۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'سياستمدار' به 'سياستمدار') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
محقّق در رابطه با تحليل مقدّمه اقوم المسالك مىآورد: اوّلين چيزى كه از برخورد خواننده با مقدمه بدست مىآيد، مقايسهاى است كه «تونس» بين جامعه عربى اسلامى با جامعههاى اروپايى و رومى مىنمايد و آن چيزى كه اين جامعههاى را به هم مرتبط مىسازد، تمدن است. براى او اين پرسش مطرح بود كه چرا اروپايىها به چنين ترقى و پيشرفتى نائل شدهاند؟ او معتقد است كه معنا و مفهومى براى تمدن جزء آنچه در تمدن غربى ظهور كرده است، وجود ندارد. | محقّق در رابطه با تحليل مقدّمه اقوم المسالك مىآورد: اوّلين چيزى كه از برخورد خواننده با مقدمه بدست مىآيد، مقايسهاى است كه «تونس» بين جامعه عربى اسلامى با جامعههاى اروپايى و رومى مىنمايد و آن چيزى كه اين جامعههاى را به هم مرتبط مىسازد، تمدن است. براى او اين پرسش مطرح بود كه چرا اروپايىها به چنين ترقى و پيشرفتى نائل شدهاند؟ او معتقد است كه معنا و مفهومى براى تمدن جزء آنچه در تمدن غربى ظهور كرده است، وجود ندارد. | ||
او در اين مقدمه تاكيد مىكند كه براى رهايى كشورهاى همسايه اروپا؛ يعنى جامعه عربى اسلامى قرن 19 جزء پىگرفتن و اقتباس روش آنان وجود ندارد. آنان مىبايست دقيقا سازماندهى دنيوى اروپاييان را به اجرا گذراند. او از زمانى كه برنامه اصلاحى خود را مبتنى بر اصلاح و بازسازى حكومت و پى گرفتن روش اروپاييان در حدود شريعت اسلامى بود، روشن ساخت منجر به يك پيمان نانوشته ميان علامان دينى و | او در اين مقدمه تاكيد مىكند كه براى رهايى كشورهاى همسايه اروپا؛ يعنى جامعه عربى اسلامى قرن 19 جزء پىگرفتن و اقتباس روش آنان وجود ندارد. آنان مىبايست دقيقا سازماندهى دنيوى اروپاييان را به اجرا گذراند. او از زمانى كه برنامه اصلاحى خود را مبتنى بر اصلاح و بازسازى حكومت و پى گرفتن روش اروپاييان در حدود شريعت اسلامى بود، روشن ساخت منجر به يك پيمان نانوشته ميان علامان دينى و سياستمداران و ديگر انديشمندان اسلامى شد كه بايد به نوسازى شريعت و ايجاد نهادهاى سياسى در جهان اسلام همت گمارند. محقّق سپس به روشن ساختن ديدگاه «تونسى» نسبت به خلافت عثمانى مىپردازد و اين ديدگاه را كه «تونسى» گوشت، خون، قلب او عثمانى است و نجات تونس را جزء در سايه دولت عثمانى نمىداند، رد مىكند. از آنجا كه تونس «وابستگى سياسى به امپراتورى عثمانى داشت و از طرف ديگر فشارهاى قدرتهاى اروپايى و ديگر ارتباط تونس با مصر و مشرق جهان اسلام موجب شده بود تا افكار و حركتهاى تجددخواهانه سياسى و فرهنگى زودتر از مناطق ديگر مغرب منعكس شود كه برنامه اصلاحىگرى «تونس» از جمله آنها بود. | ||
وى به عنوان فردى آگاه از معارف اسلامى، اروپايى، عالم و عامل سياسى اين سؤال را مطرح نمود كه اسباب عقب افتادگى مسلمين و پيشرفت اروپائيان چيست؟ محقق معتقد است كه در مقدمه اقومالمسالك، «تونسى» حاصل انديشه خود در اين رابطه مطرح نموده است. او براى ارتقا و بهروزى وضعيّت اقتباس جنبههاى پسنديده فرهنگ و تمدن اروپا به گونهاى كه با روح شريعت اسلامى منافات نداشته باشد. | وى به عنوان فردى آگاه از معارف اسلامى، اروپايى، عالم و عامل سياسى اين سؤال را مطرح نمود كه اسباب عقب افتادگى مسلمين و پيشرفت اروپائيان چيست؟ محقق معتقد است كه در مقدمه اقومالمسالك، «تونسى» حاصل انديشه خود در اين رابطه مطرح نموده است. او براى ارتقا و بهروزى وضعيّت اقتباس جنبههاى پسنديده فرهنگ و تمدن اروپا به گونهاى كه با روح شريعت اسلامى منافات نداشته باشد. |
ویرایش