۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
پدر بزرگوار امام، «آقا مصطفى» از علما و چهرههاى درخشان منطقه خمين بود. او تحصيلات عاليه علوم دينى را در نجف و سامرا به انجام رسانده و پس از بازگشت به خمين، به نشر احكام اسلام، رسيدگى به خواستههاى مردم و حمايت از مظلومان در برابر برخى خوانين ستمگر مىپرداخت. وى سرانجام در زمستان 1281ش12/ ذىالقعده 1320ق، در راه «خمين - اراك» به دست اشرار محلى به شهادت رسيد.<ref>همان، ص88، 90 و 122</ref>. بدن مطهر او به نجف اشرف برده شد و در جوار حرم مطهر امير مؤمنان على(ع) آرام گرفت. روحالله كوچك (حضرت امام) كه در آن زمان، تنها پنج ماه از بهار زندگىاش گذشته بود، بعدها با شنيدن ماجراى پدر، شيفته او گرديد و همواره از او ياد مىكرد؛ بهگونهاى كه در بزرگسالى براى خود نام خانوادگى «مصطفوى» را برگزيد<ref> همان، ص105</ref>. و در جوانى بعضى نوشتههايش را با نام «ابن الشهيد» تمام مىكرد.<ref>خاطرات آيتاللّه پسنديده (گفتهها و نوشتهها) - يادها، 9</ref> . | پدر بزرگوار امام، «آقا مصطفى» از علما و چهرههاى درخشان منطقه خمين بود. او تحصيلات عاليه علوم دينى را در نجف و سامرا به انجام رسانده و پس از بازگشت به خمين، به نشر احكام اسلام، رسيدگى به خواستههاى مردم و حمايت از مظلومان در برابر برخى خوانين ستمگر مىپرداخت. وى سرانجام در زمستان 1281ش12/ ذىالقعده 1320ق، در راه «خمين - اراك» به دست اشرار محلى به شهادت رسيد.<ref>همان، ص88، 90 و 122</ref>. بدن مطهر او به نجف اشرف برده شد و در جوار حرم مطهر امير مؤمنان على(ع) آرام گرفت. روحالله كوچك (حضرت امام) كه در آن زمان، تنها پنج ماه از بهار زندگىاش گذشته بود، بعدها با شنيدن ماجراى پدر، شيفته او گرديد و همواره از او ياد مىكرد؛ بهگونهاى كه در بزرگسالى براى خود نام خانوادگى «مصطفوى» را برگزيد<ref> همان، ص105</ref>. و در جوانى بعضى نوشتههايش را با نام «ابن الشهيد» تمام مىكرد.<ref>خاطرات آيتاللّه پسنديده (گفتهها و نوشتهها) - يادها، 9</ref> . | ||
از آقا مصطفى شش فرزند به يادگار ماند كه به ترتيب سن عبارتند از: | از آقا مصطفى شش فرزند به يادگار ماند كه به ترتيب سن عبارتند از: | ||
# مولود آغاخانم؛ | |||
# آقا سيد مرتضى (پسنديده)؛ | |||
# آقا نورالدين (هندى)؛ | |||
# فاطمه خانم؛ | |||
# آغازاده خانم؛ | |||
# آقا روحالله (مصطفوى). | |||
== دوره نخست (از 1281-1300ش) == | == دوره نخست (از 1281-1300ش) == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۷: | ||
در سال 1300ش (1339ق)، در 19 سالگى به اراك رفت تا از حوزه علميّه «سپهدار» كه زير نظر حضرت آيتالله عبدالكريم حائرى يزدى اداره مىشد، بهرهمند گردد. علومى چون «منطق» (در محضر آقا شيخ محمد گلپايگانى)، «مطول» (در محضر آقا ميرزا محمدعلى بروجردى)<ref>همان، ص 246</ref> . و «شرح لمعه» (در محضر آقا عباس اراكى )<ref>همان، ص259</ref>. را در آنجا آموخت. | در سال 1300ش (1339ق)، در 19 سالگى به اراك رفت تا از حوزه علميّه «سپهدار» كه زير نظر [[حائری، عبدالکریم|حضرت آيتالله عبدالكريم حائرى يزدى]] اداره مىشد، بهرهمند گردد. علومى چون «منطق» (در محضر آقا شيخ محمد گلپايگانى)، «مطول» (در محضر آقا ميرزا محمدعلى بروجردى)<ref>همان، ص 246</ref> . و «شرح لمعه» (در محضر آقا عباس اراكى )<ref>همان، ص259</ref>. را در آنجا آموخت. | ||
آقای موسوی فرمودند: فروختن ماشین کاری نداره. | |||
== اولين خطابه رسمى روحالله == | == اولين خطابه رسمى روحالله == |
ویرایش