۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدر الدین' به 'صدرالدین') |
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
||
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
! نام!! data-type='authorName'|صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم | ! نام!! data-type='authorName'|صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type='authorOtherNames'| صدرا | |data-type='authorOtherNames'| صدرا | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type='authorDeathDate'|1050 | |data-type='authorDeathDate'|1050 ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE00698AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
آنچه به يقين از او مىدانيم اين است كه او در شيراز، از پدرى صالح به نام ابراهيم بن يحيى قوامى متولد شده است و گفتهاند: ابراهیم، از وزيران دولت فارس به مركزيت شيراز و از خاندان محترم قوامى بود و صاحب فرزند پسر نمىشد، لذا نذر كرد درصورتىكه خداى متعال به او پسرى صالح و موحد ببخشد، به فقيران و اهل علم، بسيار كمك كند. آرزوى وى در وجود محمد، تحقق يافت. اين فرزند، در دامن پدر، با عزت و كرامت آموزش ديد و پدر، او را به فراگيرى دانش تشويق نمود. | آنچه به يقين از او مىدانيم اين است كه او در شيراز، از پدرى صالح به نام ابراهيم بن يحيى قوامى متولد شده است و گفتهاند: ابراهیم، از وزيران دولت فارس به مركزيت شيراز و از خاندان محترم قوامى بود و صاحب فرزند پسر نمىشد، لذا نذر كرد درصورتىكه خداى متعال به او پسرى صالح و موحد ببخشد، به فقيران و اهل علم، بسيار كمك كند. آرزوى وى در وجود محمد، تحقق يافت. اين فرزند، در دامن پدر، با عزت و كرامت آموزش ديد و پدر، او را به فراگيرى دانش تشويق نمود. | ||
وقتى پدر وفات يافت، محمد براى تكميل تحصيلات خود به اصفهان كه مركز دانش و دولت در عهد صفويه بود، مهاجرت كرد. از بررسى زندگى وی، مشخص مىشود كه هنگام هجرت به اصفهان، از مقام علمى و عملى ممتازى برخوردار بوده است، زيرا در ابتداى ورود به حوزه اصفهان، در درس [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] شركت نمود؛ درحالىكه هركسى، شايستگى حاضر شدن در درس شيخ بهائى، | وقتى پدر وفات يافت، محمد براى تكميل تحصيلات خود به اصفهان كه مركز دانش و دولت در عهد صفويه بود، مهاجرت كرد. از بررسى زندگى وی، مشخص مىشود كه هنگام هجرت به اصفهان، از مقام علمى و عملى ممتازى برخوردار بوده است، زيرا در ابتداى ورود به حوزه اصفهان، در درس [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاءالدين عاملى]] شركت نمود؛ درحالىكه هركسى، شايستگى حاضر شدن در درس شيخ بهائى، شيخالاسلام آن زمان را نداشت. | ||
صدرالمتألهين، چنان شیفته آموختن بود كه همه اموالى را كه پدرش بر جاى گذاشته بود، در راه تحصيل دانش صرف كرد. او به مكتب فلسفى-عرفانى كه در آن زمان پيروان زيادى داشت، روى آورد. اين مكتب، چنان اشتياقى را در او برانگيخت كه راه را بر ديگر گرايشهاى او بست و از او عارف و فيلسوف و متألهى يگانه و بىنظير یا كمنظير پديد آورد. او خود به اين عشق و اشتياق، در مقدمه «اسفار»، اشاره كرده و گفته است: براى درك فلسفه الهى، در جوانى تلاش بسيارى كردم. | صدرالمتألهين، چنان شیفته آموختن بود كه همه اموالى را كه پدرش بر جاى گذاشته بود، در راه تحصيل دانش صرف كرد. او به مكتب فلسفى-عرفانى كه در آن زمان پيروان زيادى داشت، روى آورد. اين مكتب، چنان اشتياقى را در او برانگيخت كه راه را بر ديگر گرايشهاى او بست و از او عارف و فيلسوف و متألهى يگانه و بىنظير یا كمنظير پديد آورد. او خود به اين عشق و اشتياق، در مقدمه «اسفار»، اشاره كرده و گفته است: براى درك فلسفه الهى، در جوانى تلاش بسيارى كردم. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
#گفتوگو و فراگيرى و آموزش كه بر پایه قياسها و مقدمات منطقى، استوار است؛ | #گفتوگو و فراگيرى و آموزش كه بر پایه قياسها و مقدمات منطقى، استوار است؛ | ||
#علم لدنى كه از راه الهام و كشف و حدس به دست مىآيد. | #علم لدنى كه از راه الهام و كشف و حدس به دست مىآيد. | ||
علم لدنى، تنها با | علم لدنى، تنها با پاک گرداندن نفس از شهوتها و لذتها و رهايى از آلودگيها و ناپاکيهاى دنيا به دست میآيد. اینها باعث میشود که زنگارها از دل زدوده گردد و حقايق اشيا، در آن انعكاس یابد؛ چه، نفس آدمى، آنگاه كه دارای سرشت و طبيعت ثانوى شود، با عقل فعال متحد مىگردد. | ||
از دیدگاه صدرا، علم لدنی، قویتر و محکمتر از دیگر علوم است و دسترسی به آن محال نیست؛ چرا که انبيا و اوصيا و اوليا و عرفا به آن دست یافتهاند. صدرا، گرچه، علم شهودی و لدنی را بسیار ستایش میکند و بسنده کردن به مباحث برهانی را فراوان نکوهش مینماید، بااینهمه، معتقد است که انسان به هر دو علم نیازمند است و باید برهان و عرفان را با هم جمع نماید؛ چنانكه خود وی، جمع نموده و تنها كسى است كه در این جمع، موفق بوده و به درجهاى رسيده كه هيچيك از فلاسفه و عرفای اسلامى به آن نرسيده است؛ چنانکه خود در جاهای متعدد به این معنا تصریح و تأکید کرده است. | از دیدگاه صدرا، علم لدنی، قویتر و محکمتر از دیگر علوم است و دسترسی به آن محال نیست؛ چرا که انبيا و اوصيا و اوليا و عرفا به آن دست یافتهاند. صدرا، گرچه، علم شهودی و لدنی را بسیار ستایش میکند و بسنده کردن به مباحث برهانی را فراوان نکوهش مینماید، بااینهمه، معتقد است که انسان به هر دو علم نیازمند است و باید برهان و عرفان را با هم جمع نماید؛ چنانكه خود وی، جمع نموده و تنها كسى است كه در این جمع، موفق بوده و به درجهاى رسيده كه هيچيك از فلاسفه و عرفای اسلامى به آن نرسيده است؛ چنانکه خود در جاهای متعدد به این معنا تصریح و تأکید کرده است. | ||
ملا صدرا پيوسته از كسانى كه يكى از دو شيوه را به كار مىبرند، بدگويى | ملا صدرا پيوسته از كسانى كه يكى از دو شيوه را به كار مىبرند، بدگويى میكند مانند سخنى چنانكه در «مفاتيح الغيب»، ص 3 و در «اسفار»، ج 1، ص 4، مینویسد: «به سخنان بيهوده صوفيه مشغول نباش و به گفتههاى فيلسوفنمايان اعتماد مكن» و در مقدمه «تفسير سوره فاتحه الكتاب»، از گروه نخست، به بدعتگذار گمراهكننده و از گروه دوم، به تعطيلگران گمراه تعبير كرد است؛ بنابراین، فلسفهای كه او ديگران را به آن فرامىخواند و بر آن پافشارى مىكند، عبارت است از جمع ميان روش مشائيان و اشراقيان و ايجاد وفاق ميان اين دو شيوه. | ||
با تأمل در آثار صدرالمتألهين، به این حقیقت میرسیم که وی شرع و عقل را نه مخالف با یکدیگر که مؤالف با همدیگر، نه در برابر هم که در بر هم میداند و هر دو را روشنگر یک حقیقت میخواند؛ بهگونهای که میتوان آثار دینی او را شرح فلسفه وی با زبان شریعت، یا بگو شرح برهان با زبان قرآن دانست و آثار فلسفی او را تفسیر شریعت با زبان فلسفه، یا بگو تفسیر قرآن با زبان برهان خواند. حال اگر این ویژگی (تطابق قرآن و برهان) را به ویژگی پیشین (جمع میان عرفان و برهان) ضمیمه کنیم، به این نتیجه بدیهی میرسیم که صدر المتألهین، بنای عظیم حکمت متعالیه را در مثلثی که یک ضلع آن، قرآن، یک ضلع آن، عرفان و ضلع دیگرش برهان است، طراحی و مهندسی نموده است. بالاتر از این، باید گفت: تثلیث (که یک حقیقت در عین یکی بودن، سهتاست)، گرچه در جهان تکوین و در زمینه اعتقاد به آفریننده هستی، عقیدهای است مردود و شرکآمیز، ولی در عالم تبیین و در محدوده ابراز حقیقت، واقعیتی است مشهود و بسیار عزیز که در مکتب فلسفی ملا صدرا تجلی یافته است. | با تأمل در آثار صدرالمتألهين، به این حقیقت میرسیم که وی شرع و عقل را نه مخالف با یکدیگر که مؤالف با همدیگر، نه در برابر هم که در بر هم میداند و هر دو را روشنگر یک حقیقت میخواند؛ بهگونهای که میتوان آثار دینی او را شرح فلسفه وی با زبان شریعت، یا بگو شرح برهان با زبان قرآن دانست و آثار فلسفی او را تفسیر شریعت با زبان فلسفه، یا بگو تفسیر قرآن با زبان برهان خواند. حال اگر این ویژگی (تطابق قرآن و برهان) را به ویژگی پیشین (جمع میان عرفان و برهان) ضمیمه کنیم، به این نتیجه بدیهی میرسیم که صدر المتألهین، بنای عظیم حکمت متعالیه را در مثلثی که یک ضلع آن، قرآن، یک ضلع آن، عرفان و ضلع دیگرش برهان است، طراحی و مهندسی نموده است. بالاتر از این، باید گفت: تثلیث (که یک حقیقت در عین یکی بودن، سهتاست)، گرچه در جهان تکوین و در زمینه اعتقاد به آفریننده هستی، عقیدهای است مردود و شرکآمیز، ولی در عالم تبیین و در محدوده ابراز حقیقت، واقعیتی است مشهود و بسیار عزیز که در مکتب فلسفی ملا صدرا تجلی یافته است. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
== جایگاه علمی ملا صدرا == | == جایگاه علمی ملا صدرا == | ||
برای پی بردن به مقام علمی وی، به گفتار استاد محمدرضا مظفر، گوش فرادهید: «سخن گفتن از صدرالدين، محمد بن ابراهيم قوامى، | برای پی بردن به مقام علمی وی، به گفتار استاد محمدرضا مظفر، گوش فرادهید: «سخن گفتن از صدرالدين، محمد بن ابراهيم قوامى، نویسنده كتاب اسفار كه در بين مردم به ملا صدرا و در ميان شاگردان مكتبش به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] مشهور است، برایم بسى لذتبخش است. من از زمره كسانى هستم كه از عقل و خرد، روح بلند، نيروى مقاومت، آزادانديشى، بيان نيكو، كمال و پختگى انديشهها و صراحت در ابراز عقايد و افكار اين مرد بزرگ، با وجود تكفير و آن همه آزار كه در حق وى رفته است، شگفتزدهام. ويژگىهايى كه برشمردم، پيش از آنكه از تاريخ زندگى او درك كنم، از نوشتهها و كتابهايش احساس نمودهام. | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، از زمره فيلسوفان بزرگ متألهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصه وجود مىنهد. در سه سده گذشته، وى، | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، از زمره فيلسوفان بزرگ متألهى است كه در هر چند سده، يكى پا به عرصه وجود مىنهد. در سه سده گذشته، وى، بزرگترين فيلسوف اسلامى است كه در فلسفه يونانى و اسلامى سرآمد و بنيانگذار مكتبى فلسفى بوده است. فراگيرى و پژوهش فلسفى ما همواره بر آثار او مبتنى بوده، بهخصوص اسفار كه از مهمترين كتابهاى فلسفى قديم و جديد به شمار مىآيد و بنيان ديگر آثار او، بر آن نهاده شده است. افتخار فلاسفه پس از او در اين است كه در آثارشان از نوشتههاى او بهره بگيرند و خود را شاگرد مكتب او برشمارند؛ چنانكه حتى فلاسفه بزرگ نيز به اين اتصال و ارتباط خود با [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] افتخار مىكنند. از استاد بزرگ خود، محمدحسين اصفهانى، شنيدم كه مىگفت: اگر بدانم كسى رموز اسفار را مىفهمد، براى شاگردى به نزد او خواهم رفت؛ هرچند، در دوردستترين نقطه جهان باشد. | ||
گويى افتخار استاد چنين است كه فقط او به درجه فهم رموز اسفار رسيده يا به پايهاى از معرفت دست يافته است كه عجز خود را از رسيدن به كنه مقاصد عالى آن درك كرده است. | گويى افتخار استاد چنين است كه فقط او به درجه فهم رموز اسفار رسيده يا به پايهاى از معرفت دست يافته است كه عجز خود را از رسيدن به كنه مقاصد عالى آن درك كرده است. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
== وفات == | == وفات == | ||
صدر المتألهین که با دو شاهبال علم و عمل، از خویش تا خدا پر کشیده بود، برای تجدید پیمان و برای اینکه آنچه را با ریاضتهای فکری و عملی دریافته بود، با زبان حال و قال واگویه کند و همه را با حرکاتی نمادین بر گرد خانه دوست و درنگ کردن در کوی او و پیوسته دویدن بهسوی او و خود را ندیدن و تنها او را دیدن و او را خواندن و از مشعر و عرفات او جرعه جرعه شعور و معرفت نوشیدن و خواستههای خویش را در برابر او قربان کردن، به خود یادآوری نماید، بارها با | صدر المتألهین که با دو شاهبال علم و عمل، از خویش تا خدا پر کشیده بود، برای تجدید پیمان و برای اینکه آنچه را با ریاضتهای فکری و عملی دریافته بود، با زبان حال و قال واگویه کند و همه را با حرکاتی نمادین بر گرد خانه دوست و درنگ کردن در کوی او و پیوسته دویدن بهسوی او و خود را ندیدن و تنها او را دیدن و او را خواندن و از مشعر و عرفات او جرعه جرعه شعور و معرفت نوشیدن و خواستههای خویش را در برابر او قربان کردن، به خود یادآوری نماید، بارها با پای پياده به زیارت بیتالله شتافت، ولی در آغاز یا پایان هفتمین سفر، در سال 1050ق، در سن 70 سالگی، در شهر بصره، رنجور گشت و به شوق طوف در فضای عالم قدس، تختهبند تن را فکند و غبار بدن را از چهره جان زدود و پاک و آزاد به دیار همیشهپایدار یار شتافت. | ||
به قولی، پیکر او را به شهر نجف بردند و در طرف چپ صحن حرم [[امام على(ع)]]، به خاک سپردند. | به قولی، پیکر او را به شهر نجف بردند و در طرف چپ صحن حرم [[امام على(ع)]]، به خاک سپردند. | ||
== معروفترین اساتید صدرا == | == معروفترین اساتید صدرا == | ||
#شیخ | #شیخ بهاءالدین جبل عاملی؛ | ||
#محمدباقر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]]. | #محمدباقر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]]. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
#رساله القضاء و القدر؛ | #رساله القضاء و القدر؛ | ||
#رساله الواردات القلبيه؛ | #رساله الواردات القلبيه؛ | ||
#رساله | #رساله اکسیر العارفين؛ | ||
#رساله حشر العوالم؛ | #رساله حشر العوالم؛ | ||
#رساله خلق الاعمال؛ | #رساله خلق الاعمال؛ | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
#زاد المسافر (زاد السالک)؛ | #زاد المسافر (زاد السالک)؛ | ||
#رساله فی إصاله جعل الوجود؛ | #رساله فی إصاله جعل الوجود؛ | ||
# | #التنقيح في المنطق (اللمعات الإشراقیه فی الفنون المنطقیه)؛ | ||
#الخلسه؛ | #الخلسه؛ | ||
#دیباجه عرش التقدیس؛ | #دیباجه عرش التقدیس؛ | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
#دیوان شعر (جمعآوری ملا محسن فیض). | #دیوان شعر (جمعآوری ملا محسن فیض). | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]] | [[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]] | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۲: | ||
[[المبدا و المعاد (صدر المتالهین)]] | [[المبدا و المعاد (صدر المتالهین)]] | ||
[[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)|أسرار | [[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)|أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)]] | ||
[[رساله سه اصل]] | [[رساله سه اصل]] | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۲: | ||
[[مجموعه رسائل فلسفی صدر المتألهین]] | [[مجموعه رسائل فلسفی صدر المتألهین]] | ||
[[المظاهر | [[المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية في أسرار العلوم الكمالیة]] | ||
[[المظاهر الإلهية]] | |||
[[کسر أصنام الجاهلیة]] | [[کسر أصنام الجاهلیة]] | ||
خط ۱۹۹: | خط ۲۰۲: | ||
[[سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسیة - اجوبة المسائل]] | [[سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسیة - اجوبة المسائل]] | ||
[[رسالة | [[رسالة في الحدوث]] | ||
[[شرح بر زاد المسافر صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی]] | [[شرح بر زاد المسافر صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی]] | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۸: | ||
[[اسرار الآیات]] | [[اسرار الآیات]] | ||
[[المظاهر | [[المظاهر الإلهية في أسرار العلوم الكمالية]] | ||
[[الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه (ارشاد)]] | [[الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه (ارشاد)]] | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۴: | ||
[[مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا)]] | [[مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا)]] | ||
[[ترجمه و تفسیر الشواهد | [[ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیة]] | ||
[[أسرار | [[أسرار الآيات (تحقیق خواجوی)]] | ||
[[شرح و تعلیقه صدر المتالهین بر الهیات شفا]] | [[شرح و تعلیقه صدر المتالهین بر الهیات شفا]] | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۵۰: | ||
[[الواردات القلبیة فی معرفة الربوبیة]] | [[الواردات القلبیة فی معرفة الربوبیة]] | ||
[[ | [[التنقيح في المنطق]] | ||
[[الشفاء (الالهیات) و تعلیقات صدر المتألهین علیها]] | [[الشفاء (الالهیات) و تعلیقات صدر المتألهین علیها]] | ||
خط ۲۸۳: | خط ۲۸۶: | ||
[[رسالة الأصول الثلاثة، رؤوس الشيطان في علاقة الفقيه بالسلطان]] | [[رسالة الأصول الثلاثة، رؤوس الشيطان في علاقة الفقيه بالسلطان]] | ||
[[العرشية]] | [[عرشية (الحكمة العرشية)]] | ||
[[المبدأ و المعاد]] | [[المبدأ و المعاد]] |
ویرایش