پرش به محتوا

حي بن یقظان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ مهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک'
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک')
خط ۴۸: خط ۴۸:
نويسنده در قسم اول كه بيان مقدمات مى‌باشد، به انگيزه خويش از نوشتن كتاب اشاره كرده است. بنا به آنچه وى در مقدمه بيان كرده، چيزى كه او در اين اثر بدان پرداخته است، در قالب كلمات، بيان كردنى نيست؛ زيرا به مقوله و عالمى ديگر تعلق دارد. وى صراحتا نگفته است كه از زبان اشاره و رمز در اين رساله براى بيان مقصودش استفاده مى‌كند<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص493</ref>
نويسنده در قسم اول كه بيان مقدمات مى‌باشد، به انگيزه خويش از نوشتن كتاب اشاره كرده است. بنا به آنچه وى در مقدمه بيان كرده، چيزى كه او در اين اثر بدان پرداخته است، در قالب كلمات، بيان كردنى نيست؛ زيرا به مقوله و عالمى ديگر تعلق دارد. وى صراحتا نگفته است كه از زبان اشاره و رمز در اين رساله براى بيان مقصودش استفاده مى‌كند<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص493</ref>


در قسم دوم، داستان حى بن يقظان بيان شده است. در اين رساله فرض مى‌شود كه حى بن يقظان در جزيره‌اى دور افتاده از جزاير هند با هوايى معتدل و مناسب، از خاك پديد مى‌آيد. البته نويسنده به سبب برخى از ملاحظات، پيدايش اين انسان را به‌گونه‌اى ديگر نيز روايت مى‌كند. به اين ترتيب كه در جزيره‌اى كه برابر جزيره يادشده قرار داشت، خواهر پادشاه با مردى كه شايسته‌اش مى‌دانست، پنهان از برادر خود ازدواج كرد و بار گرفت و وقتى طفل متولد شد، از بيم برادر او را در تابوتى قرار داد و سر آن را استوار ساخت و به دريا افكند و آب دريا آن را به جزيره مقابل برد. بنا بر هر دو فرض، ماده آهويى كه بچه‌اش را عقاب ربوده بود، ناله طفل را شنيد و شيرش داد و در پرورش او كوشيد. طفل، اندك‌اندك در تنهايى باليد و پرورش يافت و در ميان جانوران، دور از تأثير و تهذيب انسان رشد كرد. تأمل در احوال موجودات جهان او را از شناخت عوالم محسوس به فهم و ادراك حقايق معقول كشاند و عالم محسوسات و مجردات را آن‌گونه كه فلاسفه و حكماى يونان و اسلام گفته‌اند، ادراك كرد و حقايق اخلاقى را كه دستور زندگى است، از روى استدلال دريافت و معارف الهى را درك كرد و به ذات و صفات حق معرفت يافت و به رياضت و تأمل، آنچه را در تعاليم انبيا آمده است و او از آن‌ها خبر نداشت، از طريق استدلال و مكاشفه درك كرد<ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص138</ref>
در قسم دوم، داستان حى بن يقظان بيان شده است. در اين رساله فرض مى‌شود كه حى بن يقظان در جزيره‌اى دور افتاده از جزاير هند با هوايى معتدل و مناسب، از خاک پديد مى‌آيد. البته نويسنده به سبب برخى از ملاحظات، پيدايش اين انسان را به‌گونه‌اى ديگر نيز روايت مى‌كند. به اين ترتيب كه در جزيره‌اى كه برابر جزيره يادشده قرار داشت، خواهر پادشاه با مردى كه شايسته‌اش مى‌دانست، پنهان از برادر خود ازدواج كرد و بار گرفت و وقتى طفل متولد شد، از بيم برادر او را در تابوتى قرار داد و سر آن را استوار ساخت و به دريا افكند و آب دريا آن را به جزيره مقابل برد. بنا بر هر دو فرض، ماده آهويى كه بچه‌اش را عقاب ربوده بود، ناله طفل را شنيد و شيرش داد و در پرورش او كوشيد. طفل، اندك‌اندك در تنهايى باليد و پرورش يافت و در ميان جانوران، دور از تأثير و تهذيب انسان رشد كرد. تأمل در احوال موجودات جهان او را از شناخت عوالم محسوس به فهم و ادراك حقايق معقول كشاند و عالم محسوسات و مجردات را آن‌گونه كه فلاسفه و حكماى يونان و اسلام گفته‌اند، ادراك كرد و حقايق اخلاقى را كه دستور زندگى است، از روى استدلال دريافت و معارف الهى را درك كرد و به ذات و صفات حق معرفت يافت و به رياضت و تأمل، آنچه را در تعاليم انبيا آمده است و او از آن‌ها خبر نداشت، از طريق استدلال و مكاشفه درك كرد<ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ص138</ref>


در قسم سوم، دو شخصيت ديگر با نام‌هاى ابسال(اسال) و سلامان وارد داستان مى‌شوند. ابسال مردى ديندار، اما اهل تأويل بود و به ظواهر دين قناعت نمى‌كرد؛ به همين جهت با دوست خويش سلامان كه اهل ظاهر بود، ترك صحبت كرده و به اين جزيره آمده بود. حى بن يقظان صحبت ابسال را غنيمت شمرد و از او دين و زبان و آداب اجتماعى فراگرفت<ref>همان، ص139</ref>
در قسم سوم، دو شخصيت ديگر با نام‌هاى ابسال(اسال) و سلامان وارد داستان مى‌شوند. ابسال مردى ديندار، اما اهل تأويل بود و به ظواهر دين قناعت نمى‌كرد؛ به همين جهت با دوست خويش سلامان كه اهل ظاهر بود، ترك صحبت كرده و به اين جزيره آمده بود. حى بن يقظان صحبت ابسال را غنيمت شمرد و از او دين و زبان و آداب اجتماعى فراگرفت<ref>همان، ص139</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش