۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نعمت اللّه' به 'نعمتاللّه') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در مورد روش و محتواى اثر مذكور چند نكته گفتنى است: | در مورد روش و محتواى اثر مذكور چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده در مقدمه يادآور شده كه دوره تيموريان (782- 911ق) يكى از اعصار زرّين تاريخ خراسان، بلكه فلات ايران است. اين عصر، با هجوم خونين و كشتار و تخريب بيرحمانه تيمور مؤسّس اين سلسله، آغاز شد و طىّ آن، خراسان زمين بيش از ساير مناطق دچار ويرانى، آسيب و مصيبت شد، امّا در مراحل بعد، بهويژه پس از مرگ تيمور و روى كار آمدن شاهرخ ميرزا و انتقال پايتخت از سمرقند به هرات، خراسان از ميان خون و | #نويسنده در مقدمه يادآور شده كه دوره تيموريان (782- 911ق) يكى از اعصار زرّين تاريخ خراسان، بلكه فلات ايران است. اين عصر، با هجوم خونين و كشتار و تخريب بيرحمانه تيمور مؤسّس اين سلسله، آغاز شد و طىّ آن، خراسان زمين بيش از ساير مناطق دچار ويرانى، آسيب و مصيبت شد، امّا در مراحل بعد، بهويژه پس از مرگ تيمور و روى كار آمدن شاهرخ ميرزا و انتقال پايتخت از سمرقند به هرات، خراسان از ميان خون و خاکستر، با صلابت سر برآورده، قامت راست نمود و به سرعت به سوى تمدّن و شكوفايى حركت كرد. البته اين پيشرفت و ترقى نهتنها در بعد اقتصادى و علمى، بلكه در همه ابعاد از جمله آزادى فكرى و تساهل مذهبى و اضمحلال تعصّب و تحميل مذاهب از ناحيه دولت نيز بود. آيين تشيّع كه به بلنداى تاريخ اسلامى، در اين آب و خاک قدمت دارد، در سايه آزادىهاى به وجود آمده و تساهل مذهبى اعمال شده، توانست قدمهاى بزرگ و اساسى به جلو بردارد و از سياهچالهاى تقيّه بر سرير حكومت و فرمانروايى جهش نمايد.<ref>مقدمه مؤلف، ص11</ref> | ||
#نويسنده هدف از نگارش كتاب را چنين بيان كرده است: تحقيق پيشرو، پژوهش و تبيين وضعيت تشيّع و شيعيان در عصر تيموريان در خراسان است و سعى شده است ديدگاههاى سلاطين تيمورى نسبت به تشيّع و رفتار آنان با شيعيان و كيفيت برخورد شيعيان بهخصوص علما و دانشمندان آنان با دربار حاكم، شهرها و نقاط شيعهنشين، مواضع و منشهاى برخى از بزرگان اهل سنت نسبت به تشيّع و شيعيان، زندگى و انديشه برخى از برجستگان و انديشهوران شيعى، مورد كندوكاو و تفحّص قرار گرفته، دقت و بىطرفى كه لازمه هر تحقيق ارزشمند علمى است، مراعات شود.<ref>همان، ص11- 12</ref> | #نويسنده هدف از نگارش كتاب را چنين بيان كرده است: تحقيق پيشرو، پژوهش و تبيين وضعيت تشيّع و شيعيان در عصر تيموريان در خراسان است و سعى شده است ديدگاههاى سلاطين تيمورى نسبت به تشيّع و رفتار آنان با شيعيان و كيفيت برخورد شيعيان بهخصوص علما و دانشمندان آنان با دربار حاكم، شهرها و نقاط شيعهنشين، مواضع و منشهاى برخى از بزرگان اهل سنت نسبت به تشيّع و شيعيان، زندگى و انديشه برخى از برجستگان و انديشهوران شيعى، مورد كندوكاو و تفحّص قرار گرفته، دقت و بىطرفى كه لازمه هر تحقيق ارزشمند علمى است، مراعات شود.<ref>همان، ص11- 12</ref> | ||
#نويسنده در بخشى از فصل اول كتاب چنين مىنويسد كه در دوران تيموريان، هرات پايتخت و مركز امپراتورى آنان بود، خراسان به اوج رونق و تمدن و شكوه ممكن صعود كرد. در اين عصر، رود جيحون يا «آمودريا» مرز ميان خراسان و ماوراء النهر به شمار مىآيد و تمام سرزمين افغانستان، حتّى سيستان يكپارچه و منسجم به نام خراسان تحت فرمانروايى اين خاندان به تاريخ تمدن و فرهنگ گذشته خود خيره گشته، پلكان رشد و توسعه را مىپيمود. اثر مهّم جغرافى كه در اين دوره عرضه شد، نوشته يكى ار نويسندگان چيرهدست خراسانى به نام «[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] هروى» است و به نام «جغرافياى [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]]» شهرت فراگير يافته است.<ref>متن كتاب، ص36</ref> | #نويسنده در بخشى از فصل اول كتاب چنين مىنويسد كه در دوران تيموريان، هرات پايتخت و مركز امپراتورى آنان بود، خراسان به اوج رونق و تمدن و شكوه ممكن صعود كرد. در اين عصر، رود جيحون يا «آمودريا» مرز ميان خراسان و ماوراء النهر به شمار مىآيد و تمام سرزمين افغانستان، حتّى سيستان يكپارچه و منسجم به نام خراسان تحت فرمانروايى اين خاندان به تاريخ تمدن و فرهنگ گذشته خود خيره گشته، پلكان رشد و توسعه را مىپيمود. اثر مهّم جغرافى كه در اين دوره عرضه شد، نوشته يكى ار نويسندگان چيرهدست خراسانى به نام «[[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] هروى» است و به نام «جغرافياى [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]]» شهرت فراگير يافته است.<ref>متن كتاب، ص36</ref> |
ویرایش