام جديد آموزش نيز مفيد و قابل استفاده باشد. | ||
== | ==وضعيت كتاب== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۹۲: | ||
#:خلاصۀ توجيه طنطاوى در تفسير وى چنين است:حروف مقطعه مشتمل بر 14 حرف يعنى نيمى از 28 حرف الفباى عربى است.عدد 14 مبناى نظم جهان آفرينش است مفاصل هر دست، مهرههاى فوقانى و تحتانى ستون فقرات انسان، مهرههاى ستون فقرات حيواناتى كه از خلقت كامل برخوردارند و بچهزا هستند مانند: گاو، شتر، استر و...، مهرهاى دم حيواناتى كه دمى طويل دارند، تعداد حروف شمسى و قمرى در الفباى عربى و منازل شمالى و جنوبى ماه، هر يك 14 عدد هستند.خداوند با به كار بردن 14 حرف در حروف مقطعه در واقع اعلام مىفرمايد:قرآن با آفرينش هماهنگ و از ناحيه خالق حكيم اين جهان است<ref>همان،227/1</ref> | #:خلاصۀ توجيه طنطاوى در تفسير وى چنين است:حروف مقطعه مشتمل بر 14 حرف يعنى نيمى از 28 حرف الفباى عربى است.عدد 14 مبناى نظم جهان آفرينش است مفاصل هر دست، مهرههاى فوقانى و تحتانى ستون فقرات انسان، مهرههاى ستون فقرات حيواناتى كه از خلقت كامل برخوردارند و بچهزا هستند مانند: گاو، شتر، استر و...، مهرهاى دم حيواناتى كه دمى طويل دارند، تعداد حروف شمسى و قمرى در الفباى عربى و منازل شمالى و جنوبى ماه، هر يك 14 عدد هستند.خداوند با به كار بردن 14 حرف در حروف مقطعه در واقع اعلام مىفرمايد:قرآن با آفرينش هماهنگ و از ناحيه خالق حكيم اين جهان است<ref>همان،227/1</ref> | ||
#:واضح است كه اين شباهت يابىهاى محدود ميان تعداد حروف به كار رفته در حروف مقطعه با پديدههاى طبيعى، نه تنها دليلى بر اثبات مدعاى مذكور نيست بلكه شاهد و قرينهاى نيز براى آن به شمار نمىآيد.آرايى از اين دست بيانگر فضاى علم زدهاى است كه بر محيط و عصر نويسنده حاكم است و تفسير طنطاوى نمونۀ بارز چنين گرايشى است.زرقانى خود در جايى ديگر به خوانندگان تنبه مىدهد كه قرآن كتاب هدايت و اعجاز است و زياده روى در تطبيق قرآن با علوم تجربى بر خلاف آيه بودن قرآن است و مفسر را از حيطه تفسير خارج مىكند<ref>همان،2، مبحث التفسير و المفسرون</ref> | #:واضح است كه اين شباهت يابىهاى محدود ميان تعداد حروف به كار رفته در حروف مقطعه با پديدههاى طبيعى، نه تنها دليلى بر اثبات مدعاى مذكور نيست بلكه شاهد و قرينهاى نيز براى آن به شمار نمىآيد.آرايى از اين دست بيانگر فضاى علم زدهاى است كه بر محيط و عصر نويسنده حاكم است و تفسير طنطاوى نمونۀ بارز چنين گرايشى است.زرقانى خود در جايى ديگر به خوانندگان تنبه مىدهد كه قرآن كتاب هدايت و اعجاز است و زياده روى در تطبيق قرآن با علوم تجربى بر خلاف آيه بودن قرآن است و مفسر را از حيطه تفسير خارج مىكند<ref>همان،2، مبحث التفسير و المفسرون</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
خط ۱۲۶: | خط ۹۸: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
بينات، سال سوم، شماره 10، ص 46-139، محسن آرمين. | بينات، سال سوم، شماره 10، ص 46-139، محسن آرمين. | ||
ویرایش