۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '؛چ' به '؛ چ') |
جز (جایگزینی متن - '،ي' به '، ي') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] در «ارشاد الاريب الى معرفة الاديب»(379/1) مىنويسد كه ابن اعثم «مورخ است و شيعى مذهب نوراللّه شوشترى (مجالس المؤمنين،278/1)ابن اعثم را شافعى مىداند.بوده و نزد اهل حديث ضعيف شمرده مىشود.» اينك بايد ديد چرا [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] وى را نزد اهل حديث به ضعف نسبت مىدهد.آيا در جملۀ «كان شيعيا و هو عند اهل الحديث ضعيف» رابطهاى ميان اجزاى جمله هست؟نويسندهاى چنين دقيق و باريك بين و محقّق، همان به گناه شيعه بودن، بايد ضعيف شمرده شود؟ اينكه تعصبات مذهبى همواره-حتّى در ميان محقّقان و نويسندگان-مايۀ تهمت زنى بوده قابل انكار نيست.آيا آنچه مرحوم محمّد پروين گنابادى در شرح حال [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] مىآورد، نمىتواند يكى از انگيزههاى قضاوت منفى حموى دربارۀ ابن اعثم انگاشته شود؟ | [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] در «ارشاد الاريب الى معرفة الاديب»(379/1) مىنويسد كه ابن اعثم «مورخ است و شيعى مذهب نوراللّه شوشترى (مجالس المؤمنين،278/1)ابن اعثم را شافعى مىداند.بوده و نزد اهل حديث ضعيف شمرده مىشود.» اينك بايد ديد چرا [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] وى را نزد اهل حديث به ضعف نسبت مىدهد.آيا در جملۀ «كان شيعيا و هو عند اهل الحديث ضعيف» رابطهاى ميان اجزاى جمله هست؟نويسندهاى چنين دقيق و باريك بين و محقّق، همان به گناه شيعه بودن، بايد ضعيف شمرده شود؟ اينكه تعصبات مذهبى همواره-حتّى در ميان محقّقان و نويسندگان-مايۀ تهمت زنى بوده قابل انكار نيست.آيا آنچه مرحوم محمّد پروين گنابادى در شرح حال [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] مىآورد، نمىتواند يكى از انگيزههاى قضاوت منفى حموى دربارۀ ابن اعثم انگاشته شود؟ | ||
«وى در ضمن اين سفرها با دانشمندان و محدّثان و قاريان و ديگر عالمان ديدارها كرده و از محضر آنان سودها برگرفته و گاه نيز به مناظره و بحث مىپرداخته است.صاحب معجم المطبوعات معجم المطبوعات العربية و | «وى در ضمن اين سفرها با دانشمندان و محدّثان و قاريان و ديگر عالمان ديدارها كرده و از محضر آنان سودها برگرفته و گاه نيز به مناظره و بحث مىپرداخته است.صاحب معجم المطبوعات معجم المطبوعات العربية و المعربة، يوسف اليان سركيس،1928 مصر، ج 2، ص1941.مىنويسد:وى به علّت مطالعۀ برخى از کتابهاى خوارج تعصّب شديدى بر ضد على عليهالسّلام داشت؛ چه، معتقدات خوارج سخت در ذهن وى ريشه دوانيده بود.از اين رو هنگامى كه در سال 613 در دمشق بود با يكى از علويان كه به مهر على تعصّب داشت، مناظره مىكرد و ميان آن دو سخنانى رد و بدل شد كه نسبت دادن آنها به على(ع) ناروا بود. بدين سبب مردم آن شهر به مخالفت شديد با وى برخاستند و نزديك بود به كشتن وى دست يازند، امّا ياقوت از بيم جان از آنجا گريخت و در حال بيم و هراس سخت به حلب رفت و از آنجا هم شهر به شهر مىگشت تا به خراسان رسيد.» برگزيدۀ مشترك [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]]، ترجمۀ محمّد پروين گنابادى، ص9، به نقل راهنماى کتاب(سال 19، ش 4-6، ص457)، مقالۀ محمّد حسين روحانى. | ||
==ابن اعثم شاعر== | ==ابن اعثم شاعر== | ||
به طورى كه از متن کتاب حاضر و ديگر منابع تاريخى و ادبى بر مىآيد،ابن اعثم، شاعر نيز بوده و اشعارى چند از او به يادگار مانده است.وى در بعضى از مطالب کتاب، بنا به موقعيت قضايا و حوادث تاريخى، ابياتى چند با عنوان «لمؤلفه» به متن افزوده است كه حكايت از تبحرّ و دقّت نظر وى دارد.علاوه بر | به طورى كه از متن کتاب حاضر و ديگر منابع تاريخى و ادبى بر مىآيد،ابن اعثم، شاعر نيز بوده و اشعارى چند از او به يادگار مانده است.وى در بعضى از مطالب کتاب، بنا به موقعيت قضايا و حوادث تاريخى، ابياتى چند با عنوان «لمؤلفه» به متن افزوده است كه حكايت از تبحرّ و دقّت نظر وى دارد.علاوه بر اينها، ياقوت دو بيت شعر زير را كه ابن اعثم براى ابوالحسن بن سلاّمى بيهقى انشاء كرده، آورده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''إذا اعتذر الصّديق إليك يوما''|2=''من التقصير عذر أخ مقرّ''}} | {{ب|''إذا اعتذر الصّديق إليك يوما''|2=''من التقصير عذر أخ مقرّ''}} |
ویرایش