پرش به محتوا

نظام‌السلطنه مافی، حسین‌قلی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک'
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک')
خط ۴۶: خط ۴۶:
نخستين كار نظام‌السلطنه، اطمينان يافتن از مشروطه‌خواهى شاه بود. از اين‌رو، وى را را ملزم كرد كه پشت قرآنى را مهر و امضا كرد و به تجديد مشروطه و حكومت قانون سوگند بخورد تا او بتواند از تحريكات نمايندگان تندرو جلوگيرى كند، اما نمايندگان مجلس نيز براى سازش با او، پنج شرط گذاردند: عزل سعدالدوله؛ مجازات افراد بدخواه؛ تخصيص دويست سرباز براى مجلس؛ تلفيق تيپ قزاق و گارد شخصى شاه زير نظر وزارت جنگ؛ اشتغال امير بهادر فقط در گارد شاه و دخالت نكردن او در امور ديگر.
نخستين كار نظام‌السلطنه، اطمينان يافتن از مشروطه‌خواهى شاه بود. از اين‌رو، وى را را ملزم كرد كه پشت قرآنى را مهر و امضا كرد و به تجديد مشروطه و حكومت قانون سوگند بخورد تا او بتواند از تحريكات نمايندگان تندرو جلوگيرى كند، اما نمايندگان مجلس نيز براى سازش با او، پنج شرط گذاردند: عزل سعدالدوله؛ مجازات افراد بدخواه؛ تخصيص دويست سرباز براى مجلس؛ تلفيق تيپ قزاق و گارد شخصى شاه زير نظر وزارت جنگ؛ اشتغال امير بهادر فقط در گارد شاه و دخالت نكردن او در امور ديگر.


نظام‌السلطنه عشق فراوانى به كار داشت، اما اندك اندك در سال‌ها خدمت‌رسانى ديوانى به شمارى از رجال، به اوضاع كشور بدبين شد و اوضاع را به سختى نقد مى‌كرد و از انتقادات خود به‌ويژه تا آغاز انقلاب مشروطيت دست بر نداشت. او همچنين براى آبادسازى شهرها و نشر آثار فرهنگى و تاريخى بسيار تلاش مى‌كرد و از ملاكان و سرمايه‌داران بزرگ ايران به شمار مى‌آمد. اوايل 1287ش، روى‌دادهاى تازه‌اى رخ داد و شكاف ميان شاه و مشروطه‌خواهان بيشتر شد و نظام‌السلطنه در برابر اين حوادث تاب نياورد و از نخست‌وزيرى استعفا كرد و اداره اوضاع آشفته كشور را به شاه سپرد. حسينقلى فرزندان بسيار داشت كه همه آنان جز تنها پسرش حسين، در كودكى درگذشتند. حسين نيز در جوانى مرد و او بر اثر مرگ ناگهانى تنها فرزند جوانش، در دوران نخست‌وزيرى ايستادگى روحى‌اش را از دست داد و از اين‌رو، بيش از چهار ماه زنده نماند و درگذشت و در آرامگاهى در همسايگى امامزاده عبدالله شهر رى به خاك سپرده شد.
نظام‌السلطنه عشق فراوانى به كار داشت، اما اندك اندك در سال‌ها خدمت‌رسانى ديوانى به شمارى از رجال، به اوضاع كشور بدبين شد و اوضاع را به سختى نقد مى‌كرد و از انتقادات خود به‌ويژه تا آغاز انقلاب مشروطيت دست بر نداشت. او همچنين براى آبادسازى شهرها و نشر آثار فرهنگى و تاريخى بسيار تلاش مى‌كرد و از ملاكان و سرمايه‌داران بزرگ ايران به شمار مى‌آمد. اوايل 1287ش، روى‌دادهاى تازه‌اى رخ داد و شكاف ميان شاه و مشروطه‌خواهان بيشتر شد و نظام‌السلطنه در برابر اين حوادث تاب نياورد و از نخست‌وزيرى استعفا كرد و اداره اوضاع آشفته كشور را به شاه سپرد. حسينقلى فرزندان بسيار داشت كه همه آنان جز تنها پسرش حسين، در كودكى درگذشتند. حسين نيز در جوانى مرد و او بر اثر مرگ ناگهانى تنها فرزند جوانش، در دوران نخست‌وزيرى ايستادگى روحى‌اش را از دست داد و از اين‌رو، بيش از چهار ماه زنده نماند و درگذشت و در آرامگاهى در همسايگى امامزاده عبدالله شهر رى به خاک سپرده شد.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش