۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام' به 'تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام') |
|||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
د)- مجموعههاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آنها عبارتند از: | د)- مجموعههاى بزرگ فقهى اصحاب ائمه(ع): برخى از آنها عبارتند از: | ||
# «جامع الفقه» كه ثابت بن هرمز ابوالمقدام، آن را از [[امام سجاد(ع)]] آموخته و روايت كرده است. | |||
# «شرائع الإيمان» كه محمد بن معافى ابوجعفر مولاى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آن را از امام كاظم(ع) و [[امام رضا(ع)]] فراگرفته و روايت كرده است. | |||
# «جامع أبواب الفقه» على بن حمزه كه شاگرد [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است. | |||
# تعداد سى كتاب در ابواب فقه، تأليف عبداللّه بن مغيره كه از اصحاب امام كاظم(ع) است؛ چنانكه در فهرست نجاشى ذكر شده است. | |||
# «الفقه و الأحكام» كه تأليف [[ثقفی، ابراهیم بن محمد|ابراهيم بن محمد ثقفى]] متوفاى 283ق، است. | |||
# «المبوب في الحلال و الحرام» كه تأليف ابراهيم بن محمد بن ابويحيى مدنى اسلمى متوفاى 184ق، است. | |||
# «الجامع في أبواب الفقه» كه تأليف حسن بن على ابومحمد حجال است. | |||
# «الجامع الكبير في الفقه»، تأليف على بن محمد بن شيره كاشانى ابوالحسن كه كتابهاى بسيار نوشته است. | |||
# «المشيخة» نوشته حسن بن محبوب ابوعلى سراد كه از بزرگان شيعه و از اصحاب [[امام رضا(ع)]] بود و در سال 224ق، از دنيا رفت و.<ref>همان، ص251 - 255</ref> | |||
در فصل چهارم، در سه بحث زير، به تقدم در علم كلام اشاره شده است: | در فصل چهارم، در سه بحث زير، به تقدم در علم كلام اشاره شده است: | ||
# نخستين كسى كه در علم كلام به تأليف و تدوين پرداخت: وى عيسى بن روضه تابعى بود كه در امامت كتاب نوشت و تا زمان ابوجعفر منصور زنده بود و از خاصان وى شد و او همو است كه باب علم كلام را گشود و نقاب از چهره اين علم برگرفت.<ref>همان، ص259</ref> | |||
# نخستين كسى كه در تشيع وارد مناظره شد: وى كميت بن زياد شاعر بود كه بر حقانيت تشيع دليل و برهان آورد و اگر او نبود، شيعه به روش استدلال بر حقانيت مذهب خود آشنا نمىشد.<ref>همان، ص262</ref> | |||
# مشاهير پيشوايان علم كلام كه شيعه بودهاند: در اين قسمت، پنج طبقه ذكر شده است كه از جمله افراد معرفىشده، عبارتند از: كميل بن زياد، [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس]] هلالى، حارث اعور همدانى، جابر بن يزيد بن حارث جعفى و.<ref>همان، ص274 - 322</ref> | |||
در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفتهها را جمعآورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آنها را مرتب ساخته و در اين باره كتابها نوشتند.<ref>همان، ص325</ref> | در پنجمين فصل، به تقدم شيعه در علم اصول پرداخته شده است. نويسنده، معتقد است نخستين كسى كه درب اين علم را به روى مردم گشود و مسائلش را از هم باز و جدا نمود، امام باقر(ع) و پس از وى [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بود. نويسنده بر اين باور است كه اين دو بزرگوار، قواعد و مسائل اصول فقه را بر گروهى از شاگردانشان، ديكته فرمودند و آنان هم اين گفتهها را جمعآورى نموده و مسائلى از اين علم را پرداختند كه متأخرين بر طبق مباحث علم اصول، آنها را مرتب ساخته و در اين باره كتابها نوشتند.<ref>همان، ص325</ref> |
ویرایش